English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
reference مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
references مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
Other Matches
warm boot شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
initialize تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
tristimulus values مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
seeds مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
seed مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
first generation computer کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
meaner مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
mean مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
meanest مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
self- سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
time زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
times زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
timed زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
undo برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
undoes برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
incremental computer کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
wake up تنظیم کردن یا شروع یا مقدار اولیه دادن
instrument for absolute measurement دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
chips قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
tick mark علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
new deal <idiom> تغییر کامل ،شروع تازه ،شانس دیگر
self- برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند
switches شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switch شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switched شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
DB connector اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
number cruncher یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
scratch حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratching حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
invitations عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
When we get this project off the ground we can relax. وقتی این پروژه پا بگیرد و با موفقیت شروع شود، دیگر خیالمان راحت است.
Mandlebrot set تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
CUG ورودی محدود به پایگاه داده ها یا سیستم صفحه آگاهی درباره موضوع خاص برای کاربران مشخص و شناخته شده معمولاگ به وسیله کلمه رمز
set up مشخص کردن یا مقدار دهی اولیه کردن یا شروع یک برنامه کاربردی یاسیستم
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
backbones مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbone مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
controlled environment محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
shells نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
tweening محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
dragged به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drags به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drag به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
minus signs برای تفریق یا مقدار منفی
minus برای تفریق یا مقدار منفی
minus sign برای تفریق یا مقدار منفی
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
O.K. دکمه OK که برای شروع یا تایید یک عمل به کار می رود
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
vetoing حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
veto حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
executed دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
execute دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executes دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
leading zero رقم صفر برای نمایش شروع عدد ذخیره شده
executing دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
flippy دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود
notification عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
run-up [start-up] نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
texts کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
mode وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
text کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
modes وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
brake specific fuel consumption مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
tees منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
paged 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
page 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
layer بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
pages 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
layers بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
teed منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
foot pound مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
other things being equal اگر برای چیزهای دیگر نباشد
sagged ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر
sag ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر
to have done برای کسی [دیگر] انجام دادن
sags ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر
reset برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
resets برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
flag ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
flags ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
query پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
querying پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
queries پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
queried پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
raise a fuss <idiom> قول برای تکرار دعوت درتاریخی دیگر
cross assembler ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
clicked دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
click دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicks دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
long run مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
metacompilation کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
wordprocessing شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
backward chaining روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
bridge استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
decoyed طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
decoys طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
motherboard که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است
decoying طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
gimbals اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
pilot engine ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
I'm doing it on my own account, not for anyone else. این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
telephone ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
telephoned ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
telephones ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
telephoning ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
bridged استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridges استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
means ends analysis نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
set up مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
auto توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
autos توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
half life period مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
spanned فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanning فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
span فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
nomogram سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
spans فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
bypassing روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
entrymate اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
bypasses روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypass روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
gimbal ring اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
nomograph سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
machine address نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
ribbon تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
ribbons تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
unattended operation سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
save امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر
saved امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر
saves امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر
reverse حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reversing حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reverses حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
reversed حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
feasibility بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
offset مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offsetting مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
backward جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
splash screen صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
tune تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
combustion starter مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
wife's equity عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
else rule قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود
notification message پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
cycle زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycled زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycles زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
limit state حالت خاص یک ساختمان که دیگر وفیفه خودرا انجام نمیدهد و یا شرایطی که برای ان طرح شده است جایز نمیباشد
data interchange format استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
away بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
start off شروع کردن شروع شدن
B: معمولاگ فلاپی دیسک درایو
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com