English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
rem مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد
Other Matches
rem مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
x ray بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
X-ray اشعه رونتگن
x ray beam اشعه رونتگن
X-rayed اشعه رونتگن
X-raying اشعه رونتگن
x ray equipment تجهیزات اشعه رونتگن
x ray source منبع اشعه رونتگن
x ray اشعه ایکس
xrays اشعه ایکس
x rays اشعه ایکس
X-raying اشعه ایکس
X-ray اشعه ایکس
x radiation اشعه ایکس
X-rays اشعه ایکس
X-rayed اشعه ایکس
crookes tube لامپ اشعه ایکس
roentgenography پرتونگاری با اشعه ایکس
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
penetrometer وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
isodose دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
demand versus quantity demanded تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
double time پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
monoxide اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
octodecimo قطعی که برابر با یک هیجدهم یک ورق کاغذ باشد
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
danger warning level مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
go out the window <idiom> اثرش از بین رفته
quantum بسته دادهای که نامش از سیگنال مقدار گذاری شده باشد
confession and avoidance باط ندارد و اثرش به سوداوست
reserving مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
gun منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflections هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
default مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulted مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulting مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaults مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
machine address نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
quads درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quad درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
reserve requirement مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
kabal قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
anisandrous flower گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
an isaiah flower گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگیهای ان برابر باشد
non interlaced سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
roentgen رونتگن
channeling جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
roentgen ray پرتو رونتگن
roentgenogram تصویر رونتگن
x ray flash فلاش رونتگن
X-raying پرتو رونتگن
x irradiation تشعشع رونتگن
milliroentgen میلی رونتگن
x ray protection حفافت رونتگن
roentgen tube لامپ رونتگن
x ray tube لامپ رونتگن
radiographic inspection معاینه رونتگن
radiograph تصویر رونتگن
X-ray پرتو رونتگن
radiographs تصویر رونتگن
radiographs عکس رونتگن
x ray apparatus دستگاه رونتگن
x ray film فیلم رونتگن
radiograph عکس رونتگن
X-rayed پرتو رونتگن
milliroentgen یک هزارم رونتگن
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
ostensible شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
blank flange قطعه- ایکس
x radiation پرتو ایکس
X-ray پرتو ایکس
x rays پرتو ایکس
bx cable لوله ب ایکس
X chromosome فامتن ایکس
X chromosomes فامتن ایکس
b.x. conductor کابل ب ایکس
roentgen ray پرتو ایکس
X-rayed پرتو ایکس
x potentiometer پتانسیومتر ایکس
x cut برش ایکس
X-raying پرتو ایکس
x band باند- ایکس
x axis محور ایکس
x axis محور ایکس ها
x axis defelection انحراف- ایکس
x ray tube لامپ پرتو ایکس
x ray diffraction پراش پرتو ایکس
x ray microdiffraction پراش پرتو ایکس
x y selector سلکتور ایکس- ایگرگ
nike x موشک نایک ایکس
soft x rays پرتو ایکس کم نفوذ
x y presentation نمایش ایکس- ایگرگ
x ray apparatua دستگاه پرتو ایکس
x ray crystallography بلورنگاری پرتو ایکس
x ray analysis تحلیل پرتو ایکس
hard x ray پرتو ایکس سخت
x y switch کلید ایکس- ایگرگ
roentgen diffractometry بلورنگاری پرتو ایکس
radiolucency درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
x axis amplifier تقویت کننده محور ایکس
x y recorder دستگاه ثبات ایکس- ایگرگ
the integral from a to b of f-of-x with respect to x انتگرال اف ایکس بین آ و ب [ریاضی]
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
triplicate سه برابر سه برابر کردن
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
x engine موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
deflects یا اشعه
radiation اشعه
rays اشعه ها
deflect یا اشعه
deflecting یا اشعه
ray اشعه
deflected یا اشعه
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
alpha rediation اشعه الفا
electron beam اشعه الکترونی
ultraviolet ray اشعه فرابنفش
electron beam اشعه الکترون
alpha rays اشعه الفا
cosmicray اشعه کیهانی
laser اشعه لیزر
ray اشعه تابشی
canal rays اشعه مجرایی
beta rays اشعه بتا
gamma اشعه گاما
gammas اشعه گاما
cathode ray oscillograph اشعه کاتدیک
beam cutoff قطع اشعه
rays of light اشعه نور
gamma rays اشعه گاما
x ray اشعه مجهول
gamma radiation اشعه گاما
lasers اشعه لیزر
reseau اخراج اشعه
beta radiation اشعه بتا
beta ray اشعه بتا
cosmic rays اشعه کیهانی
beam width پهنای اشعه
roentgen rays اشعه رنتگن
gamma ray اشعه گاما
cathode rays اشعه کاتدی
electron ray اشعه الکترونی
roentgen ray اشعه مجهول
silvery rays اشعه نقرهای
ion beam اشعه یونی
flashbacks بازتاب اشعه
microwave radiation اشعه میکروموجی
electronic beam اشعه ی الکترونیکی
xrays اشعه مجهول
deflection defocusing پریشانی اشعه
flashback بازتاب اشعه
actinic rays اشعه فعال
radiation sickness بیماری اشعه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com