English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
classification yard محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
Other Matches
taxiway محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
I'd like a train timetable. من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
Do the trains connect? [خط] قطارها به هم اتصال دارند؟ [برای عوض کردن قطار]
Open-plan <adj.> سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
machinery space محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
garth محوطه
ground محوطه
wards محوطه
hawing محوطه
hawed محوطه
ward محوطه
haw محوطه
space محوطه
compound : محوطه
spaces محوطه
compound محوطه
compounded : محوطه
compounded محوطه
compounds : محوطه
zones محوطه
zone محوطه
compounds محوطه
precincts محوطه
precinct محوطه
enclosures محوطه
areas محوطه
enclosure محوطه
haws محوطه
area محوطه
dock yard محوطه لنگرگاه
out port بندرخارج از محوطه
farmyard محوطه مزرعه
farmyards محوطه مزرعه
aprons محوطه بارگیری
dock yard محوطه بارانداز
clear way محوطه صعود
cubby محوطه مکعب
stockyard محوطه دامداری
runs ترتیب محوطه
area of probability محوطه احتمالات
goal crease محوطه دروازه
ambit وسعت محوطه
run ترتیب محوطه
god's acre محوطه کلیسا
freeze space محوطه سردخانه
Inc مخفف محوطه
environment architecture معماری محوطه
area of visibility محوطه دید
buffer distance محوطه امنیت
cincture حلقه محوطه
lot قرعه محوطه
lawns محوطه چمن
embarkation area محوطه بارگیری
yards حیاط محوطه
runout محوطه دویدن
yards محوطه یا میدان
run way محوطه فرود
close چهاردیواری محوطه
penalty areas محوطه پنالتی
penalty area محوطه پنالتی
yard حیاط محوطه
closer چهاردیواری محوطه
closes چهاردیواری محوطه
yard محوطه یا میدان
yard man متصدی محوطه
enceinte محوطه قلعه
apron محوطه بارگیری
lawn محوطه چمن
trap محوطه کوچک
courtyard محوطه محصور
closest چهاردیواری محوطه
chill space محوطه سردخانه
parking محوطه پارک کردن
landscape architecture معماری محوطه سازی
area of uncertainity محوطه عدم امنیت
plainer میدان یا محوطه جنگ
outdoor lighting fixtures چراغهای روشنائی محوطه
backcourt محوطه پشت یک سوم
plain میدان یا محوطه جنگ
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
back judge داور در محوطه دفاعی
plainest میدان یا محوطه جنگ
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
sited محل محوطه کار
chill space محوطه سرد انبار
quarterdeck محوطه تشریفات ناو
ward حیاط محوطه زندان
magazine space محوطه زاغه مهمات
holding ground محوطه نگهدارنده لنگر
quarterdecks محوطه تشریفات ناو
site محل محوطه کار
wards حیاط محوطه زندان
sites محل محوطه کار
cubbyhole محوطه کوچک ومحصور
plains میدان یا محوطه جنگ
side lines محوطه بیرون از خط کناری
run way محوطه دویدن هواپیما
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
loculus محوطه یاحفره کوچک
impark در محوطه نگاه داشتن
base hit ضربه به داخل محوطه باامتیاز
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
net محوطه تمرین محصوربا تور
tree farm محوطه درخت کاری جنگل
back room محوطه بین خط پایانی ودیوار
pickup field محوطه سوار شدن درهواپیما
outer fix محوطه توقف خارجی هواپیما
ping pong court محوطه بازی پینگ پنگ
gully محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
batter's box محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
outland زمینهای خارج از محوطه ملک
arresting system runout محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
loculus محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
border break ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
nets محوطه تمرین محصوربا تور
tank farm محوطه مخازن نفت وغیره
nett محوطه تمرین محصوربا تور
gulleys محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
gullies محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
arresting sheave span محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
covered position محوطه تحت پوشش موضع مخفی
land scaping محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
embarkation area محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
navy yard محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
Green architecture [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
region محوطه بسیار وسیع وبی انتها
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
yardmaster رئیس محوطه بارانداز راه اهن
regions محوطه بسیار وسیع وبی انتها
marshalling yard محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
Genius Loci نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
threshholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
yard track ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
threshold نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
holding station محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
drylot محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
solocross مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
bloop ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
lumberyard محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyards محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
City Beautiful [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
short lot کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
chute چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
chutes چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
winner's circle محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
desert [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
outfield محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
compounds انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
bull pen محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
shed space فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله
fdm Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
divisor عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
vernier درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
trellis coding روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
subdividing بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivided بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com