English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
inner tube لاستیک تویی اتومبیل و غیره
inner tubes لاستیک تویی اتومبیل و غیره
Other Matches
tube لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tubes لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tyres لاستیک اتومبیل
pneumatic tube لاستیک اتومبیل
baloon tire لاستیک اتومبیل
tyre لاستیک اتومبیل
tyros لاستیک اتومبیل
sidewall کناره لاستیک اتومبیل
to have a flat tire [tyre] پنچر بودن [لاستیک اتومبیل ]
whitewall لاستیک دوره سفید اتومبیل
flat درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
flattest درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
inside تویی
nesting تو در تویی
thou art تویی
insides تویی
inner تویی
inward تویی
constant velocity joint تویی چرخ
inseam درز تویی
nesting level سطح تو در تویی
slingshot مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
if the shoe fits, wear it <idiom> غیر مستقیم منظورش تویی
stock-cars اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
automobiles اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreens پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreen پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
automobile اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
tyre لاستیک
tireless بی لاستیک
inflated guiding tyre لاستیک
elastic کش لاستیک
tires لاستیک
tiring لاستیک
rubber لاستیک
rubbers لاستیک
tire لاستیک
india rubbers لاستیک
india rubber لاستیک
caoutchouc لاستیک
spare tyres لاستیک زاپاس
spare tyre لاستیک زاپاس
spare tire لاستیک زاپاس
tiring لاستیک چرخ
tiring لاستیک زدن به
coral rubber لاستیک کورال
butyl rubber لاستیک بوتیل
pneumatic tire لاستیک بادی
rubber bitumen لاستیک قیری
rubberize با لاستیک پوشاندن
synthetic rubber لاستیک مصنوعی
synthetic rubber لاستیک ساختگی
cold rubber لاستیک سرد
tires لاستیک زدن به
hard rubber لاستیک سخت
shoe لاستیک چرخ
shoeing لاستیک چرخ
shoes لاستیک چرخ
hevea rubber لاستیک طبیعی
natural rubber لاستیک طبیعی
foam rubber لاستیک متخلخل
tire لاستیک چرخ
dual tire لاستیک دوبل
tire لاستیک زدن به
tires لاستیک چرخ
crepe rubber لاستیک کرپ
synthetic rubber لاستیک همگذاشت
rubbery لاستیک مانند
doorstop لاستیک پای در
doorstops لاستیک پای در
tyros لاستیک چرخ
india rubbers لاستیک هندی
tyres لاستیک چرخ
tyre لاستیک چرخ
india rubber لاستیک هندی
pneumatic لاستیک بادی
vulcanite لاستیک سخت
latex لاستیک خام
combat tire لاستیک جنگی
india rubbers ساخته شده از لاستیک
re tread روکش کردن لاستیک
tire lever اهرم نصب لاستیک
tire pressure فشار هوای لاستیک
india rubber ساخته شده از لاستیک
tire inflation فشار هوای لاستیک
tire mill دستگاه نورد لاستیک
tire rolling mill دستگاه نورد لاستیک
retreads روکش کردن لاستیک
life belt لاستیک نجات غریق
The tyre is punctured (flat). لاستیک سوراخ شده
recaps روکش کردن لاستیک
crepe rubber لاستیک تخت کفش
recap روکش کردن لاستیک
recapped روکش کردن لاستیک
recapping روکش کردن لاستیک
retread روکش کردن لاستیک
bites کشش لاستیک روی زمین
let down باد [لاستیک را] خالی کردن
bite کشش لاستیک روی زمین
bead tire لاستیک با لبههای گرد شده
balloon tire لاستیک بادی عاج دار
slicks لاستیک بدون طرح روی ان
to mend a puncture لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
vulcanite لاستیک سخت و جوش خورده ولکانیت
to repair a flat tire لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
vulcanization حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
butyl نوعی لاستیک مصنوعی که ازپلیمریزاسیون ایزوبوتیل بدست می اید
Would you change the tyre please? آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
snow tire لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
contraband of war قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
whatnot غیره
grainer و غیره
exoskeleton مو و غیره
etcetera و غیره
queue صف اتوبوس و غیره
collective goods پارک و غیره
fallow غیره مزروع
queues صف اتوبوس و غیره
queueing صف اتوبوس و غیره
track and field دیسک و غیره
etc مخفف و غیره
queued صف اتوبوس و غیره
odometer کیلومتر شماراتومبیل و غیره
to draw up نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
infrastucture راه اهن و غیره
smudgy پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgier پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest پوشیده از کثافت یا گل و غیره
pitter-patter چک چک باران و غیره ضربان
pitter patter چک چک باران و غیره ضربان
niece دختربرادر یا خواهر و غیره
nieces دختربرادر یا خواهر و غیره
webby پر ازتار عنکبوت و غیره
to make out نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
kymograph انقباض عضلات و غیره
unexpected غیره مترقبه غیرمنتظره
venom زهر مار و عقرب و غیره
Do not admit any outsiders. افراد غیره را راه ندهید
wheal ورم جای شلاق و غیره
ushering راهنمایا کنترل سینماو غیره
upholsterer خیاط رومبلی و پرده و غیره
bake پختن [نان و کیک غیره]
usher راهنمایا کنترل سینماو غیره
needle سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
ushered راهنمایا کنترل سینماو غیره
whippletree تیر مال بنددرشکه و غیره
needling سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
ushers راهنمایا کنترل سینماو غیره
needled سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
dTbGcles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
keratosis شاخی شدن پوست و غیره
debacles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacle سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dial گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialed گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialled گرفتن تلفن یارادیو و غیره
eviscerate روده یا چشم و غیره رادراوردن
exofficio از لحاظ تصدی مقام و غیره
clogging گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
take-home pay مزد پس از کسر مالیات و غیره
silo مخزن زیرزمینی غلات و غیره
dials گرفتن تلفن یارادیو و غیره
depigmentation کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
racked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
rack روی چنگک گذاردن لباس و غیره
deferred maintenance قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
veneer چوب مخصوص روکش مبل و غیره
malfunction [ اندام یا ماشین و غیره ] درست کار نکردن
vol-au-vent نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
vol-au-vents نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
wheeler-dealer دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealers دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
gigot ران گوسفند و غیره که پخته باشد
goodies چیز خوردنی مغز گردو و غیره
plating روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
emergence امر فوق العاده و غیره منتظره
goody چیز خوردنی مغز گردو و غیره
blimey حرف ندا به نشان تعجب و غیره
played نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
main motion [at a party conference etc.] دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
battering ram میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering rams میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
grillage زمینه و طرح مشبک توری و غیره
play نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
plays نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
wreckage piece تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
playing نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
canvasser پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
ghost چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
ghosts چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
racks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com