English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
Can you give me an estimate? ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
Other Matches
Can you give me the key, please? لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
Can you get it repaired? آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
Could we have a plate for the child? آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
Can you show me on the map where I am? آیا ممکن است به من روی نقشه نشان بدهید که کجا هستم؟
Please let me take a share in the expenses. اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
perpetuting testtimony تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
calculates برآورد کردن
calculated برآورد کردن
calculate برآورد کردن
probable <adj.> برآورد شده
estimated <adj.> برآورد شده
presumable <adj.> برآورد شده
anticipated <adj.> برآورد شده
expected <adj.> برآورد شده
abstract فهرست خلاصه برآورد
c استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
cost center قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
rub it in به خوردش بدهید
oyez گوش بدهید
send a letter کاغذ بدهید
Go ahead! انجام بدهید دیگه!
hsd it out بدهید دندان را بکنند
listen to me بمن گوش بدهید
PLease let me know(notiffy me). لطفا" به من خبر بدهید
give your v to برای اورای بدهید
give it a twist انرا پیچ بدهید
muster up your courage جرات بخود بدهید
go head ادامه بدهید بفرماید
had it trans ted بدهید ترجمه کنند
pay a way the sheet کاغذ را بدهید بیاید
Please give me this one . این یکی را لطفا" بدهید
thank tou for that book خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
Please let me give you a lift (ride). اجازه بدهید سوارتان کنم
Press the elevator button. تکمه آسانسور رافشار بدهید
Keep moving! ادامه بده [بدهید ] به راه!
Please give me four more. چهار تای دیگر به من بدهید
Please answer the telephone. لطفا" جواب تلفن را بدهید
lighterage هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
Two coffees please . لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
Can you give me a heads up? <idiom> آیا میتوانید قبلش به من خبر بدهید؟
Please give the other foot . لنگه دیگه این کفش را بدهید.
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Could you clarify that for me? می توانید توضیح بدهید که موضوع از چه قرار است؟
repondez s'il vous plait [RSVP] لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Clinch the deal while the concerned party is stI'll keen تا طرف گرم است معامله را انجام بدهید
Allow me to chew it over in my mind . اجازه بدهید دراین باره فکر کنم
midnight فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
Let me back up and explain how ... به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
makeable <adj.> ممکن
posse ممکن
possible ممکن
conceivable ممکن
thinkable ممکن
posses ممکن
feasible ممکن
workable <adj.> ممکن
executable <adj.> ممکن
manageable <adj.> ممکن
doable <adj.> ممکن
contrivable <adj.> ممکن
achievable <adj.> ممکن
feasible <adj.> ممکن
possible [doable, feasible] <adj.> ممکن
makable [spv. makeable] <adj.> ممکن
practicable <adj.> ممکن
makable <adj.> ممکن
multilevel با مقادیر ممکن
ternary با سه حالت ممکن
impracticable <adj.> غیر ممکن
perhaps ممکن است
to be posible ممکن بودن
impossible غیر ممکن
perchance ممکن است
as far as possible هر چه ممکن است
unfeasible <adj.> غیر ممکن
possibility چیز ممکن شق
possibilities چیز ممکن شق
possible capacity گنجایش ممکن
probable error خطای ممکن
available ممکن الحصول
warnings توجه به خط ر ممکن
mayhap ممکن است
warning توجه به خط ر ممکن
inexecutable <adj.> غیر ممکن
interactive را ممکن میکند
i may go ممکن است بروم
may ممکن است میتوان
an impossible act کار غیر ممکن
as much as possible هر قدر ممکن است
nemo tenetur ad impossible غیر ممکن وادارکرد
to the nth degree <idiom> بالاترین وجه ممکن
pron to با حداکثر سرعت ممکن
probable error خطای ممکن [ریاضی]
feasible solutions راه حلهای ممکن
minimise کوچک کردن تا حد ممکن
legs مسیر ممکن در یک تابع
leg مسیر ممکن در یک تابع
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
perhaps you have seen it ممکن است انرادیده باشید
ambiguous آنچه دو معنای ممکن دارد
ultimate strength حاصلضرب بیشترین بار ممکن
ramp weight حداکثر وزن ممکن هواپیما
he may come late ممکن است دیر بیاید
may i go yes you may ایا ممکن است من بروم
Excuse me. May I get by? ببخشید. ممکن است رد شوم؟
Could you bring me ... ? ممکن است ... برایم بیاورید؟
You need to take care to differentiate between facts and opinions [ differentiate facts from opinions] . شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید [حقایق را از نظرات تشخیص بدهید] .
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
May I park there? ممکن است اینجا پارک کنم؟
Would you wait for me, please? ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
By hook or by crook. somehow. هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
Can you help me with my luggage? ممکن است بارم را حمل کنید؟
May I have an ashtray? ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
May I have a blanket? ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
boolean operation یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
it is not p to climb it نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
contingency چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
ccd که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
bistable که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
bifurcation سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
contingencies چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
phoneme که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
you have perhaps seen it ممکن است انرا دیده باشید
May I have an iron? ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
meshing هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
meshes هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
mesh هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
Could you drive more slowly, please? ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
May I have a bath towel? ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
May I have a word with you? ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
capacity انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
capacities انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
May I have some soap? ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
Would you mind filling in this registration form? آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
Can you serve me immediately? آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟
Could we have a fork please? ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
Can you send a mechanic, please? آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
She has everything a woman can wish for. اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد
optimize کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
an accessible place جایی که راه یافتن بدان ممکن است
i speak under correction انچه می گویم ممکن است درست نباشد
Can you help me with my luggage? ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Will you tell me when to get off? ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟
full rubber حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
give a catch زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
Can you send a breakdown lorry, please? آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
May I change this? آیا ممکن است این را عوض کنم؟
May I trouble you to pass the salt please. ممکن است بی زحمت حرف نزنی ( درمقام طعنه )
branchpoint نقط های در برنامه که در آن ممکن است جهش رخ دهد
paths مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
May I have some hangers? ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
path مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
concentrator گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
Could we have some matches please? ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
May I have the menu, please? ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
May I have the drink list, please? ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
Could we have a napkin please? ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
May I have some toiletpaper? ممکن است چند تا کاغذ توالت برایم بیاورید؟
tables لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tabling لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
Would you change the tyre please? آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
Would you change the lamp please? آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
Will you have our luggage sent up? آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟
Could you check the tyre pressure? آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
Could you put a cot in the room? آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
Would you call the head waiter, please? لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
Could you put an extra bed in the room? آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
Could you help me carry my luggage? ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
Could you move the table a little bit ? ممکن است این میز راقدری تکان بدهی ؟
Can I have some more ...? آیا ممکن است کمی دیگر ... برایم بیاورید؟
tabled لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
Could we have a table in the non-smoking section? آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
But his body was eventually recovered. اما ممکن بود او [مرد] فقط مرده بازیافته شود.
maximised به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
maximising به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
rated through put ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com