Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
English
Persian
language translator
مترجم زبان
Search result with all words
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
directive
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
binding time
زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
cbasic
یک کامپایلر مشهور زبان برنامه نویسی که بسیارسریعتر از مترجم BASIC میباشد
Other Matches
compiler
مترجم برنامه مترجم
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
interpreter
مترجم
latimeria
مترجم
interpreters
مترجم
dragoman
مترجم
translator
مترجم
translators
مترجم
input translator
مترجم اولیه
interpreter
مترجم شفاهی
interpreters
مترجم شفاهی
technical translator
مترجم فنی
input translator
مترجم ورودی
mechanical translator
مترجم ماشینی
dynamic address translate
مترجم ادرس پویا
to act as interpreter for somebody
مترجم کسی بودن
input data translator
مترجم دادههای اولیه
languages
برنامهای که به عنوان مترجم
language
برنامهای که به عنوان مترجم
dynamic address translate
مترجم نشانی پویا
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib
چرب زبان زبان دار
Arabic
زبان تازی زبان عربی
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
formula
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
two tongued
زبان
hound's tongue
سگ زبان
grss language
زبان جی پی اس اس
tongues
زبان
apl language
زبان ای پی ال
tongueless
بی زبان
abuser
بد زبان
language
زبان
abusers
بد زبان
apt language
زبان ای پی تی
tongue
زبان
glossa
زبان
language
زبان
language lab
زبان
languages
زبان ها
languages
زبان
rpg language
زبان ار پی جی
c++
زبان ++C
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
as one man
با یک زبان
tongue
[language]
زبان
baluchi
زبان بلوچی
romanian
زبان رومانی
romanic
زبان رومی
artificial language
زبان مصنوعی
basic language
زبان بیسیک
Celtic
زبان سلتی
assembly language
زبان اسمبلی
bengali
زبان بنگاله
reference language
زبان مرجع
assembly language
زبان همگذاری
assyrian
زبان اشوری
serbian
زبان صربستانی
scythian
زبان سکایی
avestan
زبان اوستایی
semitic language
زبان سامی
aryan
زبان اریایی
sankskirt
زبان سانسکریت
brickbat
زخم زبان
roumanian
زبان رومانی
armenian
زبان ارمنی
tonguelike
زبان مانند
technical language
زبان تخصصی
technical language
زبان فنی
target language
زبان مقصود
Dutch
زبان هلندی
tartar
زبان تاتاری
tartars
زبان تاتاری
target language
زبان هدف
tamil
زبان تمیل
symbolic language
زبان نمادی
sweet spoken
شیرین زبان
jargon
زبان حرفهای
jargon
زبان فنی
Chinese
زبان چینی
British
زبان انگلیسی
the persian language
زبان فارسی
the turkish language
زبان ترکی
tongue tied
زبان بسته
tongue tie
لکنت زبان
tongue-tied
زبان بسته
Hebrew
زبان عبری
mother tongue
زبان مادری
mother tongues
زبان مادری
linguistics
زبان شناسی
linguistics
علم زبان
philology
علم زبان
philology
زبان شناسی
servian
زبان صربی
idiom
زبان ویژه
idioms
زبان ویژه
sign language
زبان علامات
ambiguous language
زبان مبهم
smooth tongued
چرب زبان
slip of the tongue
لغزش زبان
slavic
زبان اسلاوی
an abusive bellow
شخص بد زبان
an busive bellow
شخص بد زبان
fortran
زبان فرترن
aphasia
زبان پریشی
simula language
زبان سیمیولا
simscript language
زبان سیمسکریپت
silver tongued
چرب زبان
application oriented language
زبان کاربردی
aramaean
زبان باستانی
standard language
زبان متعارف
algorithmic language
زبان الگوریتمی
snobol language
زبان اسنوبول
sign language
زبان اشاره
sign languages
زبان علامات
sign languages
زبان اشاره
accadian
زبان اکد
source language
زبان اصلی
acrimoniousness
زخم زبان
source language
زبان منبع
Afghan
زبان افغانی
algebraic language
زبان جبری
algol
زبان الگول
sophist
زبان باز
algol 0
زبان الگول 06
aramaic
زبان ارامی
gramarey
دستور زبان
lark heel
زبان در قفا
mountebankery
زبان بازی
intelligent language
زبان هوشمند
irish gaelic
زبان سلتی
original language
زبان اصلی
open hearted
دل و زبان یکی
keltŠetc
زبان سلت ها
on the tongues of men
سر زبان مردم
khowar
زبان خواری
kiffa australis
زبان جنوبی
lamblkin
زبان بسته
language master
اموزگار زبان
language master
زبان اموز
language processor
زبان پرداز
panjabi
زبان پنجابی
papillae of the tongue
ثالیل زبان
grammer
دستور زبان
graphic language
زبان نگارهای
gujarati
زبان گجراتی
halophrastic language
زبان تک واژهای
philologist
زبان شناس
philologically
زبان شناختی
philologer
زبان شناس
hibernian
ایرلندی زبان
high dutch
زبان المانی
human language
زبان بشری
pascal language
زبان پاسکال
parliamentary language
زبان مودبانه
parliamentary language
زبان مجلسی
icelandic
زبان ایسلندی
language processor
پردازشگر زبان
lao
زبان تایی
native language
زبان طبیعی
native language
زبان اختصاصی
mant
زبان گرفتگی
maternal language
زبان مادری
mechanical language
زبان ماشینی
metalanguage
فوق زبان
native language
زبان بومی
mute language
زبان بیزبانی
mute language
زبان حال
musical language
زبان موسیقی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com