English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
sign on قرارداد استخدام کسی را امضاکردن
Other Matches
union shop یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
recruited سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruit سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruiting سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruits سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
indorsation امضاکردن
chargeable accessions استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
negotiated contract قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
escalation مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
underwrite در زیر سندی نوشتن امضاکردن
underwrites در زیر سندی نوشتن امضاکردن
underwritten در زیر سندی نوشتن امضاکردن
underwriting در زیر سندی نوشتن امضاکردن
underwrote در زیر سندی نوشتن امضاکردن
To authenticate a signature. تصدیق امضاکردن ( گواهی امضاء )
parol contract قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
rapallo treaty قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
contra preferentum rule درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
sorb استخدام
employment استخدام
service استخدام
serviced استخدام
recruitment استخدام
personnel management مدیریت استخدام
employ استخدام کردن
public service استخدام دولتی
featherbed استخدام کارمنداضافی
unemployable غیرفابل استخدام
employable قابل استخدام
employing استخدام کردن
employed استخدام کردن
enroll استخدام کردن
employs استخدام کردن
employers استخدام کننده
to retain استخدام کردن
engages استخدام کردن
engage استخدام کردن
retd مخفف در استخدام
take into service استخدام کردن
personnel manager مدیر استخدام
employer استخدام کننده
reenagement استخدام دوباره
administrative contracting office دفتر استخدام کارگزینی
engages گرفتن استخدام کردن
recruiting نواموز استخدام کردن
engage گرفتن استخدام کردن
recruits نواموز استخدام کردن
working paper ورقهء استخدام کارگر
recruit نواموز استخدام کردن
reengage دوباره استخدام کردن
labour policy سیاست استخدام کارکنان
inductee نفر استخدام شده
recruited نواموز استخدام کردن
reemploy دوباره استخدام کردن
employ بکار گماشتن استخدام کردن
reenlistment دوباره در ارتش استخدام شدن
to retain a freelancer استخدام کردن پیشه ور آزاد
employed بکار گماشتن استخدام کردن
take on <idiom> استخدام کردن،اجازه دادن
employing بکار گماشتن استخدام کردن
employs بکار گماشتن استخدام کردن
to hire برگزیدن برای کار [استخدام کردن]
open shop بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
he was engagedon probation بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
treaties قرارداد
protocols قرارداد
protocol قرارداد
agreements قرارداد
agreement قرارداد
acted قرارداد
pact قرارداد
pacts قرارداد
treaty قرارداد
convenant قرارداد
deed of covenant قرارداد
defoult قرارداد
mise قرارداد
act قرارداد
contract :قرارداد
contract قرارداد
defaulting قرارداد
default قرارداد
defaulted قرارداد
defaults قرارداد
deeds قرارداد
conventions قرارداد
deed قرارداد
convention قرارداد
contract specification مشخصات قرارداد
contracting parties طرفین قرارداد
validity of a contract اعتبار قرارداد
escape convention قرارداد گریز
contract quantity حجم قرارداد
validity of contract صحت قرارداد
contract period مدت قرارداد
contract period دوره قرارداد
service contract قرارداد خدماتی
simple contract قرارداد شفاهی
unilateral contract قرارداد یک جانبه
deed of partnership قرارداد مشارکت
subcontracted قرارداد فرعی
subcontracting قرارداد فرعی
unilateral agreement قرارداد یک جانبه
stipulation of a contract مفاد قرارداد
the life of a contract مدت یک قرارداد
contracting party طرف قرارداد
service contract قرارداد خدمت
subcontract قرارداد فرعی
open end contract قرارداد نامحدود
open end contract قرارداد باز
labor agreement قرارداد کار
labor contract قرارداد کار
acceptance قبول قرارداد
law of contract قانون قرارداد
lease agreement قرارداد اجاره
performance of a contract اجرای قرارداد
assignment of contract انتقال قرارداد
parties to a contract طرفین قرارداد
parol promise قرارداد شفاهی
operation of contract نفوذ قرارداد
acceptances قبول قرارداد
tort خارج از قرارداد
contract قرارداد بستن
sales contract قرارداد فروش
reciprocal agreement قرارداد دو جانبه
futures contract قرارداد اینده
futures contract قرارداد سلف
quasi contract شبه قرارداد
geneva convention قرارداد ژنو
gentlemen's agreement قرارداد شفاهی
torts خارج از قرارداد
private agreement قرارداد خصوصی
in contract طبق قرارداد
prime contract قرارداد اصلی
obstriction قرارداد وفیفه
contract of sales قرارداد فروش
compositions قرارداد ارفاقی
convention قرارداد عهدنامه
affreightment قرارداد حمل
agreement of arbitration قرارداد داوری
assignment of contract واگذاری قرارداد
open contract قرارداد باز
avoidance of a contract لغو یک قرارداد
bilateral contract قرارداد دو جانبه
breach of contract نقض قرارداد
composition قرارداد ارفاقی
arrangement ضمیمه قرارداد
arrangements ضمیمه قرارداد
bond قرارداد کفیل
conventions قرارداد عهدنامه
insurance policies قرارداد بیمه
insurance policy قرارداد بیمه
breach of contract تخلف از قرارداد
commodity agreements قرارداد کالاها
subcontracts قرارداد فرعی
contract in set form قرارداد تیپ
composition contract قرارداد ارفاقی
contract guarantee ضمانت قرارداد
contract guarantee ضمانتنامه قرارداد
contract curve منحنی قرارداد
The party to the contract (agreement). طرف قرارداد
conditions of contract شرایط قرارداد
contract note سند قرارداد
special agreement قرارداد ویژه
contract of sale قرارداد فروش
completion of a contract انجام یک قرارداد
contract of farmletting قرارداد مزارعه
social contract قرارداد اجتماعی
completion of contract امضای قرارداد
wage agreement قرارداد دستمزد
Bilateral contract. پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
precontract preparations تهیه اسناد قرارداد
free agent بازیگر بدون قرارداد
to come within the scope of a contract در حیطه یک قرارداد بودن
particular specification مشخصات ویژه در قرارداد
free agents بازیگر بدون قرارداد
service contract قرارداد انجام خدمت
An open - dated agreement ( contract) . قرارداد بدون مدت
re assurance policy قرارداد بیمه اتکایی
sole distributor contract قرارداد توزیع انحصاری
code کتاب قانون قرارداد
drafts پیش نویس قرارداد
drafted پیش نویس قرارداد
draft پیش نویس قرارداد
privity of contract مسئولیت طرفین قرارداد
condition شرط مهم در قرارداد
privity of a contract مسئوولیت طرفین قرارداد
voyage policy قرارداد اجاره کشتی
open contract قرارداد غیر معین
contract bonds and guarantees ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
extension of the agreement تمدید مدت قرارداد
contract of affreightment قرارداد اجاره کشتی
bargain قرارداد معامله بستن
contract escalation clause ماده تعدیل قرارداد
frustration of contract بی نتیجه ماندن قرارداد
fulfill a contract قرارداد را اجرا کردن
contract clause شرط متعارف در هر قرارداد
perform a contract قرارداد را اجرا کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com