English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
bat لعاب مخصوص فروف سفالی
bats لعاب مخصوص فروف سفالی
batted لعاب مخصوص فروف سفالی
Other Matches
earthenware فروف سفالی
pottery فروف سفالی
earthenware فروف گلی گل سفالی
graniteware فروف اهنی لعاب داراشپزخانه
kitchen cabinet اشکاف یا گنجه مخصوص فروف اشپزخانه
gossamer لعاب خورشید لعاب عنکبوت
earthen سفالی
figuline سفالی
tegular سفالی
cruse دیگ سفالی
earth ware لوله سفالی
crockery کاسههای سفالی
clay pipe لوله سفالی
ceramic capacitor خازن سفالی
dome-pot دیگ سفالی
ganister brick اجر سفالی
dome-pot ظرف سفالی
dome-pot لوله سفالی
earthen ware ظروف سفالی
azulejo [کاشی سفالی براق]
brick آجر سفالی [ساخت و ساختمان]
sandwich brick tile lining پوشش سفالی مطبق یاساندویچی
clay brick آجر سفالی [ساخت و ساختمان]
brick-bat آجر سفالی [ساخت و ساختمان]
fictile فرف سفالی ساخته شده از گل
clinker آجر سفالی [ساخت و ساختمان]
claybrick آجر سفالی [ساخت و ساختمان]
casserole فرف خوراک پزی سفالی یاشیشهای
casseroles فرف خوراک پزی سفالی یاشیشهای
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
utensil فروف
utensils فروف
frit لعاب
glazes لعاب
glair لعاب
glaze لعاب
glazing لعاب
coating varnish لعاب
bandolin لعاب
coat of laquer لعاب
mucilage لعاب
enamel لعاب
slime لعاب
glost لعاب
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
silverware فروف نقره
flatware فروف لب تخت
enamelware فروف لعابی
crockery فروف گلی
glass ware فروف شیشه
tinware فروف حلبی
flatware فروف مسطح
tableware فروف سفره
flat silver فروف نقره
porcelain فروف چینی
china فروف چینی
pottery فروف سفالین
silver vessels فروف سیمین
hard ware فروف فلزی
kitchenware فروف اشپزخانه
chinaware فروف چینی
silver vessels فروف نقره
communicationg vessels فروف مرتبط
ironware فروف سخت
ironware فروف اهنی
glassware فروف شیشه
glass vessels فروف شیشهای
air thread لعاب خورشید
dipping enamel لعاب شناور
bands of turquoise لعاب فیروزهای
enamel varnish لاک لعاب
glaze لعاب شیشه
apply glaze لعاب کردن
base course قشر لعاب
insulating varnish لعاب عایق
enamel coat روکش لعاب
glazes لعاب شیشه
salt glaze لعاب نمکی
enamel لعاب دادن
refractory enamel لعاب نسوز
varnishing لعاب زدن به
enamel لعاب مینا
glaire سفیده لعاب
overglaze لعاب ثانوی
overglaze با لعاب پوشاندن
quince seed mucilage لعاب بهدانه
washed mineral لعاب سفیداب
phosphate finish لعاب فسفات
varnish لعاب زدن به
varnished لعاب زدن به
varnishes لعاب زدن به
muffin نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffins نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
highboy کمدیا اشکاف فروف
lusterware فروف سفالین براق
dish drier خشک کننده فروف
serviced یکدست فروف اثاثه
ceramicist سازنده فروف سفالین
ceramist سازنده فروف سفالین
kitchen utensils فروف واسباب اشپزخانه
pewter مفرغ فروف مفرغی
cupboards گنجه فروف غذاوغیره
service یکدست فروف اثاثه
stemware فروف پایه دار
cupboard گنجه فروف غذاوغیره
flatware فروف نقرهای سر میز
enamelware فروف میناکاری شده
enamel لعاب دادن مینا
vitreous enamel coating روکش لعاب شیشهای
binder course لایه یا قشر لعاب
overcolour زیاد لعاب دادن
enamelling oven کوره لعاب دهی
synthetic resin enamel لعاب صمغ مصنوعی
glazing پرداخت لعاب کاری
baking enamel لعاب دادن با گرما
glaze finish پرداخت برق یا لعاب
stoneware فروف سفالین سنگ نما
mess kit جعبه فروف سرباز یا مسافر
mess gear جعبه فروف سرباز یا مسافر
adhesive for porcelain چسب برای فروف چینی
bacino سفال لعاب دار رنگی
overglaze روی چیزی را لعاب دادن
gallvanize لعاب دادن با فلز روی
glazes لعابی کردن لعاب دادن
glaze لعابی کردن لعاب دادن
gossamery لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
sacrist متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
scullery جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
lambrequin نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
sacristan متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
sculleries جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
sacristy محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
queen's ware فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند
sgraffito تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
polish the apple <idiom> خود شیرینی کردن ،لعاب دادن به کسی
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
steel wool براده فولاد برای صیقل دادن یاپاک کردن فروف
scullery اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
sculleries اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
aluminum pigmented dope لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
dunnage کاه وپوشال ومواد سبکی که لای فروف ومال التجاره می گذارند تا از اسیب مصون بماند
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
anti blush tinner ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
glazing kiln کوره لعابی کوره لعاب پزی
garnishing زینت دادن لعاب دادن
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
especial مخصوص
extra special مخصوص
vest pocket مخصوص
specific مخصوص
specifics مخصوص
favourite مخصوص
favourites مخصوص
franchise حق مخصوص
franc حق مخصوص
special مخصوص
franchises حق مخصوص
particulars مخصوص
particular مخصوص
francs حق مخصوص
favorites مخصوص
heavy-duty مخصوص کارسنگین
special troops یکانهای مخصوص
specific energy انرژی مخصوص
specific weight وزن مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
heavy duty مخصوص کارسنگین
specific capacity فرفیت مخصوص
specific search شناسایی مخصوص
unit weight وزن مخصوص
specific gravities وزن مخصوص
idiosyncrasy حال مخصوص
idiosyncrasies حال مخصوص
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
specific gravities ورن مخصوص
specific gravity وزن مخصوص
specific gravity ورن مخصوص
special مخصوص خاص
proper مخصوص مقتضی
specific resistivity مقاومت مخصوص
special sheaf مروحه مخصوص
special session جلسه مخصوص
parts peculiar قطعات مخصوص
general معمولی و نه مخصوص
generals معمولی و نه مخصوص
favourite or vor ویژه مخصوص
favorite مخصوص سوگلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com