Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
gap
مسافت بین نوک هدف وصفحه نشانه از نظر کمانگیر
gaps
مسافت بین نوک هدف وصفحه نشانه از نظر کمانگیر
Other Matches
photo distance
مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance
مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
mekeready
وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
mekeready
تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
inclination
زاویه بین صفحه مدار وصفحه مرجع
attenuation mean free path
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
scattering mean free path
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free for scattering
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
range scale
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
mean free path for attenuation
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
short international
مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
bowman
کمانگیر
archer
کمانگیر
archers
کمانگیر
range section
قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
archer's paralysis
گرفتگی عضله کمانگیر
crossbow man
کمانگیر با کمان صلیبی
horseback archer
کمانگیر سوار بر اسب
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
finger tip
چرم انگشتانه مانند کمانگیر
stand
طرز یا محل ایستادن کمانگیر
finger stall
چرم انگشتانه مانند کمانگیر
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
armguard
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
windsor round
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
vehicle stopping distance
مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
kissing button
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
road distance
مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
coincidence range finder
مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
mean free path absorption
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
group
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
telemetering
ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
range
مسافت
ranges
مسافت
ranged
مسافت
distances
مسافت
short range
کم مسافت
short-range
کم مسافت
distance
مسافت
lengths
مسافت
length
مسافت
supporting distance
مسافت پشتیبانی
taximeter
مسافت سنج
hauling
مسافت حمل
range scale
طبله مسافت
jacob's staff
مسافت سنج
sight distance
مسافت دید
haul
مسافت حمل
range sensing
تخمین مسافت
hauls
مسافت حمل
odometer
مسافت سنج
odograph
مسافت سنج
metrograph
مسافت سنج
known distance
مسافت معلوم
intervalometer
مسافت سنج
equidistance
مسافت مساوی
close range
مسافت نزدیک
burst range
مسافت ترکش
blooming train
مسافت نورد
telephone
در یک مسافت طولانی
telephoned
در یک مسافت طولانی
telephones
در یک مسافت طولانی
telephoning
در یک مسافت طولانی
air distance
مسافت هوایی
odometry
مسافت پیمایی
plotting scale
خط کش مسافت یاب
hauled
مسافت حمل
range calibration
تنظیم مسافت
range adjustment
تنظیم مسافت
range indicator
مقیاس مسافت
range indicator
طبله مسافت
range indicator
شاخص مسافت
range finding
مسافت یابی
range finder
مسافت یاب
range drum
طبله مسافت
range determination
تعیین مسافت
range determination
تخمین مسافت
racing course
مسافت مسابقه
proximity fuze
از مسافت دور
ranging
مسافت یابی
rangefinders
مسافت یاب
test course
مسافت ازمایش
telemetry
مسافت سنجی
trochometer
مسافت پیما
training distance
مسافت تمرین
viameter
مسافت پیما
telemeter
مسافت سنج
telemetry
مسافت سنجی رادیویی
long haul
<idiom>
مسافت دراز یا سفرکردن
long-
طی مسافت زیاد توپ
eying
دیدخوب با تشخیص مسافت
eyes
دیدخوب با تشخیص مسافت
eyeing
دیدخوب با تشخیص مسافت
eye
دیدخوب با تشخیص مسافت
miles
مقیاس سنجش مسافت
long distance
دارای مسافت زیاد
range spotting
تخمین مسافت کردن
range table
جدول مسافت توپ
ranging pole
شاخصهای مسافت یابی
longed
طی مسافت زیاد توپ
longer
طی مسافت زیاد توپ
longest
طی مسافت زیاد توپ
longs
طی مسافت زیاد توپ
distantly
دور به مسافت زیاد
measurer whell
چرخ مسافت سنج
mean free path
مسافت ازاد میانگین
mean free path
مسافت ازاد متوسط
macrometer
دوربین مسافت سنج
long
طی مسافت زیاد توپ
telephone modal distance
مسافت مکالمه تلفنی
measuring magnifier
مسافت یاب دقیق
long distance supply
تغذیه مسافت دور
leader's rule
تعیین مسافت امن
flights shooting
مسابقه مسافت نه هدف
long distance
دارای مسافت دور
sound ranging
مسافت یابی صوتی
tachymeter
دوربین مسافت یاب
range finder
مسافت سنج دریایی
macrometer
مسافت یاب نوری
torpedo run
مسافت طی شده اژدر
equidistant
دارای مسافت مساوی
range rake
الیداد مسافت سنج
tachometric sight
دوربین مسافت سنج
limit
مسافت یا مدت مسابقه
range finding
تخمین مسافت کردن
taximeter
مسافت نمای تاکسی
ranging
مسافت یابی کردن
range keeper
محاسب مسافت توپ
telemeter
دورسنج مسافت سنج
range board
میز تنظیم مسافت
spots
مسافت یابی کردن
flash ranging
مسافت یابی نوری
mile
مقیاس سنجش مسافت
spot
مسافت یابی کردن
range disk
میز تصحیح مسافت
long-distance
دارای مسافت دور
long-distance
دارای مسافت زیاد
tachometer
کیلومترشمار مسافت سنج
tachometric sight
دوربین مسافت یاب
marathons
دو ماراتون به مسافت 09124 متر
marathon
دو ماراتون به مسافت 09124 متر
weaving distance
طول تلاقی مسافت همبری
range drum
طبله بستن مسافت به توپ
band
را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
metropolitan area network
شبکه گسترده در مسافت محدود.
measuring magnifier
مسافت یاب مخصوص فواصل کم
bands
را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
course
مسیر رفت و برگشت مسافت
fetched
مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
coursed
مسیر رفت و برگشت مسافت
fetch
مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
mileage
مسافت طی شده به وسیله خودرو
courses
مسیر رفت و برگشت مسافت
coincidence adjustment
تعیین مسافت به وسیله انطباق
legs
مسافت طی شده قایق در یک دور
leg
مسافت طی شده قایق در یک دور
fetches
مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
air distance
مسافت طی شده به وسیله هواپیما
arming range
مسافت مسلح شدن گلوله
safe distance
مسافت امن اطراف مین
To cover (traverse)long distances.
مسافت زیادی راطی کردن
loran
رادار مسافت سنج دریایی
speeds
مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
baseball throw
مسابقه پرتاب توپ از لحاظ مسافت
target range
مسافت هدف میدان تیر مشقی
speed
مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
speeding
مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
short course
مسابقه شنا به مسافت 52 وحداکثر 05 متر
overtaking sight distance
مسافت دید برای سبقت گرفتن
make time
<idiom>
بیشترین مسافت را درکمترین وقت رفتن
mpg
مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
black box
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
phoned
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phone
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
speedograph
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
tachograph
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
vistas
منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
range marker
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
flash ranging location
تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
phones
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
vista
منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
phoning
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
airlines
کوتاهترین مسافت بین دو نقطهی کرهی زمین
airline
کوتاهترین مسافت بین دو نقطهی کرهی زمین
winning post
تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
range sensing
تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
shortest
مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com