Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
cross
علامت ضربدر در نقشه کشی
Other Matches
celtic cross
علامت ضربدر
crosses
علامت ضربدر یاباضافه
cross
علامت ضربدر یاباضافه
crossest
علامت ضربدر یاباضافه
crosser
علامت ضربدر یاباضافه
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
bench check
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
stripping
نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
criss-cross
به طور ضربدر
times
ضربدر
[ریاضی]
chiasma
ضربدر بصری
criss-crossed
به طور ضربدر
criss-crosses
به طور ضربدر
criss-crossing
به طور ضربدر
Nine multiplied by seven .
نه ضربدر هفت
x o test
ازمون ضربدر و دایره
criss-cross
با ضربدر مشخص کردن
criss-crosses
با ضربدر مشخص کردن
criss-crossed
با ضربدر مشخص کردن
criss-crossing
با ضربدر مشخص کردن
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
cartographers
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographer
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
crosshair
در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
check
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
checked
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
checks
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
symbol
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
mapping
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
symbol
علامت ترسیمی علامت فرمولی
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
characters
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
plotted
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
computer aided design and drafting
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
check
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
map plane
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
apostrophize
علامت
bullets
یک علامت
presage
علامت
symptoms
علامت
differentia
علامت
unsigned
بی علامت
tags
علامت
brand
علامت
symbol
علامت
tokens
علامت
token
علامت
bullet
یک علامت
presaged
علامت
presages
علامت
branding
علامت
signum
علامت
symptom
علامت
symptomless
بی علامت
impresa
علامت
codes and codification
علامت
presaging
علامت
marks
علامت
tag
علامت
banner
علامت
signalled
علامت
banners
علامت
code
علامت
signal
علامت
signaled
علامت
designations
علامت
stripes
علامت
apostrophe
علامت
marine code
علامت
apostrophes
علامت
ticks
علامت
ticked
علامت
indicium
علامت
badges
علامت
stripe
علامت
characters
علامت
badge
علامت
tick
علامت
insignia
علامت
designation
علامت
fog signal
علامت مه
caret
علامت
signal generator
علامت زا
character
علامت
mark
علامت
brands
علامت
ditto
علامت
emblem
علامت
emblems
علامت
indicator
علامت
outlined
نقشه
plotted
نقشه
outlining
نقشه
charted
نقشه
outlines
نقشه
scheme
نقشه
plan view
نقشه کف
tracer
نقشه کش
visual aid
نقشه
planless
بی نقشه
cartograph
نقشه
outline
نقشه
drawing
نقشه
drawings
نقشه
tracers
نقشه کش
plans
نقشه
mounted map
نقشه
plotless
بی نقشه
design
نقشه
designs
نقشه
draughtsmen
نقشه کش
draftsmen
نقشه کش
plan
نقشه کف
plots
نقشه
schemed
نقشه
chart
نقشه
planner
نقشه کش
planners
نقشه کش
plot
نقشه
plat
نقشه
plans
نقشه کف
plan
نقشه
draughtsman
نقشه کش
rambling
بی نقشه
draftsman
نقشه کش
maps
نقشه
program
نقشه
programs
نقشه
model
نقشه
project
نقشه
modeled
نقشه
cartographers
نقشه کش
cartographer
نقشه کش
models
نقشه
modelled
نقشه
map maker
نقشه کش
charts
نقشه
projected
نقشه
charting
نقشه
projects
نقشه
map
نقشه
designer
نقشه کش
designers
نقشه کش
schemes
نقشه
plus signs
علامت جمع
zooks
علامت تعجب
balefire
اتش علامت
word mark
علامت کلمه
sign flag
پرچم علامت
branding
علامت تجارتی
plus signs
علامت باضافه
brands
علامت رقم
stop dog
علامت وقف
plus signs
علامت بعلاوه
stop sign
علامت توقف
plus sign
علامت جمع
audible signal
علامت سمعی
asymptomatic
بدون علامت
plus sign
علامت باضافه
plus sign
علامت بعلاوه
stonemason's mark
علامت سنگتراش
calibration mark
علامت کالیبراسیون
brands
علامت تجاری
interrogative
علامت سئوال
V-sign
علامت پیروزی
V-signs
علامت پیروزی
marker pen
علامت گذار
allegory
نشانه علامت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com