English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
perhaps you have seen it ممکن است انرادیده باشید
Other Matches
perhaps you have seen it شاید انرادیده باشید
you have perhaps seen it ممکن است انرا دیده باشید
Would you wait for me, please? ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
perpetuting testtimony تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
You can rest assured. خاطر جمع باشید (اطمینان خاطر داشته باشید )
look sharp زود باشید
mind your eye ملتفت باشید
hurry up زود باشید
Please make yourself comfortable. لطفا" راحت باشید
you might have come باید امده باشید
you may rest assured میتوانید مطمئن باشید
keep your peck up جرات داشته باشید
depend upon it خاطر جمع باشید
be a man مردانگی داشته باشید
readies حاضربه تیر حاضر باشید
god speed you کامیاب شوید موفق باشید
dont care a rap ذرهای باک نداشته باشید
readying حاضربه تیر حاضر باشید
ready حاضربه تیر حاضر باشید
readied حاضربه تیر حاضر باشید
Be of good courage . قوت قلب داشته باشید
live it up <idiom> روز خوبی راداشته باشید
stick to your work بکار خود مشغول باشید
he had need remember بایستی بخاطر داشته باشید
look to your manner موافب اطوار خود باشید
you have perhaps seen it شاید انرا دیده باشید
on guard اماده برای دفاع باشید
dont care a rap هیچ پروا نداشته باشید
leave me alone کاری بمن نداشته باشید
mind your p's and qs در گفتار و کردار خود بهوش باشید
Be quiet so as not to wake the others. ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
You really ought to take better care of yourself. شما واقعا باید بهترمراقب خودتان باشید.
i give you my world for it قول میدهم اینطور باشد مطمئن باشید
be patient to all men با همه مردم شکیبا باشید نسبت بهمه بردباریاصبورباشید
mix up, caution موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
i insist on your being present جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
salvos در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home . اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
pan در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
Can you watch the dog for us this weekend? آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
posses ممکن
conceivable ممکن
possible ممکن
thinkable ممکن
achievable <adj.> ممکن
doable <adj.> ممکن
feasible <adj.> ممکن
makable [spv. makeable] <adj.> ممکن
makeable <adj.> ممکن
feasible ممکن
manageable <adj.> ممکن
workable <adj.> ممکن
possible [doable, feasible] <adj.> ممکن
practicable <adj.> ممکن
makable <adj.> ممکن
executable <adj.> ممکن
posse ممکن
contrivable <adj.> ممکن
standbys منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
standby منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
warning توجه به خط ر ممکن
mayhap ممکن است
impossible غیر ممکن
as far as possible هر چه ممکن است
perchance ممکن است
impracticable <adj.> غیر ممکن
inexecutable <adj.> غیر ممکن
unfeasible <adj.> غیر ممکن
interactive را ممکن میکند
available ممکن الحصول
possible capacity گنجایش ممکن
to be posible ممکن بودن
ternary با سه حالت ممکن
probable error خطای ممکن
possibilities چیز ممکن شق
possibility چیز ممکن شق
multilevel با مقادیر ممکن
perhaps ممکن است
warnings توجه به خط ر ممکن
an impossible act کار غیر ممکن
pron to با حداکثر سرعت ممکن
as much as possible هر قدر ممکن است
nemo tenetur ad impossible غیر ممکن وادارکرد
feasible solutions راه حلهای ممکن
probable error خطای ممکن [ریاضی]
minimise کوچک کردن تا حد ممکن
i may go ممکن است بروم
to the nth degree <idiom> بالاترین وجه ممکن
may ممکن است میتوان
legs مسیر ممکن در یک تابع
leg مسیر ممکن در یک تابع
he may come late ممکن است دیر بیاید
Excuse me. May I get by? ببخشید. ممکن است رد شوم؟
Could you bring me ... ? ممکن است ... برایم بیاورید؟
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
may i go yes you may ایا ممکن است من بروم
ultimate strength حاصلضرب بیشترین بار ممکن
ramp weight حداکثر وزن ممکن هواپیما
ambiguous آنچه دو معنای ممکن دارد
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
Can you help me with my luggage? ممکن است بارم را حمل کنید؟
By hook or by crook. somehow. هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
May I have an ashtray? ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
phoneme که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
it is not p to climb it نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
Can you give me the key, please? لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
May I have a blanket? ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
May I have an iron? ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
contingency چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
bifurcation سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
contingencies چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
bistable که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
boolean operation یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
ccd که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
Can you give me an estimate? ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
mesh هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
meshing هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
May I park there? ممکن است اینجا پارک کنم؟
meshes هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
safe format عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
Can you send a breakdown lorry, please? آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
Can you get it repaired? آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
optimize کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
May I have some soap? ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
Can you send a mechanic, please? آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
Can you serve me immediately? آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟
an accessible place جایی که راه یافتن بدان ممکن است
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
May I have a word with you? ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
She has everything a woman can wish for. اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد
Would you mind filling in this registration form? آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
Will you tell me when to get off? ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟
i speak under correction انچه می گویم ممکن است درست نباشد
May I have some ...? آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
capacities انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
May I have a bath towel? ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
Could we have a fork please? ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
capacity انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
Can you help me with my luggage? ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Could you drive more slowly, please? ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
full rubber حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
give a catch زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
May I change this? آیا ممکن است این را عوض کنم؟
path مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
Could you put a cot in the room? آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
May I trouble you to pass the salt please. ممکن است بی زحمت حرف نزنی ( درمقام طعنه )
Would you change the lamp please? آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
Could you move the table a little bit ? ممکن است این میز راقدری تکان بدهی ؟
Would you change the tyre please? آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
Could we have some matches please? ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
Would you call the head waiter, please? لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
Could we have a napkin please? ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
Will you have our luggage sent up? آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟
Could you put an extra bed in the room? آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
May I have some toiletpaper? ممکن است چند تا کاغذ توالت برایم بیاورید؟
Could you help me carry my luggage? ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
May I have some hangers? ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
Can I have some more ...? آیا ممکن است کمی دیگر ... برایم بیاورید؟
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
May I have the menu, please? ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
May I have the drink list, please? ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
Could you check the tyre pressure? آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
paths مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
tabled لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
branchpoint نقط های در برنامه که در آن ممکن است جهش رخ دهد
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tabling لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
concentrator گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
tables لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
maximize به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
But his body was eventually recovered. اما ممکن بود او [مرد] فقط مرده بازیافته شود.
rated through put ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
maximising به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
Could we have a plate for the child? آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
maximizing به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
prohibitive tax مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
maximised به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
Could we have a table in the non-smoking section? آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
maximizes به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
frustrations غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustration غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
defensive computing روش برنامه سازی که همه نوع خطای ممکن را در نظر می گیرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com