Dictiornary-Farsi | صندلی اداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
office chair	صندلی اداری


Search result with all words

office swivel chair	صندلی گردان اداری
Other Matches

bureaucreacy	رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
rocking chairs	صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chair	صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
administrative wheeled vehicle fleet	کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
faldstool	صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
bureaucrasy	حکومت اداری تاسیسات اداری
bureaucracies	تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucracy	تاسیسات اداری حکومت اداری
my chair was next his	صندلی من پهلوی صندلی اوبود
camp chair	صندلی سفری صندلی صحرایی
workday	ایام کار اداری ساعات کار اداری
workdays	ایام کار اداری ساعات کار اداری
bureaucrats	اداری
executory	اداری
departmental	اداری
administerial	اداری
administrative	اداری
formal	اداری
official	اداری
bureaucrat	اداری
seated	صندلی
seat	صندلی
footstools	صندلی
footstool	صندلی
stall	صندلی
place	صندلی
box seat	صندلی لژ
seats	صندلی
stalling	صندلی
chaired	صندلی
chairing	صندلی
chair	صندلی
chairs	صندلی
places	صندلی
placing	صندلی
santalaceous	صندلی
jump seat	صندلی تا شو
office work	کار اداری
administrative law	حقوق اداری
administrative command	یکان اداری
office computer	کامپیوتر اداری
administrative command	فرماندهی اداری
administrative flight	هواپیمای اداری
administrative flight	پرواز اداری
office hours	ساعات اداری
administrative law	قوانین اداری
administrative channels	طرق اداری
service element	عنصر اداری
prefecture	حوزه اداری
prefectorial	وابسته به اداری
prefectoral	وابسته به اداری
overhead gharges	هزینه اداری
officialism	سیستم اداری
administration building	ساختمان اداری
official communications	مکاتبات اداری
administration building	قسمت اداری
administrative approval	موافقتنامه اداری
administrative budget	بودجه اداری
administrative capacity	فرفیت اداری
administrative channels	مجاری اداری
management expenses	مخارج اداری
malfeasance	خطای اداری
office building	ساختمان اداری
a white collar job	کار اداری
bureaucreat	گماشته اداری
business hours	ساعت اداری
departmentally	ازلحاظ اداری
departmental intelligence	اطلاعات اداری
circular letter	بخشنامه اداری
circular letter	نامه اداری
office chair	مبل اداری
administrative march	راهپیمایی اداری
administrative movement	حرکت اداری
administrative net	شبکه اداری
administrative order	دستور اداری
administrative publications	نشریات اداری
administrative services	خدمات اداری
administrative services	قسمتهای اداری
administrative tribunal	دادگاه اداری
administratively	بطور اداری
red tape	فرمالیته اداری
bureaucrat	مامور اداری
bureaucrats	مامور اداری
officialdom	سیستم اداری
paperwork	تشریفات اداری
bureaus	هیئت اداری
officially	از طریق اداری
unofficial	غیر اداری
administrative escort	ناو اداری
bureau	هیئت اداری
deckchair	صندلی تاشو
parliamentary seat	صندلی مجلسی
carrycots	صندلی کودک
folding seat	صندلی تاشو
rocking chairs	صندلی گهوارهای
rocking chair	صندلی گهوارهای
armchairs	صندلی راحتی
carrycot	صندلی کودک
he nestles in the chair	در صندلی غنوده
sittings	نشیمن صندلی
bucket seat	صندلی یکنفری
deckchairs	صندلی تاشو
shooting sticks	صندلی عصایی
elbows	دسته صندلی
easy chair	صندلی راحت
easy chairs	صندلی راحت
sitting	نشیمن صندلی
adjustable seat	صندلی متحرک
shooting stick	صندلی عصایی
morris chair	صندلی راحتی
swivel chair	صندلی چرخان
pushchairs	صندلی چرخدار
pushchair	صندلی چرخدار
bucket seats	صندلی یکنفری
tier	ردیف صندلی
camp chair	صندلی تاشونده
boatswain's chair	صندلی نقاله
armrest	دستهء صندلی
arm chair	صندلی راحتی
armchair	صندلی راحتی
an odd chair	صندلی تکی
hot seat	صندلی برقی
hot seat	صندلی الکتریکی
antimacassar	رویهء صندلی
antimacassars	رویهء صندلی
elbowed	دسته صندلی
arm	دسته صندلی
choir-stall	صندلی بلند
rockers	صندلی گهوارهای
elbow	دسته صندلی
tiers	ردیف صندلی
drive's seat	صندلی راننده
rocker	صندلی گهوارهای
provisional order	دستور موقت اداری
administrative landing	پیاده شدن اداری
officers	مامور کارمند اداری
administrative escort	ناو اسکورت اداری
administrative data processing	پردازش دادههای اداری
service echelon	رده اداری و خدماتی
extra official	بیرون ازوفایف اداری
out of [outside] office hours	خارج از ساعات اداری
deck department	قسمت اداری ناو
placeman	صاحب منصب اداری
officer	مامور کارمند اداری
officialism	رسمیت مقررات اداری
key personnels	کادر اداری اصلی
Outside office hours.	خارج از وقت اداری
general administration cost	هزینه عمومی اداری
office information system	سیستم اطلاعات اداری
bureaucratic	وابسته به امور اداری
ejection seat	صندلی پران [هواپیمایی]
a seat by the window	یک صندلی کنار پنجره
baby carriages	صندلی چرخدار بچه
baby carriage	صندلی چرخدار بچه
shooting stick	صندلی جمعشو و متحرک
reseat	صندلی جدید دادن
reseating	صندلی جدید دادن
ejector seat	صندلی پران [هواپیمایی]
reseats	صندلی جدید دادن
seat adjuster lever	سطح تنظیم صندلی
cathedra	[صندلی اسقف در کلیسا]
shooting sticks	صندلی جمعشو و متحرک
reseated	صندلی جدید دادن
armchairs	صندلی دسته دار
wheelchairs	صندلی چرخ دار
window seat	صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window seats	صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
arm chair	صندلی دسته دار
back seat	صندلی عقب اتومبیل
caner	بافنده صندلی حصیری
cat nap	چرت روی صندلی
cat sleep	چرت روی صندلی
curule chair	صندلی عاج نشان
deck chair	صندلی حصیری تاشو
dossel	پشتی صندلی وغیره
elbow chair	صندلی دسته دار
fishing chair	صندلی در قایق ماهیگیری
garden seat	صندلی یانیمکت باغبانی
dossal	پشتی صندلی وغیره
wheelchair	صندلی چرخ دار
seat-belt	کمربند صندلی هواپیما
seat-belts	کمربند صندلی هواپیما
armchair	صندلی دسته دار
woolsack	کرسی یا صندلی دادگاه
seat belt	کمربند صندلی هواپیما
wheel chair	صندلی چرخ دار
twisboat chair	قایق- صندلی تابدار
tuffet	صندلی یانشیمن کوتاه
electric chair	صندلی اعدام الکتریکی
bureaucrasy	رعایت تشریفات اداری بحدافراط
genitourinary	وابسته به دستگاه اداری تناسلی
bureaucracy	رعایت تشریفات اداری بحدافراط
superstructure	سازمانهای اداری ومدیریه کشور
bureaucracies	رعایت تشریفات اداری بحدافراط
superstructures	سازمانهای اداری ومدیریه کشور
administrative storage	انبار کردن به طریق اداری
disciplinary court	دادگاه انتظامی محکمه اداری
administrative lead time	زمان اداری دریافت اماد
formally	مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
administrative shippings	ارسال اماد به طریق اداری