English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
gate محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gates محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
Other Matches
flight manifest بارنامه پرواز یا لیست مسافرین هواپیما
staging سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
port فرودگاه هواپیما
aerodromes فرودگاه هواپیما
landing فرودگاه هواپیما
aerodrome فرودگاه هواپیما
landings فرودگاه هواپیما
departure air field فرودگاه پرواز هواپیما
enplane سوار هواپیما شدن
To board a plane. سوار هواپیما شدن
ramps محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramp محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
to board a flight سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
terminal guidance هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
transfer loader دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
pioneer heliport فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
on board <idiom> وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
jigs ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
to ride and tie اسپیرا بشراکت سوار شدن بدین سان که یکی سوار ان شده جلورود
embark سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
manifesting قطعنامه لیست مسافرین
manifested قطعنامه لیست مسافرین
manifests قطعنامه لیست مسافرین
manifest قطعنامه لیست مسافرین
booker کسی که برای مسافرین جا رزرو میکندوبلیط می فروشد
manifest لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifesting لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifested لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifests لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
american plan مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
cavalry سوار نظامی سوار اسبی
aviation life support equipment وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
horse guards گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
cavalry man سوار در سوار نظام
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
air strip فرودگاه
air field فرودگاه
fields فرودگاه
field فرودگاه
aerodrome فرودگاه
fielded فرودگاه
airfields فرودگاه
airports فرودگاه
airport فرودگاه
aerodromes فرودگاه
airdrome فرودگاه
landing field فرودگاه
airstrip فرودگاه
airstrips فرودگاه
airfield فرودگاه
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
runway باند فرودگاه
runways باند فرودگاه
flying field میدان فرودگاه
seadrome فرودگاه دریایی
bingo field فرودگاه اضطراری
skycap باربر فرودگاه
bingo field فرودگاه یدکی
airstrip باند فرودگاه
landing place فرودگاه اسکله
heliport فرودگاه هلیکوپتر
heliports فرودگاه هلیکوپتر
auxiliary landing field فرودگاه کمکی
alternate aerodrome فرودگاه یدکی
air strip باند فرودگاه
alternative airfield فرودگاه فرعی
departure air field فرودگاه عزیمت
airstrips باند فرودگاه
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
helipad فرودگاه هلی کوپتر
airfield traffic عبورو مرور در فرودگاه
Take me to the airport? مرا به فرودگاه ببرید.
landding کرانه رسمی فرودگاه
airfield traffic عبور و مرور فرودگاه
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
How far is it to the airport? تا فرودگاه چقدر راه است؟
named airport of departure فرودگاه معین برای حرکت
taxiway جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
airport traffic area منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
recovery airfield فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
Is there a bus to the airport? آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Is there a train to the airport? آیا برای فرودگاه قطار هست؟
augmentation support set دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
What's the fare to the airport? نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
wind tie پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
hard stand بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
wheel load فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
point of no return نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
course light روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
in the saddle سوار
piece سوار
board سوار
pieces سوار
outside ofa horse سوار
boarded سوار
trooper سوار
troopers سوار
horsewoman سوار
horseback سوار
horsewomen سوار
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
modulating سوار کردن
horsemen اسب سوار
skim boarder موج سوار
modulates سوار کردن
equestrian اسب سوار
equestrian چابک سوار
board surfer موج سوار
modulate سوار کردن
motorist ماشین سوار
surfer موج سوار
jockeys چابک سوار
mounts سوار کردن
mounts سوار شدن بر
boot and saddle سوار شوید
modulation سوار سازی
mount سوار کردن
mount سوار شدن بر
take up سوار کردن
cavalier اسب سوار
horse breaker چابک سوار
cavalier سرباز سوار
horse man اسب سوار
jockey چابک سوار
motorists ماشین سوار
cyclist دوچرخه سوار
horseman سوار کار
horseman اسب سوار
bicyclist دوچرخه سوار
armored cavalry سوار زرهی
reinsman اسب سوار
horseback سوار براسب
on board a ship سوار کشتی
on shipboard سوار کشتی
on stilts سوار چوب پا
mounted سوار شده
rides سوار شدن
cyclists دوچرخه سوار
rider سوار کار
riders سوار کار
biker موتورسیکلت سوار
cavalry سوار زرهی
biker دوچرخه سوار
ride سوار شدن
acheval سوار بر اسب
horsewomen سوار اسب
boaters زورق سوار
Mts سوار شدن
assembled سوار کردن
rig سوار کردن
horsewoman سوار اسب
assembles سوار کردن
equitant سوار بر اسب
rigged سوار کردن
Mt سوار شدن
get in سوار شدن
get on سوار شدن
equestrienne زن اسب سوار
washine موج سوار زن
vedette قراول سوار
rigs سوار کردن
assemble سوار کردن
enchase سوار کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com