Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 302 (14 milliseconds)
English
Persian
combat area
منطقه رزم
combat zone
منطقه رزم
Search result with all words
tee
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
ramp
منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
ramps
منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
region
منطقه
regions
منطقه
lap
منطقه پاک سازی مین
lapped
منطقه پاک سازی مین
area
منطقه
areas
منطقه
survey
بررسی کاوش منطقه
surveyed
بررسی کاوش منطقه
surveys
بررسی کاوش منطقه
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
surveillance
دیدبانی و مراقبت از منطقه
aerospace
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
remote
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
sweep
درو کردن منطقه بااتش درو در عرض
sweep
تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
fine
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fined
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
finest
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
zone
منطقه ناحیه
zone
منطقه
zone
منطقه عمل
zone
منطقه دفاعی
zone
منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zones
منطقه ناحیه
zones
منطقه
zones
منطقه عمل
zones
منطقه دفاعی
zones
منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
outside
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
outsides
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
sector
منطقه
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector
منطقه واگذاری
sector
منطقه ماموریت قطاع اتش
sectors
منطقه
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors
منطقه واگذاری
sectors
منطقه ماموریت قطاع اتش
doldrums
منطقه ارامگان استوایی
doldrums
افسردگی منطقه رکود
safe conduct
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
safe conducts
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
safe-conducts
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
sensitive
حیاتی از نظرعملیاتی منطقه حساس
contingent
سهم یک منطقه یا یک شهر در دادن بیگار و سرباز
contingents
سهم یک منطقه یا یک شهر در دادن بیگار و سرباز
seam
نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seams
نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
district
منطقه
districts
منطقه
block
منطقه
blocked
منطقه
blocks
منطقه
slot
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slotting
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
guinea pig
کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
guinea pigs
کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
provenance
حد منطقه قدرت یا درک
inside
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
coverage
منطقه زیر دید میدان دید
hinge
خط یا منطقه سوق الجیشی
hinges
خط یا منطقه سوق الجیشی
pit
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit
منطقه فرود
pits
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
منطقه فرود
dispersion
پراکندگی منطقه پراکندگی
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
illuminate
روشن کردن منطقه
illuminates
روشن کردن منطقه
illuminating
روشن کردن منطقه
redeploy
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeployed
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploying
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploys
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
chain
سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chains
سری عکسهای یک منطقه زنجیر
territories
منطقه
territory
منطقه
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
Other Matches
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
polynia
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
skid row
<idiom>
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
area of operational interest
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air surface zone
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
separation zone
منطقه حد
locale
منطقه
belt
منطقه
belted
منطقه
belts
منطقه
shingles
منطقه
locales
منطقه
regional
<adj.>
منطقه ای
local
<adj.>
منطقه ای
controlled area
منطقه ممنوعه
critical region
منطقه بحرانی
control area
منطقه کنترل
closed area
منطقه بسته
contiguous zone
منطقه مجاور
crossing area
منطقه عبور
demilitarized zone
منطقه غیرنظامی
demilitarized zone
منطقه بی طرف
defense zone
منطقه پدافند
defense sector
منطقه پدافندی
danger area
منطقه خطرناک
defended area
منطقه زیرپدافند
dead spot
منطقه ساکت
defiladed area
منطقه پوشیده
danger area
منطقه خطر
danger zone
منطقه خطر
contact area
منطقه اخذتماس
contact area
منطقه تماس
attack zone
منطقه حمله
assembly area
منطقه تجمع
assembling area
منطقه تجمع
area support
پشتیبانی منطقه
area study
بررسی منطقه
area security
تامین منطقه
area of war
منطقه جنگ
area of war
منطقه نبرد
sector of responsibility
منطقه مسئولیت
area of responsibility
منطقه مسئولیت
to move
[across]
[از]
[منطقه ای]
رد شدن
area of operation
منطقه عملیات
frontcourt
منطقه حمله
attacting zone
منطقه دروازه
goal area
منطقه دروازه
cone of silence
منطقه کور
area search
کاوش منطقه
commercial area
منطقه تجاری
collecting point
منطقه تجمع
coastal zone
منطقه ساحلی
closed area
منطقه ممنوعه
zine of saturation
منطقه اشباع
cerebral localization
منطقه بندی مخ
caution area
منطقه خطر
blind zone
منطقه کور
beatten zone
منطقه مضروبه
communication zone
منطقه مواصلات
dead area
منطقه بیروح
destruction site
منطقه تخریب
regional address
نشانی منطقه ای
rear area
منطقه عقب
prohibited zone
منطقه ممنوعه
the frigid zone
منطقه افسرده
position area
منطقه مواضع
the frigid zone
منطقه منجمده
off limits
منطقه ممنوعه
observing sector
منطقه دیدبانی
neutral zone
منطقه بیطرف
neutral zone
منطقه بی طرف
neutral zone
منطقه خنثی
military area
منطقه نظامی
middle latitude
منطقه معتدله
low pressure
منطقه کم فشار
lodgment area
منطقه استقرار
rendezvous area
منطقه تجمع
residental quarter
منطقه مسکونی
sensitive zone
منطقه حساس
sphere of influence
منطقه نفوذ
staging area
منطقه عملیاتی
strike zone
منطقه خط سیر
target area
منطقه هدف
seepage area
منطقه تراوش
seepage area
منطقه نفوذ
sector of search
منطقه کاوش
sector of fire
منطقه اتش
tensile zone
منطقه کششی
saturated zone
منطقه اشباع
safe area
منطقه بی خطر
safe area
منطقه امن
restricted area
منطقه ممنوعه
living area
منطقه زندگی
service area
منطقه سرویس
intake area
منطقه ابگیر
inner zone
منطقه داخلی
Critical Regonalism
منطقه ی بحرانی
industrial area
منطقه صنعتی
homogeneous area
منطقه یکدست
high pressure area
منطقه پر فشار
hachuring
منطقه هاشورزده
frigid zone
منطقه منجمده
free zone
منطقه ازاد
forward area
منطقه جلو
floral zone
منطقه گیاهی
firing area
منطقه تیراندازی
feasible region
منطقه امکانپذیر
exclusion area
منطقه ممنوعه
drop zone
منطقه فرود
zoning
منطقه بندی
life zone
منطقه حیاتی
torrid zone
منطقه حاره
trains area
منطقه بنه
vital area
منطقه حیاتی
lethal area
منطقه تلفات
lethal area
منطقه کشندگی
weaving section
منطقه تقاطع
zone of action
منطقه عمل
landing zone
منطقه فرود
zone of aeration
منطقه هواگیر
landing area
منطقه فرود
kill zone
منطقه کشتاردشمن
kill area
منطقه کشندگی
joint zone
منطقه مشترک
zone of fire
منطقه تیر
dispersal area
منطقه پراکندگی
buffer zone
منطقه پیشگیری
buffer zones
منطقه پیشگیری
zodiac
منطقه البروج
buffer zone
منطقه تامین
alternate aerodrome
منطقه فرودیدکی
infiltrated
نفوذ به منطقه
infiltrate
نفوذ به منطقه
infiltrates
نفوذ به منطقه
regionalism
منطقه سازی
tropical
منطقه استوایی
lay-bys
منطقه توقف
lay-by
منطقه توقف
area fire
تیر منطقه
defensive
منطقه دفاع
aeration zone
منطقه هواگیر
buffer zones
منطقه تامین
box
منطقه پنالتی
area command
فرماندهی منطقه
infiltrating
نفوذ به منطقه
area of fire
منطقه اتش
area of influence
منطقه اثر
weaving section
منطقه همبری
lay by
منطقه توقف
boxes
منطقه پنالتی
area of influence
منطقه نفوذ
area interdiction
ممانعت در منطقه
first defense gun
تیربار منطقه جلو
heartland
منطقه مرکزی وحیاتی
forward defense area
منطقه پدافند جلو
forward area
منطقه جلوی رزم
grading envelope
منطقه دانه بندی
frontal association area
منطقه ارتباطی پیشانی
forward defense area
منطقه پدافندی جلو
free safety
مدافع در منطقه ضعف
free trade area
منطقه تجارت ازاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com