Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
civil engineer
مهندس ساختمان
civil engineers
مهندس ساختمان
Search result with all words
civil engineer
مهندس راه و ساختمان
civil engineers
مهندس راه و ساختمان
Other Matches
flight engineer
مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
resident engineer
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
engineers
مهندس
engineered
مهندس
engineer
مهندس
engineer in chief
سر مهندس
architects
مهندس معمار
civil engineer
مهندس شهرسازی
civil engineers
مهندس شهرسازی
engineer
افسر مهندس
pioneers
مهندس حفار
engineers
افسر مهندس
pioneered
مهندس حفار
architect
مهندس معمار
pioneers
مهندس استحکامات
pioneer
مهندس استحکامات
pioneer
مهندس حفار
engineered
افسر مهندس
mechanical engineer
مهندس مکانیک
metallogical engineer
مهندس متالوژی
town planner
مهندس شهرساز
electronic engineer
مهندس الکترونیک
electric engineer
مهندس برق
pioneered
مهندس استحکامات
design engineer
مهندس طراح
rolling mill engineer
مهندس نوردکاری
automotive engineer
مهندس مکانیک
structual engineering
مهندس سازهای
consulting engineer
مهندس مشاور
baccalaureate
لیسانسیه یا مهندس
communication engineer
مهندس مخابرات
structual engineering
مهندس ساختمانی
specialist engineering
مهندس متخصص
engineer battalion
گردان مهندس
production engineer
مهندس تولید
systems engineer
مهندس سیستم
bachelors
لیسانسیه مهندس
system engineer
مهندس سیستم
road engineer
مهندس راه
telecommunication engineer
مهندس ارتباطات
flight engineer
مهندس پرواز
first engineer
مهندس اول
bachelor
لیسانسیه مهندس
field engineer
مهندس پایکار
supervisor engineer
مهندس نافر
computer engineer
مهندس کامپیوتر
civil engineer
مهندس راه وساختمان
software engineer
مهندس نرم افزار
software engineering
مهندس نرم افزار
railway engineer
مهندس راه اهن
field engineer
مهندس پای کار
road engineer
مهندس جاده سازی
we are in need of two engineer
ما بدو تن مهندس نیازمندنیستیم
customer engineer
مهندس سخت افزار
customer engineer
مهندس سخت افزاز
applied economics engineer
مهندس اقتصاد صنعتی
civil engineers
مهندس راه وساختمان
Several engineeres were removed from office.
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
He works as engineer.
او
[مرد]
به عنوان مهندس کار می کند.
pioneers
پیش قدم سرباز مهندس حفار
pioneered
پیش قدم سرباز مهندس حفار
pioneer
پیش قدم سرباز مهندس حفار
service
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
point
نقط های در تخته مدار یا در نرم افزار که به مهندس امکان بررسی سیگنال یا داده را میدهد
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
modular construction
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
construction
ساختمان
stance
ساختمان
stances
ساختمان
structuring
ساختمان
homoplastic
هم ساختمان
frame
ساختمان
making
ساختمان
substructure
پی ساختمان
substructures
پی ساختمان
mechanism
ساختمان
building
ساختمان
building line
بر ساختمان
mechanisms
ساختمان
structure of an animal
ساختمان
structure
ساختمان
structures
ساختمان
structureless
بی ساختمان
carbody
ساختمان
erection
ساختمان
types
ساختمان
typed
ساختمان
type
ساختمان
constructions
ساختمان
foundation
پی ساختمان
erections
ساختمان
built-up
پر از ساختمان
built up
پر از ساختمان
contracting industry
صنعت ساختمان
structuralization
ایجاد ساختمان
dentition
ساختمان دندانها
contractors pump
پمپ ساختمان
structuralize
ساختمان کردن
cost of construction
بهای ساختمان
crane construction
ساختمان جرثقیل
front
نمای ساختمان
data structure
ساختمان داده ها
sandwitch construction
ساختمان لایهای
length overall
طول ساختمان
site engineering
مدیر ساختمان
constructiveness
قوه ساختمان
main building
ساختمان اصلی
capital construction
ساختمان سرمایه
steel framed structured
ساختمان فولادی
bunkhouse
ساختمان خوابگاه
built in
جزو ساختمان
building trade worker
تعمیرکار ساختمان
building trade joinery
نجاری ساختمان
soil structure
ساختمان خاک
columnar structure
ساختمان ستونی
low loss construction
ساختمان کم تلفات
situation of a building
موقعیت ساختمان
local building inspector
پلیس ساختمان
constructional feature
طرح ساختمان
constructional dimension
ابعاد ساختمان
constructional dimension
بعد ساختمان
propylaeum
در بزرگ ساختمان
component part
جزء ساختمان
cost of construction
هزینه ساختمان
fleuron
[آراستن ساختمان با گل]
plant construction
ساختمان کارخانه
height overall
ارتفاع ساختمان
height of building
بلندی ساختمان
inhouse work
توکار ساختمان
integral construction
ساختمان یکپارچه
gross area
پهنه ساختمان
intermediate structure
ساختمان داخلی
trisyly
ساختمان سه ستونی
tectonics
ساختمان شناسی
high rise block
ساختمان بلند
home building
ساختمان مسکونی
primary structure
ساختمان اصلی
imperfect structural
ساختمان ناتمام
hydraulic construction
ساختمان ابی
industrial building
ساختمان صنعتی
house building
ساختمان مسکونی
primary structure
ساختمان اولیه
tower building
ساختمان برجی
overall width
عرض ساختمان
system's design
ساختمان سیستم
chapter-house
ساختمان جلسات
zonation
ساختمان غشایی
City Hall
ساختمان شهرداری
high-rise
ساختمان بلند
cone
ساختمان مخروطی
apartment house
ساختمان آپارتمانی
exhibition building
ساختمان نمایشگاه
steel construction
ساختمان فولادی
office building
ساختمان اداری
building line
خط کناری ساختمان
on the stocks
در دست ساختمان
turn out
ساختمان اب پخش
annexe
ساختمان فرعی
under construction
دردست ساختمان
laminated construction
ساختمان ورقهای
foundation soil
پی ریزی ساختمان
laminated structure
ساختمان لایهای
pygidium
ساختمان دم و کفل
laminated structure
ساختمان متورق
fabric
ساختار ساختمان
building system
سیستم ساختمان
structurally
وابسته به ساختمان
materials
مصالح ساختمان
formation
ساختمان تشکیلات
block
یک دستگاه ساختمان
blocked
یک دستگاه ساختمان
stonework
ساختمان سنگی
material
مصالح ساختمان
structural
وابسته به ساختمان
aesthetically
زیباشناسی ساختمان
aesthetic
زیباشناسی ساختمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com