Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
physical	مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
Other Matches
corps a corps	تماس بدنی
skate off	حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
inference	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
physical profile	براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
corporal punishment	کیفر بدنی مجازات بدنی
optical	مربوط به یا استفاده از نور
operational	قابل استفاده مربوط به عملیات
microcomputing	مربوط به ریز کامپیوتر و استفاده آنها
handing	سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand	سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
de bounce	جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
monadic	مربوط است به عملیاتی که فقط از یک اپراند استفاده میکند
pyrotechnic	مربوط به استفاده ازاتش درعلم وهنر اتش بازی
touches	دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touch	دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
Thanks for calling back.	با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
fraud	دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
frauds	دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
contact point	وسیله تماس نقطه اخذ تماس
human engineering	مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد
ring	سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
cultivation	جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
apolline	[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
clogged ink jet nozzles	اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
amplifying report	گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
literate	قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
fret	[نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
dark fibre	فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fiber	فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
originates	با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating	با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate	با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated	با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
lion rug	فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
Ladik prayer rug	قالیچه سجاده ای لادیک [این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
collective goods	کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
bodily	بدنی
corporals	بدنی
corporal	بدنی
physical	بدنی
so matic	بدنی
systemic	بدنی
somatic	بدنی
program loans	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
Imperial Silk Hunting Carpet	فرش شکارگاهی ابریشمی درباری [این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
victual	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
flesh colour	رنگ بدنی
body type	سنخ بدنی
bodily pain	درد بدنی
hacking	خطای بدنی
p.exercise	پرورش بدنی
flesh red	بدنی رنگ
corporal punishment	تنبیه بدنی
physical movement	حرکت بدنی
physical profile	نیمرخ بدنی
physical education	تربیت بدنی
physical appearance	منظر بدنی
somatic disorders	اختلالهای بدنی
assault and battery	حملهی بدنی
physical exercise	تمرین بدنی
common sensibility	حس کلی بدنی
somatotype	ریخت بدنی
Lambalo	لامبالو [این نوع فرش که بصورت طولی و کناره بافته می شود که مربوط به قزاقستان بوده و تقلیدی از فرش تالش است و در آن از زمینه کف ساده به همراه نقوش ابتداپی و حواشی دو یا سه ردیفه استفاده می شود.]
hands of Fatima	طرح دستان فاطمه [نوعی فرش محرابی که در آن دو نگاره کف دست استفاده می شود و جلوه ای از حالت سجود یک مسلمان و اشاره به اصول دین را نشان می دهد. این طرح بیشتر مربوط به قفقاز و شرق ترکیه بوده است.]
genital	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
eurythmics	حرکات بدنی موزون
assaults	حمله بدنی به حریف
corporeal	بدنی دارای ماده
somesthesis	حساسیت به حسهای بدنی
personal foul	خطای بدنی به حریف
eurhythmics	حرکات بدنی موزون
emotional and physical	امور عاطفی و بدنی
gestic	وابسته بحرکت بدنی
personnel monitoring	بازرسی بدنی از افراد
assault	حمله بدنی به حریف
assaulted	حمله بدنی به حریف
physical characteristics	مشخصات زمین خصوصیات بدنی
kinesiology	تشریح حرکات بدنی انسان
physical medicine	درمان بدنی و توان بخشی
supervisory	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
army standard score	نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
syndrome	مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
classical seat	وضع بدنی سوارکار روی زین
assaulted	حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
assault	حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
orthograde	راه رونده با بدنی راست وعمودی
syndromes	مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
assaults	حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
dachshund	نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
hyperphysical	خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
dachshunds	نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
depressant	دژم ساز عامل کاهش دهنده فعالیت بدنی
relative	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical	مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic	مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
dead time	زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight	کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical	نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
free	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idlest	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idles	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacities	استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
freeing	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacity	استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
bitmap	معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers	فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
cruelty	در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
composite demand	تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quad	چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quads	چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
bands	شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band	شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
civil appropriation	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
ieee	که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
shareware	نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
duplex	دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
exerciser	وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
duplexes	دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
joint tenants	در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
common use	مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
touch football	نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
tangency	تماس
contingence	تماس
ding	تماس
tangents	تماس
tangent	تماس
impinging	تماس
line of contact	خط تماس
contact line	خط تماس
impacts	تماس
contacting	تماس
contacts	تماس
contacted	تماس
contact	تماس
impact	تماس
taction	تماس
wimps	نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp	نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
PPP	که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
contact ratio	نسبت تماس
point contact	تماس نقطهای
contact surface	سطح تماس
line to line fault	تماس خطوط
point of contact	نقطه تماس
finish	تماس انتهایی
contiguity	برخورد تماس
movement to contact	حرکت به تماس
Keep in touch! <idiom>	در تماس باش!
area contact	سطح تماس
zone of contact	ناحیه تماس
interactional points	نقاط تماس
tuch	تماس دادن با
finishes	تماس انتهایی
to be in rapport	تماس داشتن
to bring into contact	تماس دادن
angle of contact	زاویه تماس
going on	نزدیکی تماس
contact lost	تماس قطع شد
contact party	گروه تماس
contact angle	زاویه تماس
to be in contact	تماس داشتن
shock hazard	خطر تماس
contact area	منطقه تماس
contact flange	فلانژ تماس
contact area	سطح تماس
skims	تماس اندک
contact diameter	قطر تماس
skim	تماس اندک
skimmed	تماس اندک
contact patrol	گشتی تماس
contact point	قطب تماس
communicator	شخص در تماس
contact pressure	فشار تماس
Hamming code	سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
defect skipping	روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
contacts	تماس یافتن تماسی
to keep in touch with any one	باکسی تماس داشتن
touch panel	صفحه حساس به تماس
youch sensitive screen	صفحه حساس به تماس
contact fire	انفجار در اثر تماس
flat	تماس دو لبه اسکیت
flattest	تماس دو لبه اسکیت
touch sensitive tablet	تابلو حساس به تماس
contact behavior	رفتار تماس جویانه
contacting	تماس یافتن تماسی
phones	پاسخ به تماس در تلفن
touch sensitive panel	صفحه حساس به تماس

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com