Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (10 milliseconds)
English
Persian
vergency
عکس فاصله کانونی
Search result with all words
focus
فاصله کانونی
focused
فاصله کانونی
focuses
فاصله کانونی
focussed
فاصله کانونی
focusses
فاصله کانونی
focussing
فاصله کانونی
calibrated focal lenght
فاصله کانونی تنظیم شده
f. distance or length
فاصله کانونی
focal distance
فاصله کانونی
focal length
فاصله کانونی
focal length
فاصله کانونی دوربین یاعدسی
relative aperture
نسبت فاصله کانونی
trifocal
دارای سه فاصله کانونی ومرکزی
Other Matches
following distance
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
focal
کانونی
trifocal
سه کانونی
focusing
کانونی
spaces
فاصله دادن فاصله داشتن
space
فاصله دادن فاصله داشتن
focal plane
افق کانونی
major axis
محور کانونی
focal epilepsy
صرع کانونی
focal length
طول کانونی
bundling
کانونی کردن
bundle
کانونی کردن
focal plane
صفحه کانونی
bundles
کانونی کردن
tunnel vision
بینایی کانونی
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
bifocal
دو دید عینک دو کانونی
bifocals
دو دید عینک دو کانونی
aberration
عدم انطباق کانونی
focussed
کانونی شدن کانون
relative aperture
ضریب کانونی عدسی
focuses
کانونی شدن کانون
focussing
کانونی شدن کانون
focusses
کانونی شدن کانون
focus
کانونی شدن کانون
focused
کانونی شدن کانون
center
کانونی کردن تمرکز یافتن مرکز
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
gaps
فاصله
single space
تک فاصله تو هم
distances
فاصله
per saltum
بی فاصله
blank character
فاصله
unremittingly
بی فاصله
length
فاصله
tele
فاصله
gap
فاصله
interregna
فاصله
space bar
فاصله زن
interregnum
فاصله
interregnums
فاصله
equidistant
هم فاصله
range
فاصله
ranged
فاصله
ranges
فاصله
spacing
فاصله
lengths
فاصله
head space
فاصله سر
space
جا فاصله
space
فاصله
discontinuance
فاصله
spaces
جا فاصله
spaces
فاصله
diastema
فاصله
em dash
خط فاصله ام
intermezzo
فاصله
clearance
فاصله
en dash
خط فاصله ان
interval
فاصله
blank
فاصله
blankest
فاصله
hiatus
فاصله
distance
فاصله
intermittence
فاصله
time lag
فاصله زمانی
fiducial interval
فاصله اطمینان
line spacing
فاصله خطوط
line spacing
فاصله سطر
elongation
فاصله زاویهای
magnet gap
فاصله هوایی
interim
فیمابین فاصله
interlude
بادخور فاصله
interludes
بادخور فاصله
time out
وقفه فاصله
time lags
فاصله زمانی
interspace
فاصله مدت
distant
فاصله دار
safe distance
فاصله بی خطر
line to line spacing
فاصله سطور
ignition spark gap
فاصله جرقه
infighting
نبرد در فاصله کم
input gap
فاصله اولیه
head space
فاصله سر تیربار
haul distance
فاصله حمل
hard space
فاصله واصل
frequency distance
فاصله فرکانس
class interval
فاصله طبقه
frequency spacing
فاصله فرکانس
sight distance
فاصله دید
shouting distance
فاصله صدا رس
shim
فاصله پرکن
ignition gap
فاصله جرقه
spacing
فاصله بندی
center distance
فاصله مرکزی
deflationary gap
فاصله تنزلی
code distance
فاصله رمز
coherence distance
فاصله همدوسی
keyspace
فاصله کلیدی
interstice
ترک فاصله
dead rise
فاصله مرده
polar distance
فاصله قطبی
known distance
فاصله معلوم
lattice spacing
فاصله شبکه
light gap
فاصله نور
light gap
فاصله روشنایی
confidence interval
فاصله اعتماد
angular distance
فاصله زاویهای
piston clearnce
فاصله پیستون
intervalometer
فاصله سنج
blank character
دخشه فاصله
center distance
فاصله ازمرکز
dutter
فاصله ستونها
interval confidence
فاصله اطمینان
respite _
فاصله استراحت
gulf
فاصله زدوری
distance meter
فاصله سنج
line spacing
فاصله سطرها
mode interval
فاصله نما
gulfs
فاصله زدوری
diatessaron
فاصله یک چهارم
normal interval
فاصله معمولی صف
close range
فاصله نزدیک
range meter
فاصله سنج
spacing
فاصله گذاری
confidence interval
فاصله اطمینان
vertical interval
فاصله عمودی
unspaced practice
تمرین بی فاصله
unit distance
با فاصله واحد
tritone
فاصله سه گام
tritone
فاصله سه اهنگ
spaced
فاصله دار
track pitch
فاصله شیار
tooth gap
فاصله دندانه
terraces spacing
فاصله تراسها
removed
فاصله خانوادگی
rivers
فاصله سفید
clearance
فاصله باز
telemeter
فاصله سنج
interval
فاصله زمانی
spaces
جا فاصله مدت
white space
فاصله سفید
period/stretch/lapse of time
فاصله زمان
time period
فاصله زمان
spaces
فاصله مدت
spaces
فاصله گذاشتن
space
فاصله مدت
space
جا فاصله مدت
period
فاصله زمان
intermission
فاصله عود
intermissions
فاصله عود
vacation
فاصله دو اجلاس
vacations
فاصله دو اجلاس
space
فاصله گذاشتن
time span
فاصله زمان
interval
فاصله تاکتیکی
subinterval
فاصله فرعی
lapses
فاصله زمانی
leading
فاصله خطوط
river
فاصله سفید
spanning
فاصله معین
span
فاصله معین
space bar
فاصله گذار
spanned
فاصله معین
space condition
شرط فاصله
interrupted
فاصله دار
interval
فاصله
[ریاضی]
space condition
حالت فاصله
lapse
فاصله زمانی
lapsing
فاصله زمانی
soft carriage return
خط فاصله خالی
spans
فاصله معین
stadimeter
فاصله یاب
social distance
فاصله اجتماعی
spacing bias
پیشقدر فاصله
time interval
فاصله زمانی
signal distance
فاصله علامتی
entracte
فاصله میان دو پرده
interstellar space
فاصله میان ستارگان
iteract
فاصله میان دو پرده
deflationary gap
فاصله حاصل از رکود
ideal irrigation interval
فاصله مطلوب ابیاری
interval timer
زمان سنج فاصله
hole center distance
فاصله مرکز سوراخ
distributed practice
تمرین فاصله دار
distributed learning
یادگیری فاصله دار
distributed lag
توزیع فاصله زمانی
distance protection
وسیله حفافت فاصله
interspace
فاصله بین دوچیز
distance line
طناب تنظیم فاصله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com