English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
Other Matches
fifteen ball billiard بیلیارد امریکایی بدون تعیین گوی
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
handline نخ ماهیگیری بدون چوب وقرقره
hazard امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarding امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazards امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarded امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
shockless بدون ضربه
floater هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
fly kick ضربه در هوا با پا بدون گرفتن با دست
bases empty ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
barb انحنای قلاب ماهیگیری
barbs انحنای قلاب ماهیگیری
deadbeats زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
deadbeat زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
parthenogenesis ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
bunt ضربه زدن به توپ بدون تاب دادن چوب
hooks ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
hook ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
nonduty status حالت یا وضعیت بدون کاری عدم حضور در سر خدمت معلق
bunter توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
smooth see دریای ارام
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
calm sea دریای خیلی ارام
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
viewer امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewers امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
drags ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
dragged ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
axle stub اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
fishable مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
cannon ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
carom ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
top ضربه به بالای توپ بیلیارد
cannons ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
masse ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
break shot نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
follow shot ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
stop shot ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
mr. and mrs billiards بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
cut فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
cuts فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
tip ضربه ارام به توپ
tipping ضربه ارام به توپ
lob ضربه ارام و قوسی
lobbed ضربه ارام و قوسی
lobs ضربه ارام و قوسی
lobbing ضربه ارام و قوسی
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
counting حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
three cushion billiards بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
topicality حالت مناسب
batten قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
battens قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
gorge portion محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
tap in والیبالی زدن توپ بسکتبال انداختن گوی گلف با ضربه ارام به سوراخ
voicing توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voices توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voice توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
over stretched wrap نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
screens ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screen ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screened ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screening, screenings ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
unstressed بدون مد
to a certainty بدون شک
doubtlessly بدون شک
undoubtedly بدون شک
without بدون
ex- بدون
not nearctic بدون
acheilous بدون لب
acheilos بدون لب
ex بدون
and no mistake بدون شک
but بدون
indubitable بدون شک
i'll warrant بدون شک
obtrusively بدون حق
goalless بدون گل
sans بدون
undoubted بدون شک
wanting بدون
bottomless بدون ته
downstream radius of crest شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
drawl کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawled کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawls کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawling کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
acronyms حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
acronym حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
free from slip بدون لغزش
bares بدون روکش
barest بدون روکش
inoperculate بدون دریچه
inofficial بدون اجازه
backless بدون پشتی
intolerantly بدون بردباری
harmlessly بدون صدمه
promptly بدون معطلی
baring بدون روکش
barer بدون روکش
without justification بدون مجوز
frozen بدون ترقی
without recourse بدون حق مراجعه
guilelessly بدون تزویر
without recourse بدون رجوع
free from backlash بدون لقی
indolently بدون درد
inelastic بدون کشش
bared بدون روکش
workless بدون عمل
zero elasticity بدون کشش
irresponsibly بدون حس مسئولیت
unblushing بدون شرم
ingenuously بدون تزویر
bare بدون روکش
stateless بدون تابعیت
by rote بدون فکر
unaligned بدون صف ارایی
unadvised بدون اطلاع
irrespective of بدون ملاحظه
fruitlessly بدون نتیجه
bloodlessly بدون خونریزی
stagnant بدون حرکت
unmanned بدون سرنشین
unexceptional بدون استثنا
humble بدون ارتفاع
unceasing بدون وقفه
humblest بدون ارتفاع
Nothing down. بدون بیعانه.
glabrous بدون کرک
safely بدون خطر
faultless <adj.> بدون مشکل
constantly بدون تغییر
faceless بدون ویژگی
faceless بدون صورت
freely بدون محدودیت
unequivocal بدون ابهام
free of tax بدون مالیات
free play بدون محدودیت
unequivocally بدون ابهام
free trader بدون گمرک
inviscid بدون لزوجت
alcohol-free <adj.> بدون الکل
irreflexive بدون واکنش
cold turkey بدون آمادگی
toeless بدون پنجه
impeccable <adj.> بدون مشکل
to be sure <idiom> مطمئنا ،بدون شک
endless بدون پایان
voteless بدون رای
warless بدون جنگ
wayless بدون جاده
unpromising بدون امید
weanting بدون بی منهای
static بدون تحرک
discontinuously بدون اتصال
unleaded بدون سرب
without milk بدون شیر
disconnectedly بدون ارتباط
immusical بدون هماهنگی
dimensionless بدون بعد
unattended بدون متصدی
vacant succession بدون جانشین
unvocal بدون موسیقی
exclusive of بدون در نظرگرفتن
unvalued بدون ارج
untitled بدون سراغاز
untitled بدون عنوان
immethodical بدون اسلوب
valveless بدون سوپاپ
unsigned بدون امضاء
failure free بدون خرابی
holdless بدون گیره
vibrationless بدون لرزه
diamensionless بدون بعد
unspotted بدون الودگی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com