English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
army service area منطقه سرویس نیروی زمینی
Other Matches
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
service area منطقه سرویس
no-man's land منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
land forces نیروی زمینی
ground forces نیروی زمینی
ground force نیروی زمینی
land force n نیروی زمینی
army staff ستاد نیروی زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
army reserve احتیاط نیروی زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
army aviator خلبان نیروی زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
army corps سپاههای نیروی زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
armies ارتش نیروی زمینی
army ارتش نیروی زمینی
army reserve قسمت احتیاط نیروی زمینی
army material command فرماندهی اماد نیروی زمینی
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
army program memorandum لایحه برنامههای نیروی زمینی
army post office شعبه پستی نیروی زمینی
army aviation هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
army assault team تیم هجومی نیروی زمینی
master sergeant استوار ارشد نیروی زمینی
army in the field نیروی زمینی درصحنه عملیات
land service خدمت نظام در نیروی زمینی
theater army نیروی زمینی صحنه عملیات
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
assistant secretary of the army معاون وزیر نیروی زمینی
army troops عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
army airdefense command post پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
army personnel center مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army personnel system سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army material program برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
chief army censor افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
stay behind باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
lets سرویس خطا سرویس بد
letting سرویس خطا سرویس بد
let سرویس خطا سرویس بد
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
lob serve سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
service dog سگ سرویس
after sales service سرویس
centermark خط سرویس
assistance dog سگ سرویس
medical response dog سگ سرویس
service line خط سرویس
serviced سرویس
service سرویس
in- خط سرویس
in خط سرویس
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
lubritorium چاله سرویس
half court زمین سرویس
sevice kick ضربه سرویس
aces امتیاز سرویس
ace امتیاز سرویس
lets سرویس خطا
service stairs پلکان سرویس
aditional service سرویس اضافی
information service سرویس اطلاعاتی
serviced بنگاه سرویس
short service line خط سرویس کوتاه
backcourt پشت خط سرویس
after sales service سرویس خدماتی
serviced سرویس کردن
letting سرویس خطا
side out خطای سرویس
windmill service سرویس چکشی
kick serve سرویس پیچشی
telephone service سرویس تلفن
let سرویس خطا
service بنگاه سرویس
air line سرویس هوایی
hand out خطای سرویس
cannon ball سرویس چکشی
cooking set سرویس پخت و پز
service echelon ردههای سرویس
service سرویس کردن
cannon balls سرویس چکشی
american twist سرویس چرخشی
underhand service سرویس ساده
truckline سرویس باربری
service over خطای سرویس
customer service technician تکنسین سرویس مشتری
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
service charge سرویس مهمانخانه وغیره
dow jones/retrieval service سرویس خبری دو جونز
left court زمین سرویس سمت چپ
odd court زمین سرویس سمت چپ
field service پشتیبانی سرویس رزمی
bibliographic retrieval service سرویس بازیابی کتابشناسی
railroad service سرویس راه اهن
servicing سرویس کردن خودروها
communications server سرویس دهنده مخابراتی
duplicate service سرویس خدماتی دوبله
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
outed نوبت سرویس اسکواش
outed دریافت کننده سرویس
out- نوبت سرویس اسکواش
tea services سرویس چای خوری
out نوبت سرویس اسکواش
out دریافت کننده سرویس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com