Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
English
Persian
drag racing
مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
Search result with all words
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
Other Matches
dump
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
trialling
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
moto
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
off road racing
مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
speedway
مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
drag bike
موتورسیکلت مخصوص مسابقه سرعت
moto cross
مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
off roader
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
bump start
اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
clutch start
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
regatta
مسابقه کرجی رانی
sprinting
مسابقه اتومبیل رانی
regattas
مسابقه کرجی رانی
auto racing
مسابقه اتومبیل رانی
harness race
مسابقه ارابه رانی
matinees
مسابقه ارابه رانی در روز
matinee
مسابقه ارابه رانی در روز
row a race
مسابقه کرجی رانی دادن
matinTes
مسابقه ارابه رانی در روز
tirm oval
پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
motorcycle with side car
موتورسیکلت با جای اضافی وجدا موتورسیکلت با سایدکار
track
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
lap money
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
tracked
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
race
مسابقه سرعت
raced
مسابقه سرعت
races
مسابقه سرعت
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
wind sprint
مسابقه ازمایشی دو سرعت
drag race
مسابقه اتومبیلرانی سرعت
downhill
مسابقه سرعت در اسکی الپاین
drag boat
قایق موتوری مسابقه سرعت
slaloms
مسابقه سرعت اسکی بازی
dragway
مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
slalom
مسابقه سرعت اسکی بازی
drag strip
مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
dragster
نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت
power 0
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
standard bred
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
underdistance
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
ice racing
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
floatable
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
motorcycle
موتورسیکلت
bikes
موتورسیکلت
autocycle
موتورسیکلت
bike
موتورسیکلت
motor assisted bicycle
موتورسیکلت
motorcycles
موتورسیکلت
sidecars
اتاقک موتورسیکلت
sidecar
اتاقک موتورسیکلت
handle bar
دسته موتورسیکلت
biker
موتورسیکلت سوار
motorcycle headlamp
نورافکن موتورسیکلت
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
motor cycle
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
luggage carrier
ترک بند موتورسیکلت
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
tourist trophy
مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
trail bike
موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
sidecar
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
sidecars
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
ranee
رانی
femoral
رانی
rani
رانی
crural
رانی
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
canoes
قایق رانی
inguinal
کشاله رانی
repression
واپس رانی
wheelchairs
ویلچر رانی
voluptuousness
شهوت رانی
oarsmanship
کرجی رانی
wheelchair
ویلچر رانی
salacity
شهوت رانی
canoe
قایق رانی
extrusion
روزن رانی
d. of a speech
سخن رانی
voluptuously
باشهوت رانی
salaciousness
شهوت رانی
motoring
اتومبیل رانی
oratorship
سخن رانی
ejection
بیرون رانی
yachting
قایق رانی
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
shipping company
شرکت کشتی رانی
boats
قایق رانی کردن
boat
قایق رانی کردن
lectureship
سمت سخن رانی
auto drome
پیست اتومبیل رانی
pawn roller
پیاده رانی شطرنج
nautically
از لحاظ کشتی رانی
pawn push
پیاده رانی شطرنج
shippable
قابل کشتی رانی
platforms
سخن رانی کردن
sailing orders
دستور کشتی رانی
aerostation
کشتی رانی هوایی
salaciously
از روی شهوت رانی
extrudate
محصول روزن رانی
lectureships
سمت سخن رانی
ox goad
نیزه گاو رانی
ease all
درکرجی رانی ایست
drive way
مسیر اتومبیل رانی
seaworthy
قابل کشتی رانی
pultrusion process
فرایند کشش رانی
cabotage
کشتی رانی ساحلی
platform
سخن رانی کردن
libidinously
از روی شهوت رانی
to go on the stump
سخن رانی کردن
to give a lecture
سخن رانی کردن
innavigable
غیرقابل کشتی رانی
funeral oration
سخن رانی برسرجنازه
inland navigation
کشتی رانی در رودخانه ها
to gratify ones passions
شهوت رانی کردن
harness racing
ارابه رانی تک اسبه
loxodromics
کشتی رانی در خط مایل
magnetic potential
نیروی مغناطیس رانی
harness horse
اسب مخصوص ارابه رانی
ride
[American E]
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
lift
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
oceanshipping
روشهای کشتی رانی دراقیانوس
active emf
نیروی برق رانی موثر
effective electromotive force
نیروی برق رانی موثر
Carpool
هم سفری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
car passenger
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
car passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
coasting
کشتی رانی در طول ساحل
motor vehicle passenger
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
red flag
پرچم قرمز اتومبیل رانی
contact electromotive force
نیروی برق رانی مجاورتی
navigation river
رودخانه قابل کشتی رانی
loxodromic
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
eloge
سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
circumnavigate
دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
portolano
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
under
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
sapphic vice
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
starter motor
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
starter
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
starting motor
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
kite track
مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
under-
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
to row a race
در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
quadrangular meet
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
icekhana
اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
circumnavigation
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
to pander any one's lust
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com