Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
antiplant agent
عامل ضد رویش گیاهان
Other Matches
shoot
رویش انشعابی رویش شاخه
shoots
رویش انشعابی رویش شاخه
cyanogen agent
عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
reserved character
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
germination
رویش
capital intensive goods
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shells
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
mushroom growth
رویش تند
orthotropism
رویش عمودی
ovular growth
رویش تخمک
gigas
رویش بلند تر
ingrowth
رویش درونی
extroversion
رویش برونی
excrescence
رویش ناهنجار
excrescency
رویش ناهنجارنسوج
excrescences
رویش ناهنجار
intergrowth
رویش توام
growing point
نقطه رویش
vegetive
رویش کننده
herbicide
مواد ضد رویش گیاه
She is on familiar (intimate) terms with me.
با من رویش باز است
vegetative
روینده رویش کننده
pubescence
رویش مو درپشت زهار
extrovert
دارای رویش برونی
extroverts
دارای رویش برونی
cockle
رویش زگیل مانند
germinative
وابسته به رویش تخم
cockles
رویش زگیل مانند
herbicides
مواد ضد رویش گیاه
endomorphism
رویش از روپوست درون دگرگونی
endomorphy
رویش از روپوست درون دگرگونی
hyperostosis
رویش غیر طبیعی استخوان
his face is p with small pox
رویش ازابله پرازچاله است
class a agent officer
افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
blood agent
عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
piggyback
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggybacks
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
You can take it to the bank.
<idiom>
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
You can bank on it!
<idiom>
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
I cannot look him in the face again.
دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
monomorphic or phous
دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
unipotent
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
prolotherapy
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
EXE file
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
flora
گیاهان
phytobentos
گیاهان ته زی
MS DOS
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
micronucleus
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
potentilla
گیاهان پنجهای
herbaceous
گیاهان علفی
herbicidal
کشنده گیاهان
halophytes
گیاهان شورپسند
cereal
گیاهان گندمی
cereals
گیاهان گندمی
phanerogamia
گیاهان پیدازا
phytology
علم گیاهان
dicotyledones
گیاهان دولپه
dicotyledon
گیاهان دو لپه
dicoty
گیاهان دو لپه
dicot
گیاهان دو لپه
phytoplankton
گیاهان شناور
herbs
گیاهان
[در عطاری]
rampant vegetation
گیاهان فراوان
luxuriant vegetation
گیاهان انبوه
luxuriant vegetation
گیاهان فراوان
rampant vegetation
گیاهان انبوه
rugger
گیاهان گل سرخ
palimpsest
نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
indigofera
گیاهان نیل دارsnake
greenery
گیاهان سبز گلخانه
canopies
تاج پوشش گیاهان
understory vegetation
گیاهان زیر درختی
canopy
تاج پوشش گیاهان
chromogen
دانههای رنگی گیاهان
trashed
خاکروبه زوائد گیاهان
herbalist
فروشنده گیاهان طبی
herb
شاخ وبرگ گیاهان
herbs
شاخ وبرگ گیاهان
trash
خاکروبه زوائد گیاهان
trashes
خاکروبه زوائد گیاهان
trashing
خاکروبه زوائد گیاهان
saltbush
خانواده گیاهان قازایاغی
nurseryman
پرورنده گیاهان زارع
mold
قارچ انگلی گیاهان
loggerhead
گیاهان جنس قنطوریون
lobelia
خانواده گیاهان لوبلیا
herbalists
فروشنده گیاهان طبی
chromogen
رنگ پذیری گیاهان
dead hedge
پرچین گیاهان خشک
magnolias
ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
fleabane
گیاهان پیر بهاروبرنجاسف
magnolia
ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
gypso halophytes
گیاهان شوراگچی شوراگچیان
halophytes
گیاهان شوری پذیر
herbist
فروشنده گیاهان طبی
herborist
فروشنده گیاهان طبی
slash and burn
بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
grubbing
ریشه کنی گیاهان در زمین
photodynamic
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamics
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
phytopathologic
وابسته به اسیب شناسی گیاهان
physic garden
باغ گیاهان طبی یا دارویی
gerbera
گیاهان سر بره وکلب جهنم
defoliation
از بین بردن برگ گیاهان
aquarium
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
cutin
پوشش خارجی بعضی گیاهان
aquaria
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
heterophyte
گیاه انگل گیاهان دیگر
pteridophyte
گیاهان اوندی خانواده سرخس
styloipodium
ته خامه گیاهان خانواده هویج
pteridophyta
گیاهان اوندی خانواده سرخس
guava
گیاهان و بتههای جنس psidium
feverweed
دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
biota
زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
hock
گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
hemp nettle
گیاهان جنس کله گربه
guavas
گیاهان و بتههای جنس psidium
ratsbane
گیاهان سمی قاتل موش
aquariums
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
vegetable kingdom
جهان گیاهان مولود نباتی
thremmatology
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
flora
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
herbal
مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
lysimiter
دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
Plants store up the sun's energy.
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
oligophagous
تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
green roof
[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
herbarium
مجموعه گیاهان خشک گیاه دان
phytoplankton
زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
styloipodium
گرده بالای میوه گیاهان چتری
planker
گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
rushing
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushed
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
Aborigines
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
cankerworm
نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
rush
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
elodea
جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
snowbush
انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی
green thumbed
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
holophytic
تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
green thumb
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
lodicule
یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
photosynthesis
ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
ergotism
مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
hydroponics
رشد ونمو گیاهان درابهای مغذی برای تقویت ان
ontogeny
رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
kinnikinnic
برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند
sere
تغییر وسیر تکاملی محیط زیست گیاهان وجانوران خشک
cutworm
کرمی که گیاهان کوچک راهنگام رسیدن بکف زمین میخورد
hydathode
ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
inulin
ماده نشاستهای که ازریشه زنجبیل شامی وبرخی گیاهان مرکب می گیرند
phytography
طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
sarcoid
زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
ipomoea
حنس نیلوفر پیچ که برخی گیاهان دارویی نیز همچون جلب و جزو ان هستند
hyprostosis
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
in plant
درحال رویش درحال رشد
colony
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
goosefoot
غازپا
[انواع گیاهان تیره غازپا شامل اسفناج]
bioecology
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
flavonal dyes
فلاون
[مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
botany
گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
indigo plant
گیاهان نیل دار درخت نیل
active
عامل
assignee
عامل
agents
عامل
functionery
عامل
coagent
هم عامل
operant
عامل
propellant
عامل
propellants
عامل
attorneys
عامل
principals
عامل
operating
عامل
agent representative
عامل
devices
عامل
device
عامل
acting
عامل
attorney
عامل
agent
عامل
operatives
عامل
factors
عامل
factor
عامل
v factor
عامل وی
action
عامل
operator
عامل
operators
عامل
agencies
عامل
doer
عامل
principal
عامل
element
عامل
agency
عامل
parameters
عامل
actions
عامل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com