Dictiornary-Farsi | مهمات رسام | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 200 (10 milliseconds)

English	Persian
tracer	مهمات رسام
tracers	مهمات رسام


Other Matches

tracers	فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
tracer	فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
antimateriel ammunition	مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
field storage	انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line	صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
atomic demolition munition	خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
tracers	رسام
plotter	رسام
cartographers	رسام
tracer	رسام
cartographer	رسام
plotters	رسام
pen plotter	قلم رسام
drum plotter	رسام استوانهای
light pens	رسام نور
flatbed plotter	رسام مسطح
light pen	رسام نور
electrostatic plotter	رسام الکترواستاتیکی
ink plotter	رسام مرکبی
incremental plotter	رسام نموی
photo plotter	رسام نوری
drum plotter	رسام طبله
tracer shell	گلوله رسام
digital plotter	رسام دیجیتالی
color trace recorder	رسام رنگی
tracing routine	روال رسام
x y plotter	رسام مختصاتی
data plotter	رسام داده ها
vibrograph	رسام نوسان
plotter repeatability	قابلیت برگشت رسام
pantograph	دستگاه رسام قابل تنظیم
flat bed plotter	رسام با بستر تخت مسطح
inks	رسم خط وط روی کاغذ به وسیله رسام
ink	رسم خط وط روی کاغذ به وسیله رسام
desks	میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
desk	میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
inventory fraction	نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
hard clip area	حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
plotters	رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
plotter	رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
ordnace	مهمات
ammunition	مهمات
munitions	مهمات
munition	مهمات
ammo	مهمات
ordnance	مهمات
armed ammunition	مهمات مسلح
artillery ammunition	مهمات توپخانه
ammunition trains	بنه مهمات
separate loading	مهمات مجزا
ammunition pit	چاله مهمات
chemical ammunition	مهمات شیمیایی
igloo space	زاغههای مهمات
ammunition pit	زاغه مهمات
ammunition lot	نوبه مهمات
service ammunition	مهمات جنگی
service ammunition	مهمات رزمی
ammunition loading line	خط بارگیری مهمات
ammunition identification code	کد شناسایی مهمات
ammunition handler	متصدی مهمات
ball ammunition	مهمات مانوری
blank ammunition	مهمات مانوری
blank ammunition	مهمات مشقی
fixed ammunition	مهمات ثابت
inert ammunition	مهمات بی اثر
inert ammunition	مهمات مشقی
live ammunition	مهمات جنگی
explosive ordnance	مهمات منفجره
munitioneer	مهمات ساز
munitions of war	مهمات جنگی
drill ammunition	مهمات مشقی
piggy back	کیسه مهمات
cook off	گل کردن مهمات
practice ammunition	مهمات مشقی
separate ammunition	مهمات مجزا
caisson	واگون مهمات
caisson	صندوق مهمات
ammunition dump	زاغه مهمات
ammunition dump	انبار مهمات
load	بارگیری مهمات
lot	نوبه مهمات
ammo zero	مهمات تمام
bunker	زاغه مهمات
inert	مهمات مشقی
magazines	انبار مهمات
cave	زاغه مهمات
magazine	انبار مهمات
caves	زاغه مهمات
live	مهمات جنگی
lived	مهمات جنگی
bunkers	زاغه مهمات
loads	بارگیری مهمات
ammunition barricade	بستههای مهمات
ammunition chest	جعبه مهمات
ammunition depot	انبار مهمات
ammunition credit	سهمیه مهمات
ammunition condition	وضعیت مهمات
ammunition carrier	مهمات بیار
ammunition carrier	خودرو مهمات کش
plotter	چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters	چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotter	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
type load	نوع بار مهمات
ordnance	مهمات ساز وبرگ
ordnance	مربوط به اسلحه و مهمات
igloo space	زاغه بتونی مهمات
armement	مهمات کشتی جنگی
gunrunner	قاچاقچی اسلحه و مهمات
rack	قفسه مهمات و وسایل
gun room	مخزن مهمات درکشتی
type load	نوع مهمات هواپیما
racked	قفسه مهمات و وسایل
inventory lot	نوبه ذخیره مهمات
semifixed	مهمات نیمه ثابت
prescribed load	بار مهمات مجاز
wracks	قفسه مهمات و وسایل
racks	قفسه مهمات و وسایل
paracaisson	گاری مهمات کش دستی
wracked	قفسه مهمات و وسایل
shell room	انبار مهمات ناو
magazine space	محوطه زاغه مهمات
lot number	شماره نوبه مهمات
special ammunition	مهمات مخصوص یا ویژه
loading	بارگیری مهمات درهواپیما
arsenals	انبار مهمات جنگی
ammo plus	مهمات بیش از نصف
armed ammunition	مهمات اماده انفجار
destruction area	منطقه تخریب مهمات
ammunition depot	محل نگهداری مهمات
arsenal	انبار مهمات جنگی
ammunition point	نقطه اماد مهمات
ammunition handler	متصدی جابجایی مهمات
ammunition modification	بهتر سازی مهمات
ammunition data card	کارت مشخصات مهمات
ammunition depot	محل تدارک مهمات
ammo minus	مهمات کمتر از نصف
ammunition lift capability	مقدورات حمل مهمات
ammunition credit	سهمیه مهمات ذخیره
ammunition day of supply	روز اماد مهمات
plotter	نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotters	نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
ammunition lift capability	فرفیت حمل ونقل مهمات
required supply rate	نواخت مهمات مورد نیاز
basic load	بار مبنای مهمات یا وسایل
available supply rate	نواخت اماد مهمات موجود
practice ammunition	مهمات مخصوص تمرین هدف
ammunition in hands of troops	مهمات موجود در دست یگانها
ammunition available supply rate	نواخت اماد مهمات موجود
color codig	علامت گذاری کردن مهمات
horizontal loading	پر کردن مهمات به طور افقی
dunnage	روپوش مهمات ضربه گیر
deck board	کف یا رویه پالت حمل مهمات
feed belt	نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
small lot	نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
ready rack	قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
magazine space	زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
functional condition code	کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
inert ammunition	مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
inventory lot	نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
ammunition and toxic material open space	انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
depots	ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
color band	نوار رنگی روی جعبه مهمات
tarpaulins	بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
tarpaulin	بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
depot	ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
magazine flooding system	سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
ordnance data	اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
ordnance service	خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
standard load	بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
tumbrel or bril	ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
delivery	نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
x site	سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
deliveries	نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
service marking	علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
scabbing	بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
season cracking	ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
rack space	محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
lot integrity	دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
rearming	تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
sponson	جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
wet stowage	نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
what state	در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
half area	محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
y site	نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
magazines	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
water displacement	زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
gunroom	مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
delivery groups	مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
burning rate	سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
limber chest	جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
destruction site	منطقه تخریب مهمات محل تخریب
dump	انبار موقتی زاغه مهمات انبار
controlled fragmentation	مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
pallets	چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
pallet	چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
unexploded	عمل نکرده مهمات عمل نکرده