English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
jamming transmitter فرستنده پارازیت
noise transmitter فرستنده پارازیت
Other Matches
electronic jamming تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
signalling 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
blocks پارازیت
parastite پارازیت
background noise پارازیت
blooper پارازیت
line noise پارازیت خط
noises پارازیت
block پارازیت
blocked پارازیت
noise پارازیت
disturbances پارازیت
clutter پارازیت
cluttered پارازیت
clutters پارازیت
disturbance پارازیت
inductive disturbance پارازیت القائی
interference generator مولد پارازیت
distubing voltage ولتاژ پارازیت
interference level سطح پارازیت
clutter پارازیت اتمسفری
cluttered پارازیت اتمسفری
interference filter صافی پارازیت
interefernce factor ضریب پارازیت
intensity of noise شدت پارازیت
jams پارازیت دادن
jammed پارازیت دادن
electronic jamming پخش پارازیت
jam پارازیت دادن
input noise پارازیت ورودی
disturbing current جریان پارازیت
input noise پارازیت اولیه
interference vcoltage ولتاژ پارازیت
interference limiter محدودکننده پارازیت
jamming پخش پارازیت
atmospheric interference پارازیت جوی
magnetic disturbance پارازیت مغناطیسی
anti hum condenser خازن ضد پارازیت
noise level سطح پارازیت
noise suppression پارازیت گیری
atmospherics پارازیت جوی
static interference پارازیت جوی
radio interference پارازیت رادیویی
debugs گرفتن پارازیت
sferics پارازیت جوی
debug گرفتن پارازیت
interference voltage meter ولتمتر پارازیت
interference power توان پارازیت
grid noise پارازیت شبکه
debugged گرفتن پارازیت
jamming پارازیت فرستادن
jamming تولید پارازیت
clutters پارازیت اتمسفری
mush صدای مزاحم پارازیت
parasite صدای مزاحم پارازیت
parasites صدای مزاحم پارازیت
jamming پارازیت پخش کردن
induced noise پارازیت القاء شده
man made static پارازیت غیر جوی
input noise voltage ولتاژ پارازیت اولیه
suppression capacitor خازن پارازیت گیر
jam مسدود کردن پارازیت
jams مسدود کردن پارازیت
jammed مسدود کردن پارازیت
snowy picture صفحه نمایش پر از پارازیت
interference inverter دیود پارازیت گیر
rejecter دافع دستگاه دفع پارازیت
rejector دافع دستگاه دفع پارازیت
jams پخش پارازیت کردن در مدار
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
noise صدا راه انداختن پارازیت
jammed پخش پارازیت کردن در مدار
jam پخش پارازیت کردن در مدار
noises صدا راه انداختن پارازیت
blocked پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
picture noise پارازیت روی تمام صفحه نمایش
hash پارازیت تصویر روی یک صفحه نمایش
repeater jammer دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
blocks پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
forwarder فرستنده
wireless station فرستنده
consignor فرستنده
shipper فرستنده
sending set فرستنده
transmitting set فرستنده
dispatcher فرستنده
chooser فرستنده
transmitter فرستنده
transmitters فرستنده
sender فرستنده
agent فرستنده
agents فرستنده
senders فرستنده
snows پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowing پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowed پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
television broadcasting station فرستنده تلویزیون
transceiver فرستنده و گیرنده
forwarding country کشور فرستنده
transreceiver فرستنده و گیرنده
transmitting antenna انتن فرستنده
service area برد فرستنده
sending state کشور فرستنده
sender فرستنده پیام
intermediate transmitter فرستنده واسطه
pulse transmitter فرستنده پالس
mobile station فرستنده متحرک
intermediate transmitter فرستنده میانی
senders فرستنده پیام
transmitters دستگاه فرستنده
transmitter فرستنده رادیویی
broadcast station ایستگاه فرستنده
transmitter دستگاه فرستنده
amateur transmitter فرستنده اماتور
amateur station فرستنده تفننی
transmitters فرستنده رادیویی
consignor فرستنده کالا
emergency transmitter فرستنده اضطراری
amateur station call letters علامت فرستنده تفننی
amateur bands باندهای فرستنده تفننی
directional transmitter فرستنده جهت دار
handsets دستگاه فرستنده وگیرنده
long wave transmitter فرستنده موج بلند
handset دستگاه فرستنده وگیرنده
impluse sender فرستنده ضربه جریان
transceiver دستگاه گیرنده فرستنده
reversed داده ازگیرنده به فرستنده
handie talkie فرستنده دستی کوچک
reverses داده ازگیرنده به فرستنده
reverse داده ازگیرنده به فرستنده
reversing داده ازگیرنده به فرستنده
shipper فرستنده کالا با کشتی
transmissive انتقال دهنده فرستنده
directive sending فرستنده جهت دار
broadcasting station ایستگاه رادیویی فرستنده
radio telephone transmitter فرستنده تلفن بیسیم
music در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
ultrashort wave transmitter فرستنده موج خیلی کوتاه
squad car اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
squad cars اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
cross talk تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
rope chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
carriers فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carrier فرستنده بار شرکت حمل و نقل
station break وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
transmitter signal element timing زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
doppler effect اثر برگشت امواج روی فرستنده
frequency drift تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
omnidirectional گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
maintain watch مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
universal transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
route مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
routes مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
communication مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
backwards کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
vor وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
roams حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
backward کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
roaming حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roam حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
transceiver گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
roamed حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
radio fix تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
clocking روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
synchronization باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
sync باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
radio fix تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
acknowledged mail تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
dial up line خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
sessions لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
homing device رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
diplexer وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
session لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
acknowledging کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledges کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledge کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
manipulative deception تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
decca سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
loops آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
radio position finding روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
authentication استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
backwards کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requested سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
radio beacon برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com