English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
Other Matches
counterintelligence survey بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
powder train مدار خرج مدار باروت
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
knowledge work کار اطلاعاتی
information service خدمت اطلاعاتی
agent عامل اطلاعاتی
agents عامل اطلاعاتی
bulletin نشریه اطلاعاتی
information banks بانکهای اطلاعاتی
information bits بیتهای اطلاعاتی
information networks شبکههای اطلاعاتی
information routing مسیریابی اطلاعاتی
information service سرویس اطلاعاتی
bulletins نشریه اطلاعاتی
intelligence annex پیوست اطلاعاتی
agent net شبکه اطلاعاتی
data bank بانک اطلاعاتی
data banks بانک اطلاعاتی
knowledge industries صنایع اطلاعاتی
information system سیستم اطلاعاتی
intelligence summary خلاصه اطلاعاتی
helpdesk میز کمک [اطلاعاتی]
periodic intelligence report گزارش نوبهای اطلاعاتی
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
intelligence summary خلاصه وضعیت اطلاعاتی
in on <idiom> اطلاعاتی داشتن درمورد
automated intelligence file پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
double agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
help desk میز کمک [اطلاعاتی]
dual agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
double agents عامل اطلاعاتی دو جانبه
officers call نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
aisp انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
association in information systems انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
shannon اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
inside information اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
have something on someone <idiom> اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
irm Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
list چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
shirt-tail اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tails اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
compuserve یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
the source خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
qube تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
revealed نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveal نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveals نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
header پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
ip شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
headers پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
status ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
master اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
mastered اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
masters اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
aspects کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspect کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
devices کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
approved data سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
provider شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
device کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
providers شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
CDs وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CD وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
header بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
headers بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
requested متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requesting متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
burned کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
RIFF فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
feedback اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
executive information system نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
poaching دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
Internetwork Packet Exchange پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
IPX پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
freedom of information act قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
RFC متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند
information science علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
cell relay روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
theme مدار
pivot مدار
themes مدار
orbited مدار
pivoted مدار
pivots مدار
orbit مدار
or circuit مدار OR
orbits مدار
zones مدار
zone مدار
track circuit مدار خط
circuit مدار
electric circuit مدار
and gate مدار AND
absis مدار
circuits مدار
command information program برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
etched circuit مدار چاپی
equality ciroui مدار برابری
equivalent circuit مدار معادل
clamping circuit مدار محدودکننده
ethnocentric قوم مدار
circuit switching انتخاب مدار
circuity مدار حرکت
internal circuit مدار داخلی
circuit capacity فرفیت مدار
composited circuit مدار تک سیم
strobe ا ز یک مدار الکترونیکی
circuit voltage ولتاژ مدار
trigger مدار رهاساز
circuit card کارت مدار
engineering circuit مدار فنی
combinational circuit مدار ترکیبی
control circuit مدار فرمان
line circuit مدار سیگنال
converter circuit مدار مبدل
discrete circuit مدار گسسته
line circuit مدار خطی
delay circuit مدار تاخیر
digital circuit مدار رقمی
detonating cord مدار چاشنی
detector circuit مدار اشکارساز
linear circuit مدار خطی
local circuit مدار محلی
logic circuit مدار منطقی
control circuit مدار کنترل
drived circuit مدار شنتی
combined circuit مدار مرکب
electric circuit مدار الکتریکی
communication circuit مدار ارتباطی
complex circuit مدار مختلط
ground return circuit مدار تک سیم
one wire circuit مدار تک سیم
keplerian orbit مدار کپلری
single wire circuit مدار تک سیم
compound circuit مدار مرکب
shunt circuit مدار شنتی
larmor orbit مدار لارمور
electrical circuit مدار برقی
phantoms مدار فانتوم
triggered مدار رهاساز
ground circuit مدار زمینی
closed circuit مدار بسته
incomplete circuit مدار باز
fltp flcp circuit مدار الاکلنگی
armature circuit مدار ارمیچر
induction circuit مدار القایی
inductive circuit مدار القائی
inductive circuit مدار اندوکتیو
firing circuit مدار اتش
inductor circuit مدار اندوکتور
auxiliary circuit مدار یدکی
filter circuit مدار صافی
filed circuit مدار میدان
closed circuits مدار بسته
ignition circuit مدار احتراق
cycle سیکل مدار
grid branch مدار شبکه
circuit resistance مقاومت مدار
four wire circuit مدار چهارسیمه
politicians سیاست مدار
politician سیاست مدار
horse latitude مدار اسب
hydraulic cycle مدار هیدرولوژی
i.c. مدار مجتمع
igniter train مدار اتش
cycles سیکل مدار
aperiodic circuit مدار بی تناوب
grid circuit مدار شبکه
cycled سیکل مدار
filament circuit مدار فیلامان
balanced circuit مدار متعادل
trunks مدار ترانک
trunk مدار ترانک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com