Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
zoom lens
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
Other Matches
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
pantoscope
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
angle of view
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
hyperfocal distance
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
focussed
کانون عدسی
focussing
کانون عدسی
focus
کانون عدسی
focused
کانون عدسی
focuses
کانون عدسی
focusses
کانون عدسی
focal
مربوط به کانون عدسی
focal plane
افق مار بر کانون عدسی
eye piece
عدسی سر دوربین
lens
عدسی دوربین
reticle
عدسی دوربین
fixed reticle
عدسی ثابت دوربین
line of collimation
خط تنظیم عدسی دوربین
kodak
دوربین عکاسی
trick
درجه بندی عدسی دوربین
tricking
درجه بندی عدسی دوربین
tricked
درجه بندی عدسی دوربین
(iris) diaphragm
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
iris
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
isocentre
خط المرکزین دوربین عکاسی
flash bulb
فلاش دوربین عکاسی
camera nadir
محورلولایی دوربین عکاسی
cameras
دوربین یا جعبه عکاسی
camera axis
محور دوربین عکاسی
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
vidicon
لوله دوربین عکاسی
field glass
عدسی درونی دوربین یاذره بین
telecamera
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
time exposure
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
object glass
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
panoramic
دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
tip
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
crab angle
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
box cameras
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box camera
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
camera cycling rate
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
bifocal
دارای دو کانون
bifocals
دارای دو کانون
imagery sortie
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
linear perspective
پروژکتور دارای عدسی مخطط
trinary
دارای سه متغیر
trinal
دارای سه متغیر
varicolored
دارای رنگهای متغیر
differential
دارای ضریب متغیر
differentials
دارای ضریب متغیر
bivariate
دارای دوحالت متغیر وجدا از هم
chatoyant
دارای رنگ ودرخشندگی متغیر
continuous strip imagery
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
spectrozonal photography
عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
cross line
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
waste silk
ابریشم گجین
[ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
declare
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declares
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
synchroscope
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
variable recoil
سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
focal spot
کانون
confocal
هم کانون
focalpoint
کانون
fireplaces
کانون
fireplace
کانون
focussing
کانون
focusses
کانون
focused
کانون
focuses
کانون
focus
کانون
focussed
کانون
lentoid
عدسی
lentiform
عدسی
glass
عدسی
eyepiece
عدسی
bifocal lens
عدسی
eyepieces
عدسی
lens
عدسی
focuses
به کانون دراوردن
knot
کانون
[کاموا]
bundle
کانون
[کاموا]
virtual focus
کانون مجازی
focal surface
سطح کانون
focussed
به کانون دراوردن
ball
کانون
[کاموا]
twine
کانون
[کاموا]
clew
کانون
[کاموا]
focused
به کانون دراوردن
clubs
کانون مجمع
focus
به کانون دراوردن
focussing
به کانون دراوردن
seismic focus
کانون زلزله
law society
کانون وکلا
focalization
تمرکز در کانون
bar association
کانون وکلا
club
کانون مجمع
true or real focus
کانون حقیقی
clubbed
کانون مجمع
focal point
کانون توجه
clubbing
کانون مجمع
bar
کانون وکلا
bars
کانون وکلا
image focal point
کانون تصویر
reformatories
کانون اصلاح
magnetic focus
کانون مغناطیسی
reformatory
کانون اصلاح
focusses
به کانون دراوردن
concave lens
عدسی مقعر
achromatic lens
عدسی بی رنگ
objectives
عدسی شیئی
achromate
عدسی اکروماتیک
eyepiece
عدسی چشمی
floating reticle
عدسی مواج
ocular lens
عدسی چشمی
eyepieces
عدسی چشمی
contact lens
عدسی بساو
compound lens
عدسی مرکب
contact lens
عدسی مماس
contact lenses
عدسی بساو
convergent lens
عدسی متقارب
convergent lens
عدسی همگرا
objective
عدسی شیئی
spherical lens
عدسی کروی
contact lenses
عدسی مماس
concave lens
عدسی کاو
double convex lens
عدسی دو کوژ
lenticulation
ایجاد عدسی
object glass
عدسی شیئی
objective glass
عدسی شیئی
objective lens
عدسی شیئی
knurled head
سر عدسی اج دار
electron lens
عدسی الکترونی
biconcave lens
عدسی دوکاو
electromagnetic lens
عدسی الکترومغناطیسی
cheese head
سر عدسی در پیچها
wide angle
عدسی گسترش
divergent lens
عدسی متباعد
divergent lens
عدسی واگرا
meniscus lens
عدسی هلالی
cylindrical lens
عدسی استوانهای
mushroom head
سر عدسی در پیچ ها
vergency
تقارب عدسی
button head
سر عدسی در پیچ ها
optical lens
عدسی نوری
optical lens
عدسی اپتیکی
lensatic
عدسی دار
double concave lens
عدسی مقعرالطرفین
lens coating
روکش عدسی
double concave lens
عدسی دوکاو
biconcave lens
عدسی مقعرالطرفین
convex lens
عدسی محدب
electrostatic lens
عدسی الکتروستاتیکی
convex lens
عدسی کوژ
wide-angle
عدسی گسترش
lenticular
عدسی وار
nummulite
شاهدانه عدسی
lenticular
مرکب از عدسی
biconvex lens
عدسی دوکوژ
focus
کانونی شدن کانون
focuses
کانونی شدن کانون
focussed
کانونی شدن کانون
focussing
کانونی شدن کانون
focused
کانونی شدن کانون
correctional institution
کانون اصلاح و تربیت
bar association
کانون وکلا دادگستری
focusses
کانونی شدن کانون
house of correction
کانون اصلاح وتربیت
photogeny
عکاسی
photography
عکاسی
lenticular nucleus
هسته عدسی شکل
astigmatic
نامنظمی عدسی چشم
lentiform nucleus
هسته عدسی شکل
diverging meniscus lens
عدسی هلالی واگرا
zoom
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
lens
بشکل عدسی در اوردن
parabolic lens
عدسی سهمی وار
electronic lens
عدسی یا لنز الکترونی
lens coating
پوشش روی عدسی
convergent meniscus lens
عدسی هلالی همگرا
plano convex lens
عدسی مسطح- محدب
plano convex lens
عدسی تخت کوژ
plano concave lens
عدسی مسطح- مقعر
plano concave lens
عدسی تخت کاو
eyepiece
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
eyepieces
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
zoomed
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
zooms
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
relative aperture
ضریب کانونی عدسی
double convex lens
عدسی محدب الطرفین
biconvex lens
عدسی محدب الطرفین
mensicus
عدسی کاو- کوژ
anastigmat
عدسی غیر استیگمات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com