Total search result: 172 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
signal services |
قسمتهای مخابراتی |
|
|
Other Matches |
|
excitation |
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده |
high class communication set |
دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش |
spurious signal |
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی |
station list |
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه |
communication link |
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی |
communication security monitoring |
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی |
communication security account |
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی |
controlled net |
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی |
field commands |
قسمتهای رزمی |
administrative services |
قسمتهای اداری |
innards |
قسمتهای داخلی |
military services |
قسمتهای نظامی |
sang banshin |
قسمتهای دست |
weapon troops |
قسمتهای ادوات |
in other sectors |
در قسمتهای دیگر جبهه |
modular |
دارای قسمتهای کوچک |
syntax |
هم اهنگی قسمتهای مختلف |
alate |
دارای قسمتهای جناحی |
reserve components |
قسمتهای احتیاط ارتش |
lobar |
واقع در قسمتهای ریه |
adnexa |
قسمتهای متصل بهم زائده |
anisometric |
دارای قسمتهای غیر متقارن |
pares |
قسمتهای زائد چیزی را چیدن |
pared |
قسمتهای زائد چیزی را چیدن |
bowdlerization |
حذف قسمتهای خارج از اخلاق |
weed |
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب |
chemosphere |
ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر |
weeded |
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب |
weeding |
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب |
comparmentalize |
به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن |
pare |
قسمتهای زائد چیزی را چیدن |
services |
قسمتهای اداری ادارات نظامی |
communication line |
خط مخابراتی |
bilge blocks |
قسمتهای تولید کننده فشار دریایی |
gambusia |
ماهی ابنوس قسمتهای نسبتا گرمسیر |
hop stop and jump |
قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام |
bowdlerize |
قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از |
check off list |
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما |
reconditions |
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن |
recondition |
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن |
reconditioned |
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن |
signal services |
خدمات مخابراتی |
signal security |
تامین مخابراتی |
signal flag |
پرچم مخابراتی |
signal communications |
ارتباطات مخابراتی |
communications link |
پیوند مخابراتی |
communication satellite |
ماهواره مخابراتی |
communications channel |
کانال مخابراتی |
copy |
نگهبان مخابراتی |
communication security |
تامین مخابراتی |
communication signal |
سیگنال مخابراتی |
communication cover |
پوشش مخابراتی |
communication link |
تسلسل مخابراتی |
communications processor |
پردازنده مخابراتی |
communication network |
شبکه مخابراتی |
copying |
نگهبان مخابراتی |
additives |
پیوند کد مخابراتی |
copied |
نگهبان مخابراتی |
communications system |
سیستم مخابراتی |
telenet |
شبکه مخابراتی |
additive |
پیوند کد مخابراتی |
copies |
نگهبان مخابراتی |
communications satellite |
ماهوارههای مخابراتی |
communication deception |
فریب مخابراتی |
communications protocol |
پروتکل مخابراتی |
mullion |
جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره |
principal parts |
قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند |
reddendo singula singulis |
الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند |
adhesion |
آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف |
upgrading |
به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی] |
munnion |
جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره |
communication standing instructions |
دستورات ثابت مخابراتی |
signaled |
علایم مخابراتی مخابرات |
communications software |
نرم افزار مخابراتی |
standing signal instructions |
دستورات ثابت مخابراتی |
communications control unit |
واحد کنترل مخابراتی |
communications server |
سرویس دهنده مخابراتی |
signal |
علایم مخابراتی مخابرات |
signalled |
علایم مخابراتی مخابرات |
communication security |
برقراری تامین مخابراتی |
selsyn |
سیستم سینکرونیزه مخابراتی |
volume |
قدرت دستگاه مخابراتی |
volumes |
قدرت دستگاه مخابراتی |
phonetic alphabet |
کلمات قراردادی مخابراتی |
common user net work |
شبکه مخابراتی مشترک |
way station |
ایستگاه رله مخابراتی |
communication relay ship |
ناو تقویتی مخابراتی |
ace high |
سیستم مخابراتی قمرمصنوعی |
thread |
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است |
lymphmatosis |
ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن |
threads |
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است |
station log |
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی |
spot net |
شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی |
signal security |
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات |
fire direction net |
شبکه مخابراتی هدایت اتش |
phase jitter |
اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی |
programmable communications interface |
رابط مخابراتی برنامه پذیر |
directed net |
شبکه توجیه شده مخابراتی |
relayed |
ایستگاه واسطه مخابراتی رله |
communication security custodian |
مسئول وسایل تامین مخابراتی |
relay |
ایستگاه واسطه مخابراتی رله |
courier |
ماهواره مخابراتی رله کننده |
relays |
ایستگاه واسطه مخابراتی رله |
approved circuit |
مدار تصویب شده مخابراتی |
couriers |
ماهواره مخابراتی رله کننده |
cannibalized |
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری |
cannibalises |
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری |
cannibalised |
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری |
cannibalizes |
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری |
bow string truss |
خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد |
FDISK |
امکانی در سیستم که قسمتهای روی دیسک سخت را تشخیص میدهد |
cannibalizing |
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری |
cannibalising |
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری |
cannibalize |
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری |
lock on |
باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن |
tie line |
کانال مخابراتی کرایه داده شده |
station log |
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی |
cover |
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش |
coverings |
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش |
covers |
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش |
simplex circuit |
مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه |
cumulo nimbus |
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد |
degradation |
اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت |
way station |
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی |
monitored |
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر |
monitor |
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر |
single line |
مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه |
monitors |
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر |
ground waves |
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی |
montage |
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته |
montages |
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته |
offsets |
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود |
parrot |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
parrots |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
parroted |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
parroting |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
symbolic form |
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی |
information hiding |
یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است |
clocking |
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی |
cirvis |
دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند |
communication security custodian |
مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی |
design heuristics |
راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد |
fan marker |
نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است |
pogo |
در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید |
ecom |
Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail |
component forces |
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک |
common carrier |
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک |
professional service |
تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی |
cryptoparts |
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه |
multidrop line |
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت |
telpak |
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد |
reset key |
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود |
field services |
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی |
station number |
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما |
prevention of stripping |
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی |
compromising emanation |
پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک |
helical wave guide |
لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است |
demodulator |
دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند |
auto cat |
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی |
cattage key people |
افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند |
health services |
خدمات بهداری قسمتهای بهداری |
sister services |
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته |
partite |
منقسم به قسمتهای جدا جدا |
operating slide |
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده |
visiting correspondent |
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی |
paching central |
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی |
red concept |
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف |
ground resolution |
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین |
syllabary |
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی |
link encryption |
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار |
armed services |
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح |