English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
observation pipe لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
Other Matches
penstock لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
culvert لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culverts لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
in irons نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
inseparable cost حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
cut out وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
clandestine سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
aground درزمین
embed درزمین پنهان کردن
embeds درزمین پنهان کردن
kirkyard گورستانی که درزمین کلیساواقع است
weak safety جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
dig in جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
squatter اقامت گزین درزمین غیر معمور
squatters اقامت گزین درزمین غیر معمور
squelching صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelch صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelched صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelches صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
play through رد شدن گلف باز یا گروه درزمین از بازیگر کند
divining rod میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
authentication تعیین نشانی تعیین معرف کردن
outside agency شخصی که مجاز نیست درزمین گلف به بازیگر کمک فکری کند
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
causeways جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
causeway جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rock gardens باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
wrongshipped محموله ایکه اشتباها" ارسال شده
apertures اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
aperture اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
By an inconceivable trick( trickery) . با حقه ایکه عقل جن هم به آن نمی رسد
rock garden باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
blanket policy بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
topographic map نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
keloid برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
halucinogenic مواد مخدره ایکه ایجاد اوهام وهذیان میکند
compressors برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressor برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
jaywalker پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jet diffusion basin حوضچه ایکه در اثر پخش فورانی انرژی را کاهش میدهد
delay وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delays وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delaying وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
subsurface ice یخ زیرزمینی
underground زیرزمینی
cellar زیرزمینی
cellars زیرزمینی
subterranean زیرزمینی
underground water اب زیرزمینی
subsurface water اب زیرزمینی
ground water اب زیرزمینی
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
sockets بست لوله دوراهی لوله
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
acronyms کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
enclave ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclaves ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
dichogamous دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
splint نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
dichogamic دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
mattamore انبار زیرزمینی
mine راه زیرزمینی
grottos غار زیرزمینی
mines راه زیرزمینی
grotto غار زیرزمینی
mined راه زیرزمینی
camouflet حفره زیرزمینی
burrows سوراخ زیرزمینی
under ground working استخراج زیرزمینی
under ground survey برداشت زیرزمینی
underdrain زهکش زیرزمینی
underground cable کابل زیرزمینی
underground furnace کوره زیرزمینی
underground شبکه زیرزمینی
grottoes غار زیرزمینی
cavern حفره زیرزمینی
dug out پناهگاه زیرزمینی
ground water ابهای زیرزمینی
ground water basin حوزه اب زیرزمینی
ground water runoff جریان زیرزمینی
ground water storage اب انباشت زیرزمینی
ground water table سطح اب زیرزمینی
tunneled دالان زیرزمینی
tunneling دالان زیرزمینی
ground water table سفره اب زیرزمینی
ground water trench بریدگی اب زیرزمینی
subsoil irrigation ابیاری زیرزمینی
kobold غول زیرزمینی
burrow سوراخ زیرزمینی
burrowed سوراخ زیرزمینی
tunnel دالان زیرزمینی
subsoil drainage زهکشی زیرزمینی
subbing ابیاری زیرزمینی
burrowing سوراخ زیرزمینی
caverns حفره زیرزمینی
underground mine معدم زیرزمینی
fixed ground water اب زیرزمینی ماندگار
tunnelled دالان زیرزمینی
under ground mining استخراج زیرزمینی
tunnels دالان زیرزمینی
earth house خانه زیرزمینی
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
dosimetry تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
actual velocity of ground water سرعت واقعی اب زیرزمینی
metro راه آهن زیرزمینی
hypogeum قسمت زیرزمینی بنا
kanat کانالهای زه کشی زیرزمینی
metros راه آهن زیرزمینی
atomic underground burst ترکش زیرزمینی اتمی
rhizmatous دارای ساقه زیرزمینی
fluctutaion of water table نوسان سفره اب زیرزمینی
under ground راه اهن زیرزمینی
hydrogeology بررسی ابهای زیرزمینی
underground railway راه اهن زیرزمینی
underground راه اهن زیرزمینی
clinched نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
anti knock ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
He is looking for trouble. دنبال شر می گردد
unsettling آنچهباعثعصبانیتوخشمشما گردد
locate جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
endophagous تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
silo مخزن زیرزمینی غلات و غیره
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
point set curve منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
magazine space زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
lateral افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
retrench دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
rhizomatous دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
air priorities committee کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
covenants که بین طرفین مبادله می گردد
covenant که بین طرفین مبادله می گردد
Spint not against heaven,it will fall back in thy . <proverb> بر آسمان تف مکن,که به صورتت بر مى گردد .
The earth moves round the sun . زمین بدور خورشید می گردد
He wont be back for another six months. رفته که تا 6 ماه دیگه بر گردد
reductase دیاستازی که موجب تقلیل و حل گردد
intrapermafrost water ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
musub duchi موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
Everything goes back to its origin . <proverb> باز گردد به اصل خود هر چیز .
dedications قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dedication قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dowse پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
accross the slope system شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
molehill توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
molehills توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
keyth rope system شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
delaying دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
bargain hunter کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
riffle کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
Unless otherwise stated . مگر اینکه خلاف ( عکس ) آن اظهار گردد
riffled کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
It was inappropriate to make such a remark . مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
riffles کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffling کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
delay دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delays دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
register ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registering ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
save all چیزی که مانع زیان گردد پایه شمعدان
proteranthous دارای گلهاییکه قبل از برگ فاهر گردد
registers ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
polarity بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarities بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com