English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
bias مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
biases مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
Other Matches
mean مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
meaner مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
meanest مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
hyphenate بوسیله خط دارای فاصله کردن
isothermal line خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
isotheral line خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
initialize تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
incremental computer کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
quantity equation معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
coroutine دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chains 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
quantity equation of exchange یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
single space در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
point blank range فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
spaces فاصله دادن فاصله داشتن
space فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
holes فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
quantitatively مقداری
quantitative مقداری
qualitative مقداری
extreme values مقادیر کرانی
critical values مقادیر شاخص
posology علم مقادیر
discrete values مقادیر مجزا
bill of quantites فهرست مقادیر
bill of quantities فهرست مقادیر
characteristic values مقادیر مشخصه
quantity surveryor براوردکننده مقادیر
multilevel با مقادیر ممکن
extreme values مقادیر انتهایی
close march راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
bill of quantities صورت مقداری
quantitative analysis تحلیل مقداری
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
quantitative value ارزش مقداری
quantitative methods روشهای مقداری
extensive property خاصیت مقداری
some crisps مقداری چیپس
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
some cold water مقداری آب سرد
some hot water مقداری آب گرم
some milk مقداری شیر
volume discont تخفیف مقداری
value parameter پارامتر مقداری
drop in the bucket <idiom> مقداری جزئی
parameter مقداری از یک مدار
parameters مقداری از یک مدار
single valued function تابع یک مقداری
anchoring مرجع
references مرجع
anchors مرجع
anchor مرجع
reference مرجع
anchorage مرجع
anchorages مرجع
authority مرجع
range مجموعه مقادیر مجاز
quantity surveyor براورد کننده مقادیر
quantity surveyors براورد کننده مقادیر
parameters مقادیر ثابت درمعادلات
number مجموعه مقادیر مجاز
ranges مجموعه مقادیر مجاز
ranged مجموعه مقادیر مجاز
huffman tree درختی با کمترین مقادیر
parameter مقادیر ثابت درمعادلات
numbers مجموعه مقادیر مجاز
quantily surveyor براورد کننده مقادیر
posology گفتار در مقادیر داروها
amounting مقداری از داده یا کاغذ یا...
applicative صفت مقداری مانندsome یا every
I'd like some soup. من مقداری سوپ میخواهم.
Some sugar, please. لطفا مقداری شکر.
size distribution of income توزیع درامد مقداری
amounts مقداری از داده یا کاغذ یا...
quantity theory of money نظریه مقداری پول
amount مقداری از داده یا کاغذ یا...
amounted مقداری از داده یا کاغذ یا...
check lists لیست مرجع
reference signal سیگنال مرجع
reference axes محورهای مرجع
external reference مرجع خارجی
reference address نشانی مرجع
antecedent مرجع ضمیر
reference edge لبه مرجع
reference time زمان مرجع
reference pilot نمونه مرجع
reference language زبان مرجع
reference group گروه مرجع
reference electrode الکترود مرجع
antecedents مرجع ضمیر
refernce parameter پارامتر مرجع
anchoring point نقطه مرجع
references بازگشت مرجع
reference cell پیل مرجع
reference بازگشت مرجع
authority مرجع قدرت
augmenter مقداری که به دیگری اضافه میشود
quantity theory of money and prices نظریه مقداری پول و قیمت
superset مجموعه مرجع [ریاضی]
apostles عالیترین مرجع روحانی
apostle عالیترین مرجع روحانی
preferred system of coordinates دستگاه مختصات مرجع
local authority مرجع صلاحیتدار محلی
batch number شماره مرجع و یک دسته
biases سطح مرجع الکتریکی
bias سطح مرجع الکتریکی
equinoctial colure دایره ساعتی مرجع
refernce manual کتاب راهنمای مرجع
interpolations محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
zero پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeroes پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
metric system سیستم مقادیر واوزان ومقیاسات متریک
zeros پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
interpolation محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
to run to a quantity [to run into a sum] بر مبلغی [مقداری] بالغ شدن [یا بودن]
The welfare budget has been cut down. از بودجه رفاهی مقداری زده اند
to have a limit [of up to something] [تا] به حد [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
issuing authority [body] مرجع [اداره] صادر کننده
Attic storey [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Atticurages [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Atticurgic [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
span مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
spanned مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
spans مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
scope محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
salami technique سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
spanning مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
leakages مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
leakage مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
parameters مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
to have a maximum limit [of something] [به] حداکثر [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
parameter مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
handily ذخیره کردن مقداری از انرژی از طرف اسب
transparency مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
transparencies مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
lipoprotein مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
floating محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
relative اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
biases انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
bias انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
instrument for absolute measurement دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
plough land مقداری زمین که با هشت گاومیتوانستند در یک سال شخم بزنند
OLE container object شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
inclination زاویه بین صفحه مدار وصفحه مرجع
references مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
reference مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
tick mark علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
drag مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
dragged مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
drags مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
soft valve شیر ترمویونیکی که مقداری هوا به داخل ان نشت کرده است
oversale پیش فروش چیزی به مقداری که بعدا` نتوان تحویل داد
relative محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
masters داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
mastered داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
master داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
pitch altitude زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
bar graph گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
columnar گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
plene administrative preter دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
defaulted مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaults مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
default مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
water hole سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
nuclide انواع اتم هایی که حاوی پروتون و نوترون و مقداری نیرو میباشند
defaulting مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
basic کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
bar chart گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
histogram گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
basics کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
creditor's bill رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
tristimulus values مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
specific code کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
master مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
footnote یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
masters مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
atomic ساعت خیلی دقیقی که از تغییر انرژی اتم ها به عنوان مرجع استفاده میکند
mastered مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
cells ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
footnotes یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
deflection of vertical اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
cell ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
chart گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com