Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
phraseological
مربوط بعبارت سازی تقریری
Other Matches
formats
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
format
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
virtual
آدرس مربوط به فضای ذخیره سازی مجازی
opto electronics
تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
to wit
بعبارت دیگر
scilicet
بعبارت دیگر
In our other words.
بعبارت دیگر
phrase
پندوامثال بعبارت دراوردن
phrased
پندوامثال بعبارت دراوردن
he phrased it politely
بعبارت مودبانه انرادراورد
phrases
پندوامثال بعبارت دراوردن
CD DA
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
CD audio
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
eight bit system
مربوط به یک
as for
مربوط به
caprine
مربوط به بز
pertaining
مربوط به
for
مربوط به
pertinent
مربوط به
pertinenet
مربوط
condequent
مربوط
coherent
مربوط
vespertinal
مربوط به شب
germane
مربوط
related
مربوط
hydraulic
مربوط به اب
pertinent
مربوط
apposite
مربوط
cretaceous
مربوط به گچ
correspondents
مربوط به
affined
مربوط
proper
مربوط
correspondent
مربوط به
lineal
مربوط به خط
relevant
مربوط
curatorial
مربوط به
coordinate
مربوط
irrelevant
نا مربوط
to be in rapport
مربوط بودن
villatic
مربوط به دهکده
vindicative
مربوط به توجیه
affiliates
مربوط ساختن
to the point
مربوط بموضوع
to have connexion with
مربوط بودن با
organizational
مربوط به سازمان
to be
مربوط باینده
facial
مربوط به صورت
filiate
مربوط ساختن
left wing
مربوط به جناح چپ
faunae
مربوط به جانوران
senile
مربوط به پیری
thallous
مربوط به تالیوم
postal
مربوط به پست
expiratory
مربوط به زفیر
connect
مربوط کردن
bears
مربوط بودن
affiliated
مربوط ساختن
mathematical
مربوط به ریاضیات
subsistence
مربوط به زیست
dictoral
مربوط به دکتری
operatic
مربوط به اپرا
communist
مربوط به کمونیسم
typographic
مربوط به چاپ
communists
مربوط به کمونیسم
prospective
مربوط به اینده
bear
مربوط بودن
parental
مربوط به والدین
vermian
مربوط به کرم
climatic
مربوط به اب وهوا
versicular
مربوط به ایات
domiciliary
مربوط به خانه
corresponsive
مربوط بیکدیگر
vehicular
مربوط به خودرو
divisional
مربوط به تقسیم
futuristic
مربوط به اینده
vespertine
مربوط به شب شبانه
connects
مربوط کردن
affiliate
مربوط ساختن
left-wing
مربوط به جناح چپ
tutorial
مربوط به قیمومت
photo-
مربوط به نور
numeric
1-مربوط به اعداد. 2-
norse
مربوط به اسکاندیناوی
psychiatric
مربوط به روانپزشکی
shipboard
مربوط به ناو
metabolical
مربوط به متابولیزم
avuncular
مربوط بدایی
thermal
مربوط به گرما
larcenous
مربوط به دزدی
materials
مربوط جسم
material
مربوط جسم
posts
مربوط به پست
posted
مربوط به پست
post-
مربوط به پست
post
مربوط به پست
irrelative
نا مربوط مطلق
insurrectional
مربوط به شورش
dictatorial
مربوط به دیکتاتور
narcotic
مربوط به موادمخدره
treats
مربوط بودن به
tutorials
مربوط به قیمومت
professorate
مربوط به استادی
procephalic
مربوط به جلو سر
histrionic
مربوط به نمایش
pyrotechnic
مربوط به فن اتشبازی
pyric
مربوط به سوختن
quadrantal
مربوط به تراز
pertian
مربوط بودن
self-
مربوط به خود
pertain to
مربوط بودن به
ghostly
مربوط به روح
paratroop
مربوط به چتربازی
ovarial
مربوط به تخمدان
osteal
مربوط باستخوان
numerical
مربوط به اعداد
treat
مربوط بودن به
treated
مربوط بودن به
coherently
بطور مربوط
inspectional
مربوط به بازرسی
occupational
مربوط به شغل
mammary
مربوط به پستان
superciliary
مربوط به ابرو
genethliac
مربوط به طالع
garlicky
مربوط به سیر
synergistic
مربوط به همکاری
gallinaceous
مربوط بماکیان
womanish
مربوط به زن یا زنان
Hellenic
مربوط به یونان
graphic
مربوط به نقاشی
polar
مربوط به قطب
polar
مربوط به قط بها
four dimensional
مربوط به بعدچهارم
bawdy
مربوط به جاکشی
fistulous
مربوط به ناسور
residential
مربوط به اقامت
janitorial
مربوط به فراشی
testamentary
مربوط به وصیتنامه
mammary
مربوط به پستانداران
substantival
مربوط به اسم
glossal
مربوط به زبان
sensorimotor
مربوط به حس حرکت
verb
مربوط به صدا
verbs
مربوط به صدا
immunologic
مربوط به مصونیت
ecumenical
مربوط به سرتاسرجهان
hypophyseal
مربوط به هیپوفیز
personal
مربوط به کسی
hydrostatic
مربوط به فشار اب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com