English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
basic type double tier formwork قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
Other Matches
age رده بندی سنی اسبها بالارونده
ages رده بندی سنی اسبها بالارونده
basic type single tier formwork قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
formwork قالب بندی
initialization قالب بندی
formatting قالب بندی
form work قالب بندی
formlining پوشش قالب بندی
shell formwork قالب بندی غلافی
face formwork قالب بندی نما
space framing قالب بندی فضائی
reformat قالب بندی مجدد
face formwork قالب بندی نهایی
on screen formating قالب بندی مرئی
face fromwork قالب بندی نهائی
format file فایل قالب بندی
face framework قالب بندی نما
form lining پوشش قالب بندی
format قالب بندی کردن
physical format قالب بندی فیزیکی
slip formwork قالب بندی لغزان
sliding form قالب بندی کشویی
formats قالب بندی کردن
formwork with vacuum chambers قالب بندی با خلاء
off screen formatting قالب بندی نامریی
formwork at cirved section قالب بندی در سطوح منحنی
logical format قالب بندی یا فرمت منطقی
automatic forming machine دستگاه قالب بندی خودکار
formwork exposed قالب بندی سطوح مرئی
formwork unexposed قالب بندی سطوح نامرئی
data formatting statements احکام قالب بندی داده ها
panel formwork تخته قالب بندی بتن
embedded formating command فرمان قالب بندی مندرج
framework استخوان بندی قالب چهار دیواری
frameworks استخوان بندی قالب چهار دیواری
high level format فرمت یا قالب بندی سطح بالا
plaster of Paris گچ ویژه شکسته بندی و قالب گیری
emulation رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
decking تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
directories روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
style sheet الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
ascender بالارونده
scaler بالارونده
climber بالارونده
on the up grade بالارونده
ascendant بالارونده
ollyo بالارونده
ascending بالارونده
elevated antenna انتن بالارونده
lift valve سوپاپ بالارونده
fastigiate راست بالارونده
exhalent بالارونده متصاعد
age ake دفاع بالارونده
scansorial صعودی بالارونده
exhalant بالارونده متصاعد
import 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
flagellum گیاه بالارونده وپیچی
chi jireugi ضربه بالارونده تکواندو
rising mine مین بالارونده دریایی
fumitory نوعی گیاه بالارونده از تیر
cards مین فلز برای تختههای مدار
card مین فلز برای تختههای مدار
thermal target هوای گرم بالارونده برای بالون
backplane بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار
heads تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ
motherboard که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است
shook : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
wracked سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
mural crown ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
racks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racked سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
blow-up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
pcm شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
division boards قسمت مسیر گوی بولینگ که تختههای سفید و سیاه بهم وصل می شوند
wracks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
microcomputer تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
chassis فریم فلزی که تختههای مدار را به همراه سیم ها و سوکتهای لازم در سیستم کامپیوتری پوشش داده است
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
card فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
cards فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
SMT روش تولید تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح آن و نه روی سوراخهای آن نصب شده اند
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
cumuli ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumulus ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
surface mount technology روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
compression molding process فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording جمله بندی کلمه بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
analogous مشابه
related <adj.> مشابه
akin <adj.> مشابه
alike <adj.> مشابه
corresponding مشابه
allo مشابه
quasi مشابه
elementary مشابه
homogeneous مشابه
semblable مشابه
similar مشابه
similar <adj.> مشابه
resembling <adj.> مشابه
like <adj.> مشابه
lossy compression مشابه 6-23
product group کالاهی مشابه
interchanges مشابه 5359
interchanging مشابه 5359
assonant مشابه یا متجانس
decryption مشابه 2871
congener مشابه متجانس
user مشابه 10322
EMI مشابه 3541
Arabic شکل مشابه ...
multi scan monitor مشابه 6632
reconfigure مشابه 8375
organises مشابه 7186
organising مشابه 7186
incorrectly مشابه 5078
breakdown مشابه 1352
gaps مشابه 4490
gap مشابه 4490
manipulation مشابه 6208
MHS مشابه 6444
prints مشابه 7861
interchange مشابه 5359
printed مشابه 7861
interchanged مشابه 5359
print مشابه 7861
organizing مشابه 7186
organizes مشابه 7186
organize مشابه 7186
uncommitted logic array مشابه 10328
users مشابه 10322
peripheral مشابه 7489
breakdowns مشابه 1352
decoding مشابه 2860
synthesised مشابه 9821
synthesises مشابه 9821
EXNOR مشابه 3826
registers مشابه 8481
registering مشابه 8481
synthesising مشابه 9821
synthesize مشابه 9821
synthesized مشابه 9821
synthesizes مشابه 9821
synthesizing مشابه 9821
bridging مشابه 1361
storage مشابه 9641
SVGA مشابه 9737
electronic مشابه 3510
pim مشابه 7515
least significant digit مشابه 5781
slew مشابه 9308
bracket مشابه 1329
encryption مشابه 3631
epileptoid مشابه صرع
quantize مشابه 8181
epileptiform مشابه صرع
MByte مشابه 6304
ultra- مشابه 10327
recovery مشابه 8398
recoveries مشابه 8398
design مشابه 2979
designs مشابه 2979
register مشابه 8481
correspound مشابه بودن
directly مشابه 3162
multifunctional مشابه 6716
domains مشابه 3286
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com