English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
value added reseller فروشنده تکمیلی دسته دوم
Other Matches
third party vendor فروشنده دسته سوم
vendor فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
advanced unit training اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
complemental تکمیلی
supplementary تکمیلی
complementary تکمیلی
supplement تکمیلی
supplementing تکمیلی
supplements تکمیلی
supplemantary تکمیلی
supplemental تکمیلی
supplemented تکمیلی
supplemental موضع تکمیلی
supplementary position موضع تکمیلی
supplementary punishment مجازات تکمیلی
writ in aid حکم تکمیلی
subsidiary foods غذاهای تکمیلی
inset نقشه تکمیلی
filler depot انبار تکمیلی
feeder report گزارشات تکمیلی
insets نقشه تکمیلی
adjuvent therapy درمان تکمیلی
supplementary maintenance نگهداشت تکمیلی
supplementary charge خرج تکمیلی
supplementary تکمیلی پس اورده
completion test ازمون تکمیلی
complementary demand تقاضای تکمیلی
supplementary income درامد تکمیلی
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
finish دست کاری تکمیلی
sustainer خرج تکمیلی موشک
finishes دست کاری تکمیلی
finishing touch دست کاری تکمیلی
finshing school مدرسه تکمیلی دختران
advance individual training آموزش تکمیلی انفرادی
advanced individual training اموزش تکمیلی انفرادی
supplementary موضع تکمیلی اضافی
complementary metal oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
augmentation support set دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
complementary range برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
mounting دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
dealer فروشنده
saleswoman زن فروشنده
suppliers فروشنده
supplier فروشنده
vender فروشنده
salesmen فروشنده
salesman فروشنده
alienator فروشنده
bargainer فروشنده
salespeople فروشنده
sales woman فروشنده زن
salesgirl فروشنده
sales man فروشنده
frontsman فروشنده
salesgirls فروشنده
salespersons فروشنده
salesperson فروشنده
sellers فروشنده
monger فروشنده
seller فروشنده
saleswomen زن فروشنده
sales clerks فروشنده
sales clerk فروشنده
shopman فروشنده
vendor فروشنده
dealers فروشنده
vendors فروشنده
dealer فروشنده معاملات چی
computer salesman فروشنده کامپیوتر
duopoly در انحصار دو فروشنده
dealers فروشنده معاملات چی
caveat venditor اخطار به فروشنده
computer vendor فروشنده کامپیوتر
counter jumper فروشنده دکان
traveling salesman فروشنده سیار
seller's market بازار فروشنده
seller's option انتخاب فروشنده
supplier evaluation ارزیابی فروشنده
sellers surplus مازاد فروشنده
saleswomen بانوی فروشنده
seller's option اختیار فروشنده
tallyman فروشنده اقساطی
salesclerk فروشنده مغازه
runners فروشنده سیار
sales man فروشنده سیار
saleswoman بانوی فروشنده
traveling man فروشنده سیار
runner فروشنده سیار
marginal seller فروشنده نهائی
herborist فروشنده گیاهان طبی
haberdasher فروشنده لباس مردانه
ironmonger فروشنده اهن الات
ironmongers فروشنده اهن الات
herbist فروشنده گیاهان طبی
hardwareman فروشنده افزارواسباب فلزی
outfitter فروشنده لوازم شکار
outfitters فروشنده لوازم شکار
herbalists فروشنده گیاهان طبی
caveat venditor ملتفت بودن فروشنده
tipster فروشنده اطلاعات در شرطبندی
herbalist فروشنده گیاهان طبی
haberdashers فروشنده لباس مردانه
offeror فروشنده عرضه کننده
supplier at arm's length فروشنده آزاد [اقتصاد]
bottlegger فروشنده مشروب قاچاق
trinketer فروشنده جواهر بدلی
plumassier فروشنده پرهای ارایشی
tipsters فروشنده اطلاعات در شرطبندی
touts فروشنده اطلاعات شرطبندی
tout فروشنده اطلاعات شرطبندی
aytomobile dealer فروشنده یا دلال اتومبیل
touted فروشنده اطلاعات شرطبندی
stationers فروشنده لوازم التحریر
touting فروشنده اطلاعات شرطبندی
ex warehouse تحویل در انبار فروشنده
stationer فروشنده لوازم التحریر
cutler فروشنده الات برنده
counterbid جواب خریداربه فروشنده
hawker فروشنده دوره گرد وجار زن
clerk کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerks کارمند دفتری فروشنده مغازه
tipsters فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
suppliers rating درجه بندی نمودن فروشنده ها
gold import point طلای خالص به فروشنده میدهد
hawkers فروشنده دوره گرد وجار زن
asking price قیمت مورد مطالبهی فروشنده
corsetiere فروشنده شکم بند زنانه
stapler فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
staplers فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
tipster فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
trooping دسته دسته شدن
group دسته دسته کردن
sort دسته دسته کردن
in detail مفصلا دسته دسته
sorted دسته دسته کردن
sorts دسته دسته کردن
groups دسته دسته کردن
shoals of people دسته دسته مردم
they came in bands دسته دسته امدند
streams of people دسته دسته مردم
windrow دسته دسته کردن
troop دسته دسته شدن
scores of people دسته دسته مردم
regiments دسته دسته کردن
sect دسته دسته مذهبی
assort دسته دسته کردن
assort دسته دسته شدن
classify دسته دسته کردن
distribute دسته دسته کردن
sects دسته دسته مذهبی
regiment دسته دسته کردن
trooped دسته دسته شدن
private treaty معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
drysalter فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
price taker خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
represents عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
vendors کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
vendor کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
represent عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
coaction عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
tie in sales حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
right of stoppage in transitu حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
seller's market بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
del credere ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
caveat venditor یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
ex works یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
ex ship یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد و درکشتی به خریدارتحویل میدهد
discount register دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
ex quay یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free carrier یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
particular lien حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
amplifying report گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
delivered at frontier یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
bundle متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles متمرکز کردن دسته کردن دسته
c.i.f. یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
S HTTP سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
disclaimers عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimer عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
delivered duty paid یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
SEPP سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
STT نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com