Total search result: 87 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
anti derivative |
ضد مشتق |
|
|
Search result with all words |
|
denominator |
مشتق کننده |
denominators |
مشتق کننده |
branch |
مشتق شدن |
branches |
مشتق شدن |
check |
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها |
checked |
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها |
checks |
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها |
derive |
نتیجه گرفتن مشتق شدن |
derive |
مشتق کردن |
derive |
مشتق شده از |
derives |
نتیجه گرفتن مشتق شدن |
derives |
مشتق کردن |
derives |
مشتق شده از |
deriving |
نتیجه گرفتن مشتق شدن |
deriving |
مشتق کردن |
deriving |
مشتق شده از |
hash |
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید |
hash |
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها |
differentiation |
مشتق گیری |
analysis |
مشتق وتابع اولیه |
kiosk |
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی |
kiosks |
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی |
differentiate |
مشتق گرفتن |
differentiates |
مشتق گرفتن |
differentiating |
مشتق گرفتن |
chain |
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده |
chains |
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده |
potash |
کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب |
derivation |
مشتق گیری |
derivations |
مشتق گیری |
offshoot |
مشتق |
offshoots |
مشتق |
formative |
کلمه مشتق |
derivative |
مشتق |
derivatives |
مشتق |
absolute system of units |
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند |
acaro |
کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی |
aceto |
پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی |
achromat |
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی |
achromato |
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی |
acr |
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی |
acro |
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی |
adrenal |
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه |
adscititious |
مشتق از عامل خارجی |
autologous |
مشتق از خود |
calcic |
مشتق ازاهک |
denominative |
مشتق ازاسم یاصفت موجب تسمیه |
derived demand |
تقاضای مشتق شده |
derived field |
فیلد مشتق |
deverbative |
مشتق شده از فعل |
deverbative |
بصورت مشتق استعمال شده |
differential equation |
معادله متغیر مشتق چیزی |
differential equations |
معادلات مشتق |
differentiator |
مشتق گیر |
differentiator |
وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است |
diphyletic |
مشتق از دو نیا |
embryonic membrane |
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود |
epithelioma |
غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی |
formant |
مشتق |
matronymic |
اسم مشتق ازطرف مادر |
modula |
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند |
parasyntetic |
مشتق |
parasyntetic |
مشتق و مرکب |
parial derivative |
مشتق جزئی |
paronym |
مشتق |
paronymous |
مشتق |
patronymic |
مشتق از نام پدر |
phonrtic drill |
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف |
pl/m |
زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها |
romanesque |
مشتق از زبان لاتین |
second derivative |
مشتق دوم |
second derivative |
مشتق مرتبه دوم |
silicic |
مشتق از سیلیس |
spiritous |
مشتق ازالکل |
tartarous |
دردی شکل مشتق از درده شراب |
tetr |
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه |
tetra |
پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه |
thallium |
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI |
to d. itself |
مشتق شدن |
rhythm-and-blues |
نام نوعی موسیقی مردمی امریکایی که ریتم تند دارد و از آن مشتق شده |
partial derivative |
مشتق پاره ای [ریاضی] |
partial derivative |
مشتق جزیی [ریاضی] |
differentiable function |
تابع مشتق پذیر [ریاضی] |
accumulation |
[مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص] |
Y prime |
مشتق ایگرگ [ریاضی] |
Y' |
مشتق ایگرگ [ریاضی] |
Partial phrase not found. |