Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
image frequency
فرکانس تصویر
picture frequency
فرکانس تصویر
Search result with all words
bandwidth
محدودهای از فرکانس ها که صفحه تصویر یا CRT می پذیرد ونشان میدهد
image band
باند فرکانس تصویر
image response
رفتار فرکانس تصویر
Other Matches
wobbulator
تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
high frequency
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonance
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing
مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
base band
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
crops
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
cropped
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crop
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
tweening
محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
images
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
image
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
pictures
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
acrobat
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobats
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
video
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videos
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
images
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
flickers
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
spherization
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
autos
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refreshed
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
auto
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refresh
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
persistence
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing
تصویر خطی تصویر مدادی
tracings
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracing
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
background
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
images
نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
raster scan
ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
image dissector tube
لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
instantaneous frequency
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
image formation
تولید تصویر تصویر
scan
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
frequency
فرکانس
frequencies
فرکانس
line frequency
فرکانس خط
low frequency
فرکانس کم
frequence
فرکانس
frequency divider
مقسم فرکانس
frequency distribution
تقسیم فرکانس
nominal frequency
فرکانس نامی
frequency generator
مولد فرکانس
line frequency
فرکانس شبکه
line divider
مقسم فرکانس
low frequency
فرکانس پایین
measuring frequency
فرکانس سنجش
maximum frequency
فرکانس حداکثر
mains frequency
فرکانس شبکه
frequency doubling
دوبلاژ فرکانس
m.f.
فرکانس متوسط
frequency doubling
دو برابرکردن فرکانس
frequency drift
اختلاف فرکانس
frequency doubler
دوبلور فرکانس
frequency characteristic
منحنی فرکانس
frequencies
فرکانس تناوب
frequency error
خطای فرکانس
modulation frequency
فرکانس مدولاسیون
frequency duplicator
دوبلور فرکانس
frequency
فرکانس تناوب
frequency filter
صافی فرکانس
natural frequency
فرکانس طبیعی
medium frequency
فرکانس میانه
beat frequency
فرکانس ضربان
frequency assignment
تعیین فرکانس
frequency determination
تعیین فرکانس
frequency alloment
تقسیم فرکانس
frequency division
تقسیم فرکانس
frequency domulipliction
تقسیم فرکانس
frequency analizer
انالیزور فرکانس
frequency analysis
تجزیه فرکانس
frequency band
باند فرکانس
frequency blocking
بلوکاژ فرکانس
frequency changing
تعویض فرکانس
frequency changing
تبدیل فرکانس
frequency check
کنترل فرکانس
frequency allocation
تعیین فرکانس
frequency accuracy
دقت فرکانس
modulation
نوسان فرکانس
beat frequency
فرکانس تداخل
idle frequency
فرکانس بی باری
bandwidth
محدودهای از فرکانس ها
back up frequency
فرکانس کمکی
i.f.
فرکانس میانی
audio frequency
فرکانس صوتی
audible frequency
فرکانس شنوایی
carrier frequency
فرکانس حامل
angular frequency
فرکانس زاویهای
critical frequency
فرکانس مرزی
critical frequency
فرکانس بحرانی
double frequency
فرکانس دوبل
frequency changer
مبدل فرکانس
frequency fluctuation
تغییر فرکانس
frequency control
کنترل فرکانس
frequency comparison
مقایسه فرکانس
frequency component
اجزای فرکانس
induction frequency converter
مبدل فرکانس
industrial frequency
فرکانس صنعتی
input frequency
فرکانس اولیه
input frequency
فرکانس ورودی
intermediate frequency
فرکانس میانه
intermediate frequency
فرکانس میانی
frequency deviation
انحراف فرکانس
frequency swing
انحراف فرکانس
intermediate frequency tank circuit
فرکانس میانی
frequency discrimination
تشخیص فرکانس
frequency distance
فاصله فرکانس
frequency spacing
فاصله فرکانس
j band
باند فرکانس
k band
باند فرکانس
impluse frequency
فرکانس ضربان
impluse frequency
فرکانس پولز
impluse frequency
فرکانس پالس
frequency constancy
ثبات فرکانس
frequency constant
ثابت فرکانس
frequency conversion
تبدیل فرکانس
frequency transformation
تبدیل فرکانس
frequency translation
تبدیل فرکانس
frequency convertor
مبدل فرکانس
frequency correction
تصحیح فرکانس
frequency counter
شمارنده فرکانس
frequency coverage
حیطه فرکانس
frequency demodulator
اشکارساز فرکانس
frequency departure
مسیر فرکانس
frequency departure
انحراف فرکانس
frequency dependant
تابع فرکانس
frequency designation
تعیین فرکانس
p band
باند فرکانس
frequency triplication
تریپلاژ فرکانس
high frequency
فرکانس بالا
frequency spectrum
طیف فرکانس
frequency modulation
تلفیق فرکانس
frequency modulation
مدولاسیون فرکانس
frequency modulated
مدوله فرکانس
frequency respone
پاسخ فرکانس
radian frequency
فرکانس زاویهای
frequency mixture
ترکیب فرکانس
frequency mixing
ترکیب فرکانس
x band
باند فرکانس
quenching frequency
فرکانس نوسان
frequency of resonance
فرکانس رزونانس
frequency modulator
مدولاتور فرکانس
radio frequency
فرکانس بالا
q band
بند فرکانس
frequency tuning
تنظیم فرکانس
frequency standard
استاندارد فرکانس
frequency of oscillations
فرکانس نوسان
frequency of infinite attenuation
فرکانس قطب
frequency multiplication
افزایش فرکانس
frequency stabilizer
پایدارکننده فرکانس
telephone frequency
فرکانس صحبت
telegraphic frequency
فرکانس تلگرافی
h.f.
فرکانس بالا
frequency stability
پایداری فرکانس
frequency spectrum
بیناب فرکانس
frequency parameter
پارامتر فرکانس
frequency plan
طرح فرکانس
frequency medulation
مدولاسیون فرکانس
frequency mark
نشانه فرکانس
video frequency
فرکانس ویدئو
frequency recorder
ضباط فرکانس
frequency region
حیطه فرکانس
reed frequency meter
فرکانس مترانبری
frequency region
ناحیه فرکانس
frequency inversion
برگردان فرکانس
frequency regulator
رگولاتور فرکانس
radio frequency
فرکانس رادیویی
frequency recorder
ثبات فرکانس
frequency mark
علامت فرکانس
frequency measurement
سنجش فرکانس
frequency separation
جداسازی فرکانس
frequency marking
مارکاژ فرکانس
inductor frequency converter
مبدل فرکانس اندوکتور
frequency sweep
انحراف یا شیفت فرکانس
intermediate frequency amplification
تقویت فرکانس میانی
induction frequency converter
مبدل فرکانس القائی
frequency controller
رگولاتور یا نافم فرکانس
high frequency tube
لامپ فرکانس بالا
infrasonic frequency
فرکانس مادون صوت
frequency designation
مشخص کردن فرکانس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com