Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (9 milliseconds)
English
Persian
directional transmitter
فرستنده جهت دار
directive sending
فرستنده جهت دار
Search result with all words
acknowledge
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledges
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledging
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
session
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
sessions
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
backward
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backward
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
carrier
فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carriers
فرستنده بار شرکت حمل و نقل
backwards
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backwards
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
universal
transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
sender
فرستنده
sender
فرستنده پیام
senders
فرستنده
senders
فرستنده پیام
request
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
communication
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
sync
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
reverse
داده ازگیرنده به فرستنده
reversed
داده ازگیرنده به فرستنده
reverses
داده ازگیرنده به فرستنده
reversing
داده ازگیرنده به فرستنده
authentication
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
roam
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roamed
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roaming
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roams
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
route
مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
routes
مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
transmitter
فرستنده
transmitter
فرستنده رادیویی
transmitter
دستگاه فرستنده
transmitters
فرستنده
transmitters
فرستنده رادیویی
transmitters
دستگاه فرستنده
agent
فرستنده
agents
فرستنده
homing
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
handset
دستگاه فرستنده وگیرنده
handsets
دستگاه فرستنده وگیرنده
squad car
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
squad cars
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
signalling
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
acknowledged mail
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
amateur bands
باندهای فرستنده تفننی
amateur station
فرستنده تفننی
amateur station call letters
علامت فرستنده تفننی
amateur transmitter
فرستنده اماتور
broadcast station
ایستگاه فرستنده
broadcasting station
ایستگاه رادیویی فرستنده
chooser
فرستنده
clocking
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
consignor
فرستنده کالا
consignor
فرستنده
cross talk
تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
decca
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
dial up line
خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
diplexer
وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
dispatcher
فرستنده
doppler effect
اثر برگشت امواج روی فرستنده
emergency transmitter
فرستنده اضطراری
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
forwarder
فرستنده
forwarding country
کشور فرستنده
frequency drift
تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
handie talkie
فرستنده دستی کوچک
homing device
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
impluse sender
فرستنده ضربه جریان
intermediate transmitter
فرستنده واسطه
intermediate transmitter
فرستنده میانی
jamming transmitter
فرستنده پارازیت
noise transmitter
فرستنده پارازیت
long wave transmitter
فرستنده موج بلند
maintain watch
مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
manipulative deception
تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
mobile station
فرستنده متحرک
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
omnidirectional
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
pulse transmitter
فرستنده پالس
radio position finding
روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
radio beacon
برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
radio fix
تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
radio fix
تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
radio telephone transmitter
فرستنده تلفن بیسیم
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
sending set
فرستنده
transmitting set
فرستنده
sending state
کشور فرستنده
Other Matches
shipper
فرستنده
wireless station
فرستنده
television broadcasting station
فرستنده تلویزیون
service area
برد فرستنده
transceiver
فرستنده و گیرنده
transmitting antenna
انتن فرستنده
transreceiver
فرستنده و گیرنده
shipper
فرستنده کالا با کشتی
transmissive
انتقال دهنده فرستنده
transceiver
دستگاه گیرنده فرستنده
ultrashort wave transmitter
فرستنده موج خیلی کوتاه
transmitter signal element timing
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
station break
وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
transceiver
گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
vor
وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
synchronization
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com