English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
building operations عملیات ساختمانی
Construction works . عملیات ساختمانی
Search result with all words
sidewalk superintendent نافر عملیات ساختمانی
Other Matches
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagating خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation عملیات کنترل زمین عملیات
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
building line بر ساختمانی
constructional ساختمانی
structural ساختمانی
organic ساختمانی
structurally ساختمانی
time resolution جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
construction joints درزهای ساختمانی
building sites کارگاه ساختمانی
construction joint درز ساختمانی
contractors plant ماشینهای ساختمانی
building site کارگاه ساختمانی
to found a building ساختمانی بینادکردن
sited کارگاه ساختمانی
grillage شبکه ساختمانی
structural crack ترک ساختمانی
structural concrete بتن ساختمانی
members جزء ساختمانی
member جزء ساختمانی
sites زمین ساختمانی
sites کارگاه ساختمانی
sited زمین ساختمانی
structual engineering مهندس ساختمانی
site زمین ساختمانی
site کارگاه ساختمانی
structrual stability ثبات ساختمانی
structrual stability استحکام ساختمانی
structural drawing نقشه ساختمانی
site office دفتر ساختمانی
constructive مفید ساختمانی
monumentality عظمت ساختمانی
timber چوب ساختمانی
structural timber الوار ساختمانی
structural draftsman نقشه کش ساختمانی
structural steel فولاد ساختمانی
structural member عضو ساختمانی
structural factor ضریب ساختمانی
site building زمین ساختمانی
structrual steelwork فولاد ساختمانی
contractors yard واحد ساختمانی
basic unit assembly group گروه ساختمانی
building unit واحد ساختمانی
building work کار ساختمانی
ashler سنگ ساختمانی
component جزء ساختمانی
components جزء ساختمانی
building material مصالح ساختمانی
ashlar سنگ ساختمانی
artificial stone سنگ ساختمانی
building limes اهک ساختمانی
structural joints درزهای ساختمانی
basic construction unit واحد ساختمانی
building craftsman کارگر ماهر ساختمانی
structural transformation تغییر شکل ساختمانی
structural design طرح و محاسبات ساختمانی
refractory ماده ساختمانی نسوز
steel fabric بافت فولاد ساختمانی
structural steel sheet ورق فولاد ساختمانی
structural analysis محاسبات طرح ساختمانی
to demolish a building متلاشی کردن ساختمانی
to pull down a building متلاشی کردن ساختمانی
to tear down a building متلاشی کردن ساختمانی
to pull down a building خراب کردن ساختمانی
to tear down a building خراب کردن ساختمانی
sheer plan نقشه ساختمانی ناو
building machinery ماشین الات ساختمانی
public works کارهای ساختمانی همگانی
ashlar سنگ ساختمانی تراشیده
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
corbelling پیش امدگی ساختمانی
modules مدلهای نمونه ساختمانی
module مدلهای نمونه ساختمانی
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
constitutive تشکیل دهنده ساختمانی
to demolish a building خراب کردن ساختمانی
construction cost index شاخص هزینه ساختمانی
material testing laboratory ازمایشگاه مصالح ساختمانی
material storage area انبار مصالح ساختمانی
masonry lining پوشش با مصالح ساختمانی
masonery مصالح ساختمانی سنگتراشی
light weight unit واحد ساختمانی سبک
home wiring سیم کشی ساختمانی
corbeling پیش امدگی ساختمانی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
bombproof ساختمانی که پناه بمب باشد
erection crane جراثقال برای کارهای ساختمانی
studding مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
anti drag wire اجزاء بست کاری ساختمانی
building unit جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
modular design مدل ساختمانی پیش ساخته
pier mount پایه نصب ستونهای ساختمانی
piers پایه نصب ستونهای ساختمانی
To make a forcible entry into a building. بزور وارد ساختمانی شدن
structual constituent جزء تشکیل دهنده ساختمانی
pier پایه نصب ستونهای ساختمانی
structural steel تیر فولاد یا اهن ساختمانی
nut structure ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
factories ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factory ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
physiological وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
physiologic وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
haul فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
embryonic membrane ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
hauled فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
homomorphy شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
hauls فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
to plan a building نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
masonary مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
to break into a building با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
haul road راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
ashlering [مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
to burgle [British E] / burglarize [American E] a building. با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
dolmen ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
pin joint اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
interlacing arches طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
dimension stone سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
operation 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
beef up افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
earthquake factor مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
heterology عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
cellulose nitrate ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
bulb angle جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
free haul در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
operating bridge پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
polymers جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
gurantee period مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
bed drop or bod fall اختلاف سطح کف نهر دردوطرف ساختمانی که روی نهر ساخته میشود
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
offices اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
cross member عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
monocoque ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
op عملیات
operations عملیات
operation عملیات
treatment عملیات
treatments عملیات
initiatives ابتکار عملیات
autonomous operation عملیات ازاد
flow charts شمای عملیات
flow chart شمای عملیات
harassing actions عملیات ایذایی
subversives عملیات براندازی
terminal operations عملیات بارانداز
subversive عملیات براندازی
sabotaged عملیات تخریبی
immediate action عملیات فوری
espial عملیات جاسوسی
hot dogging عملیات نمایشی
radius شعاع عملیات
terrain زمین عملیات
heat treatment عملیات حرارتی
phase مرحله عملیات
earthworks عملیات خاکی
flight operations عملیات پرواز
sabotages عملیات تخریبی
closing خاتمه عملیات
offensive عملیات افندی
offensives عملیات افندی
sabotage عملیات تخریبی
formal operations عملیات صوری
global operation عملیات سراسری
terminal operations عملیات اسکلهای
f.of operations حوزه عملیات
phases مرحله عملیات
counter espionage عملیات ضدجاسوسی
counter-espionage عملیات ضدجاسوسی
phased مرحله عملیات
external operation عملیات خارجی
sabotaging عملیات تخریبی
region ناحیه عملیات
nature of the operation ماهیت عملیات
computer operation عملیات کامپیوتر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com