English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
English Persian
magnetic susceptibility قابلیت مغناطیسی
Search result with all words
magnetic permeability قابلیت نفوذ مغناطیسی
paramagnetic اجسامی با قابلیت گذردهی یانفوذپذیری بیشتر از یک وخاصیت مغناطیسی دائم
Other Matches
magnetic induction چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
interoperability قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
electromagnetic compatability قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
flotation قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
accession قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
reflectance قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility قابلیت کشش قابلیت تورق
softer که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
degauss پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic skin effect جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
strain hardenability قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
magnetic blowout خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic reluctance مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic ritation گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic deflector یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
magnetic nuclear resonance تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
dispersion پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
reluctivity مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
magnetic flux فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
capacities قابلیت
competence قابلیت
skill قابلیت
ability قابلیت
susceptibility قابلیت
eligibility قابلیت
abilities قابلیت
capability قابلیت
contemptibility قابلیت
credential قابلیت
solubility قابلیت حل
qualification قابلیت
habilitation قابلیت
fitness قابلیت
competence قابلیت
capacity قابلیت
solvability قابلیت حل
adaptability قابلیت
excitability قابلیت تحریک
navigability قابلیت کشتیرانی
exchangeability قابلیت معاوضه
erectility قابلیت نعوظ
quench aging property قابلیت بهسازی
erodibility قابلیت فرسایش
moveability قابلیت حرکت
punishability قابلیت مجازات
forgeability قابلیت اهنگری
preventability قابلیت جلوگیری
motor ability قابلیت حرکت
renewability قابلیت تجدید
meltability قابلیت گداختن
disabilities عدم قابلیت
disability عدم قابلیت
accessibility قابلیت وصول
reliableness قابلیت اعتماد
acceptability قابلیت قبول
emissivity قابلیت نشر
reflectance قابلیت انعکاس
readability قابلیت خواندن
emissivity قابلیت انتشار
presentability قابلیت ارائه
opposability قابلیت تقابل
explosiveness قابلیت انفجار
flammability قابلیت اشتعال
extensibility قابلیت تمدید
portability قابلیت حمل
permeability قابلیت تراوایی
extensibility قابلیت کشش
fermentability قابلیت تخمیر
portability قابلیت ترابری
fissility قابلیت انشقاق
pliability قابلیت خمیدگی
expansibility قابلیت انبساط
perceptibility قابلیت درک
portability قابلیت انتقال
fordability قابلیت عبور
pregnability قابلیت تسخیر
predicability قابلیت اسناد
practicableness قابلیت عبور
expandability قابلیت انبساط
potability قابلیت حمل
potability قابلیت شرب
penetrability قابلیت نفوذ
expandability قابلیت توسعه
flexility قابلیت تغییر
absorbability قابلیت جذب
castability قابلیت ریزش
pourability قابلیت ریزش
changeableness قابلیت تغییریاتبدیل
coagulability قابلیت انعقاد
combinability قابلیت ترکیب
combustibility قابلیت سوزش
comparability قابلیت قیاس
combustibility قابلیت اشتعال
combustiblity قابلیت احتراق
combustiblity قابلیت انفجار
combustiblity قابلیت تراکم
communicability قابلیت ارتباط
usefulness قابلیت استفاده
adaptability قابلیت انطباق
compactibility قابلیت تراکم
calculability قابلیت شمارش
brushability قابلیت رنگرزی
absorbency قابلیت جذب
absorptivity قابلیت جذب
adaptableness قابلیت توافق
addibility قابلیت افزایش
adhesiveness قابلیت چسبندگی
adjusability قابلیت تطبیق
adjusability قابلیت تنظیم
visibility قابلیت رویت
resilience قابلیت ارتجاع
appealability قابلیت استیناف
applicability قابلیت اجراء
approachability قابلیت تقرب
attainability قابلیت حصول
audibility قابلیت استماع
comparableness قابلیت مقایسه
alterability قابلیت تغییر
dependability قابلیت اعتماد
dependability قابلیت اطمینان
destructibility قابلیت انهدام
digestibility قابلیت هضم
dis qualified فاقد قابلیت
dissolubility قابلیت انحلال
distensibility قابلیت انبساط
visibility قابلیت دید
divisibility قابلیت تقسیم
malleability قابلیت انعطاف
manageability قابلیت اداره
maneuverability قابلیت مانور
variability قابلیت تنظیم
intelligibility قابلیت فهم
culpability قابلیت مجازات
dependable قابلیت اطمینان
productivity قابلیت تولید
comprehensibility قابلیت درک
compressibility قابلیت فشردگی
computability قابلیت محاسبه
conceivability قابلیت تصور
conductibility قابلیت هدایت
conductivity قابلیت هدایت
controllability قابلیت کنترل
conversableness قابلیت معاشرت
convertibility قابلیت تبدیل
corruptibility قابلیت فساد
capability صلاحیت قابلیت
edibility قابلیت خوردن
reliability قابلیت اعتماد
viability قابلیت سوددهی
viability قابلیت دوام
viability قابلیت زیستن
wettability قابلیت خیسی
reliability قابلیت اطمینان
interchangeability قابلیت تبادل
interchangeability قابلیت تعویض
interpretability قابلیت تفسیر
availability قابلیت استفاده
weldability قابلیت جوشکاری
inheritability قابلیت توارث
inflammability قابلیت اشتعال
trustworthiness قابلیت اعتماد
usability قابلیت استفاده
veniality قابلیت اغماض
versatility قابلیت تغییر
vibratility : قابلیت ارتعاش
susceptibility قابلیت حساسسیت
disqualifications سلب قابلیت
disqualification سلب قابلیت
inaptly با عدم قابلیت
volatileness قابلیت تبخیر
provability قابلیت اثبات
application [applicability] قابلیت استفاده
interpretability قابلیت توجیه
throughput قابلیت عبوردهی
flexibility قابلیت انعطاف
repeatability قابلیت تکرار
severability قابلیت تقسیم
availability قابلیت اجرا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com