Dictiornary-Farsi | فاضل تجزیه طلب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
separative	فاضل تجزیه طلب


Other Matches

scholarly	فاضل
residue	فاضل
residues	فاضل
gutters	فاضل اب
virtuosic	فاضل
virtuosa	فاضل
lettered	فاضل
gutter	فاضل اب
sullage	فاضل اب
accomplished	فاضل
scuppers	مجاری فاضل اب
scuppered	مجاری فاضل اب
drain	زهکش فاضل اب
drained	زهکش فاضل اب
draining	زهکش فاضل اب
drains	زهکش فاضل اب
septic tank	مخزن فاضل اب
cesspit	گودال فاضل اب
cesspits	گودال فاضل اب
scuppering	مجاری فاضل اب
sinkhole	چاه فاضل اب
puddle	چاله فاضل اب
puddles	چاله فاضل اب
cloaca	مجرای فاضل اب
scupper	مجاری فاضل اب
canal	مجرای فاضل اب
sewer	مجرای فاضل اب
canals	مجرای فاضل اب
learnted	فاضل عالمانه
learned	فاضل عالمانه
sewers	مجرای فاضل اب
effluents	فاضل اب نهر فرعی
sumps	چاه یا انبار فاضل اب
sump	چاه یا انبار فاضل اب
he is a scholar in persian	در زبان فارسی فاضل
soil pipe	لوله فاضل اب مستراح
sanitation	سیستم تخلیه فاضل اب
effluent	فاضل اب نهر فرعی
calculus	حساب جامعه و فاضله جامع و فاضل
slop jar	سطل مخصوص فاضل اب اشغال دان
slop chute	شیب تند عقب کشتی جهت تخلیه فاضل اب
analysis staff	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
spectrophotometry	اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
scuppering	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
crater analysis	تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
separation	تجزیه
separations	تجزیه
dissolution	تجزیه
separates	تجزیه
dissection	تجزیه
separated	تجزیه
cracking	تجزیه
parsing	تجزیه
decomposition	تجزیه
disintegration	تجزیه
segregation	تجزیه
shake down	تجزیه
severance	تجزیه
sequestration	تجزیه
anatomy	تجزیه
anatomies	تجزیه
separate	تجزیه
break	تجزیه
resolution	تجزیه
resolutions	تجزیه
dissociation	تجزیه
analyzer	تجزیه گر
break up	تجزیه
break down	تجزیه
catalysis	تجزیه
decoupling	تجزیه
dialysis	تجزیه
decayed	تجزیه
decay	تجزیه
analysis	تجزیه
decays	تجزیه
decaying	تجزیه
breaks	تجزیه
osmose	نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
dialyze	تجزیه کردن
electrolytic decomposition	تجزیه الکترولیت
gasometry	تجزیه گازی
gravimetrical analysis	تجزیه وزنی
decomposable	قابل تجزیه
decomposer	تجزیه کننده
microcomoser	تجزیه کننده
fibrinolysis	تجزیه فیبرین
dialyze	تجزیه شدن
disassemble	تجزیه کردن
double decomposition	تجزیه مضاعف
analyze [American]	تجزیه کردن
elemental analysis	تجزیه عنصری
electron decay	تجزیه الکترون
dissoluble	تجزیه پذیر
dissociative	تجزیه کننده
elution analysis	تجزیه شویشی
microconsumer	تجزیه کننده
fractionating column	ستون تجزیه
frequency analysis	تجزیه فرکانس
dispersion of light	تجزیه نور
disembody	تجزیه کردن
frequency analysis	تجزیه هارمونی ها
gas analysis	تجزیه گاز
disintegrable	تجزیه پذیر
gravimetric analysis	تجزیه وزنی
dissolvable	تجزیه شدنی
homolysis	تجزیه شیمیایی
analyse [British]	تجزیه کردن
break down <idiom>	تجزیه وتحلیل
volumetric analysis	تجزیه حجمی
ultimate analysis	تجزیه نهایی
thermal decomposition	تجزیه گرمایی
syllabi	تجزیه هجائی
stripping analysis	تجزیه عریانساز
splitting a cause of action	تجزیه دعوی
spectrum analysis	تجزیه بیناب
assay	تجزیه کردن
dissect [analyse]	تجزیه کردن
study	تجزیه کردن
survey	تجزیه کردن
scrutinize	تجزیه کردن
look into	تجزیه کردن
investigate	تجزیه کردن
inspect	تجزیه کردن
explore	تجزیه کردن
examine	تجزیه کردن
enquire into	تجزیه کردن
determine	تجزیه کردن
check	تجزیه کردن
bolt [examine]	تجزیه کردن
evaluate	تجزیه کردن
spectrum analysis	تجزیه طیف
separator	دستگاه تجزیه
parse tree	درخت تجزیه
motion analysis	تجزیه حرکت
market segmentation	تجزیه بازار
job analysis	تجزیه کار
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irrefrangible	غیرقابل تجزیه
ionization	تجزیه اتمها
inverse segregation	تجزیه وارونه
instrumental analysis	تجزیه دستگاهی
inseparability	تجزیه ناپذیری
infrangible	تجزیه ناپذیر
syllabicity	تجزیه هجایی
indiscerptibility	تجزیه ناپذیری
image resolution	تجزیه تصویر
hydrolyze	تجزیه شدن
parser	تجزیه کننده
parting of metals	تجزیه فلزات
separatist	تجزیه طلب
segregative	تجزیه طلب
secessionism	تجزیه طلبی
resolvable	تجزیه شدنی
resolution of forces	تجزیه نیروها
resoluble	تجزیه شدنی
research and analysis	تجزیه و تحلیل
quantitative analysis	تجزیه کمی
qualitative analysis	تجزیه چونی
qualitative analysis	تجزیه کیفی
proximate analysis	تجزیه گروهی
prescind	تجزیه کردن
physical analysis	تجزیه فیزیکی
photodecomposition	تجزیه نوری
hydrolysis	تجزیه بوسیله اب
analyzing	تجزیه کردن
decomposes	تجزیه کردن
decomposes	تجزیه شدن
decompose	تجزیه کردن
analysis	شی تجزیه شده
decompose	تجزیه شدن
parses	تجزیه شدن
secessionist	تجزیه طلب
secessionists	تجزیه طلب
refraction	تجزیه انحراف
analytically	از راه تجزیه
analytically	بطور تجزیه
detachable	قابل تجزیه
parsing	تجزیه کردن
isolation	تجزیه جداسازی
electrolysis	تجزیه الکتریکی
indissoluble	تجزیه نا پذیر
atomic	تجزیه ناپذیر
parses	تجزیه کردن
analysis	تجزیه و تحلیل
dismember	تجزیه کردن
disintegrating	تجزیه کردن
disintegrating	تجزیه شدن
disintegrates	تجزیه کردن
disintegrates	تجزیه شدن
disintegrate	تجزیه کردن
disintegrate	تجزیه شدن
liberate	تجزیه کردن
liberates	تجزیه کردن
dismembering	تجزیه کردن
parsed	تجزیه شدن
parting	تقسیم تجزیه