Total search result: 178 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
Full phrase not found.
|
|
Full phrase Google translation result |
|
|
|
|
|
|
|
Search result with all words |
|
european essembly |
مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند |
Other Matches |
|
corporations |
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری |
corporation |
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری |
nordic council |
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک |
civil nuclear powers |
کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند |
most favored nation |
کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند |
matricula |
صورت اعضا |
majority of the members |
اکثریت اعضا |
parquet |
دادسرا و اعضا ان |
element |
اعضا [مجموعه] [ریاضی] |
multilation |
شکستن یا فلج کردن اعضا بدن |
designee |
منتخب |
eximious |
منتخب |
selects |
منتخب |
selected |
منتخب |
select |
منتخب |
choice |
منتخب |
appointees |
منتخب |
choicer |
منتخب |
choices |
منتخب |
choicest |
منتخب |
elect |
منتخب |
chose |
منتخب |
electing |
منتخب |
appointee |
منتخب |
elects |
منتخب |
elected |
منتخب |
elector |
منتخب |
electors |
منتخب |
chosen |
منتخب |
chrestomathy |
قطعات منتخب |
excerpts |
قطعهء منتخب |
selected |
ممتاز منتخب |
excerpt |
قطعهء منتخب |
selects |
ممتاز منتخب |
pericope |
قطعه منتخب |
select |
ممتاز منتخب |
yaght club |
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا |
president-elects |
رییس جمهور منتخب |
president-elect |
رییس جمهور منتخب |
elects |
انتخاب کردن برگزیده منتخب |
electing |
انتخاب کردن برگزیده منتخب |
elect |
انتخاب کردن برگزیده منتخب |
duma |
مجلس شورای منتخب شهر |
meeting |
مجمع |
assembly |
مجمع |
society |
مجمع |
meetings |
مجمع |
convention |
مجمع |
conventions |
مجمع |
societies |
مجمع |
center |
مجمع |
convents |
مجمع |
convent |
مجمع |
kata |
فنون کلاسیک و منتخب جودو فرم |
national convention |
مجمع ملی |
lague |
مجمع اتحادیه |
general meeting |
مجمع عمومی |
general assembly |
مجمع عمومی |
club |
کانون مجمع |
clubbed |
کانون مجمع |
clubbing |
کانون مجمع |
clubs |
کانون مجمع |
the common wealth of learning |
مجمع ادبا |
constellations |
مجمع الکواکب |
archipelagos |
مجمع الجزایر |
constellation |
مجمع الکواکب |
archipelago |
مجمع الجزایر |
assembly |
مجمع نشست |
general meeting |
مجمع عمومی شرکت |
lague of nations |
مجمع اتقاق ملل |
annual general meeting |
مجمع عمومی سالانه |
AGMs |
مجمع عمومی سالانه |
AGM |
مجمع عمومی سالانه |
unlawful assembly |
مجمع غیر قانونی |
jamboree |
مجمع پیشاهنگان خوشی |
jamborees |
مجمع پیشاهنگان خوشی |
international meeting |
مجمع بین المللی |
philippine islands |
مجمع الجزایر فیلیپین |
statutory meeting |
مجمع عمومی قانونی |
annual general meeting |
مجمع عمومی سالیانه |
leaguer |
عضو مجمع اتفاق ملل |
extraordinary general meeting |
مجمع عمومی فوق العاده |
general meeting of share holders |
مجمع عمومی صاحبان سهام |
organized |
متشکل |
formant |
متشکل |
indignation meeting |
مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی |
general assmbly of the united nations |
مجمع عمومی سازمان ملل متحد |
league |
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن |
leagues |
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن |
economic and social council |
به نیابت از طرف مجمع عمومی است |
organizing |
متشکل کردن |
organises |
متشکل کردن |
organising |
متشکل کردن |
organize |
متشکل کردن |
organizes |
متشکل کردن |
endarch |
متشکل در خارج |
unaligned |
غیر متشکل |
association for system management |
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند |
challenged |
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده |
challenges |
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده |
challenge |
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده |
steering committee |
کمیته مامورتهیه برنامه کار یک مجلس یا مجمع |
parquet |
محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه |
reorganizing |
دوباره متشکل کردن |
reorganises |
دوباره متشکل کردن |
reorganised |
دوباره متشکل کردن |
reorganized |
دوباره متشکل کردن |
gimmal |
متشکل ازقطعات مرتبط |
party |
دسته متشکل جمعیت |
reorganizes |
دوباره متشکل کردن |
reorganize |
دوباره متشکل کردن |
bitty |
متشکل از قطعات ریز |
reorganising |
دوباره متشکل کردن |
asm |
Yystems for Associationیک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کندanagement |
council of entent |
متشکل از جمهوریهای افریقایی داهومی |
e c s c (european coal & steel commissio |
سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک |
nation-states |
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت |
nation-state |
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت |
stanzaic |
متشکل از چند بند شعر |
geodesic dome |
گنبد متشکل ازسطوح هندسی |
nation state |
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت |
tetraspore |
گروهی متشکل ازچهار هاگ |
proxy |
نماینده صاحب سهم در مجمع عمومی صاحبان سهام وکیل |
osmatic |
دارای اعضا بویایی وابسته به بویایی |
diarchy |
سیستم حکومت متشکل از دو رکن مستقل |
beam column framing |
ساختمان با قابهای متشکل ازتیر و ستون |
lignocellulose |
مواد سلولزی متشکل بافتهای چوبی |
DNA double helix |
[یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ] |
recombinant |
موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید |
jo bolt |
نوعی پرچ با دندانههای داخلی متشکل از سه قسمت |
craft union |
اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص |
association for women in computing |
متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند |
bilateral infrastructure |
سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه |
master slave computer system |
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر |
spectrozonal photography |
عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص |
cellulose nitrate |
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود |
reed valve |
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود |
wrap round engine |
موتور توربوجت متشکل ازقسمت مرکزی ان که با کانال رم جت مجزایی احاطه شده است |
capacitor intel filter |
شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر |
multipropellant |
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند |
rollpin |
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود |
Common Market |
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا |
open loop system |
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه |
cellulose acetate |
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود |
cuno filter |
نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند |
final act |
سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد |
branch |
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند |
logograph |
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود |
logogram |
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود |
cluster mill |
فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید |
branches |
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند |
warm gas thruster |
جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود |
combined staff |
ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات |
unified command |
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور |
e f t a (european free trade association |
اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان |
western european union |
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه |
uniservice |
متشکل ازیک نوع یکان یا یک نوع نیروی مسلح |
central treaty organization |
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران |
bungee |
ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده |
collective bargaining |
مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار |
wheatstone bridge |
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد |
bipropellant |
سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده |
combined arms army |
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب |
international development association |
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است |
monrovia powers |
اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد |
biquinary notation |
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود |
ibi |
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد |
crystallizing |
متبلور کردن متشکل کردن |
crystallised |
متبلور کردن متشکل کردن |
crystallizes |
متبلور کردن متشکل کردن |
crystallising |
متبلور کردن متشکل کردن |
crystalize |
متبلور کردن متشکل کردن |
crystallises |
متبلور کردن متشکل کردن |
crystallize |
متبلور کردن متشکل کردن |
european atomic energy community |
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است |
carrier striking force |
نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی |