English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (22 milliseconds)
English Persian
mark علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
Other Matches
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
colon علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
indication علامت یا چیزی که نشان دهد
tracking symbol علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
quantifier علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
signaler علامت دهنده
blip نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
marker علامت نشان
markers علامت نشان
mark نشان علامت
marks نشان علامت
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
indicative نشان دهنده
indicant نشان دهنده
demonstrators نشان دهنده
indicator نشان دهنده
demonstrator نشان دهنده
obelize با این علامت "-" نشان گذاردن
glyph علامت یا نشان حجاری شده
ended کد نشان دهنده انتهای خط
ends کد نشان دهنده انتهای خط
illustrator نشان دهنده تصویر کش
end کد نشان دهنده انتهای خط
resilient نشان دهنده فنری
ring indicator نشان دهنده حلقه
illustrators نشان دهنده تصویر کش
counting balance ترازوی نشان دهنده
coat of arms نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
coats of arms نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
adumbrant نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
taximeter نشان دهنده کرایه تاکسی
oil gage عقربه نشان دهنده روغن
episcope دستگاه نشان دهنده تصاویر
frequency indicator دستگاه نشان دهنده فرکانس
voltage indicator دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
indicator عقربه یاصفحه نشان دهنده
control flag پرچم نشان دهنده دستورات
idegraphy علامت نویسی نمایش فکر یا تصور با نشان
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
external indicator نشان دهنده وضع خارجی وسیله
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
radix عدد نشان دهنده اعشار صحیح
to be on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
attitude indicator دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
bathymetric contour میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
gas indicator دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
air hose coupling دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
gauges اندازه گیر عقربه نشان دهنده
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
gauged اندازه گیر عقربه نشان دهنده
situation map نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
gauge اندازه گیر عقربه نشان دهنده
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
to feel on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
battle clasp نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
azimuth micrometer وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
arithmetic علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
position buoy بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
colon که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colons که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
hyphens علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
hyphen علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
earths اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
deictic بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
plus signs که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
plus که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
mark سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
attitude gyro الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
earth اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
arrow head پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
marks سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
blip علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
fielded کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
field کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
zeros نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
Manchester coding نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
zeroes نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
fields کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
zero نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
commas over the page صفحه را پراز نشان کاماکرد
bracket علامت چاپ که نشان میدهد یک دستوالعمل یا عمل باید جداگانه پردازش شود
scorecard کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecards کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
ended کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
drags روی صفحه نشان داده میشود
dragged روی صفحه نشان داده میشود
drag روی صفحه نشان داده میشود
stand for علامت چیزی بودن
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
chord plane صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
connective نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
paragraph حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
paragraphs حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
forces کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
force کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forcing کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
burn in علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
mark علامت گذاری روی چیزی
marks علامت گذاری روی چیزی
indicator ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
marker علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
burn notice علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
markers علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
earth اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
action خط اول صفحه نمایش که نام منوها را نشان میدهد
colours صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
map رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
colour صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
actions خط اول صفحه نمایش که نام منوها را نشان میدهد
blanking نشان ندادن یک کاراکتر یا ترک یک فضا در صفحه نمایش
maps رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
letters باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letter باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
paged اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
elevators نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevator نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
colours صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colour صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
cards روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
bubble help خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید
pages 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
page 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
cursor علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد
fullest که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
desktop میله وضعیت که معمولاگ در امتداد دکمهای از صفحه ویندوز نشان داده میشود
full که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
graphic تعداد پیکس هایی که کامپیوتر روی صفحه نمایش میتواند نشان دهد
paged 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
cursors علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد
sketch pad ناحیه کاری حافظه که روی یک صفحه نمایش نشان داده شده است
colon نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
colons نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
characteristic صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
display controlled نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
slaved صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slaving صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slave صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
autos توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
auto توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
grids الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grid الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
slaves صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
representation عمل نشان دادن چیزی
representations عمل نشان دادن چیزی
to jump at something [colloquial] به چیزی واکنش نشان دادن
decimals نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
combined speed indicator عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
question mark " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com