Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
pyrotechnics
مواد فشفشفهای فشفشه روشن کننده
Other Matches
flares
فشفشه روشن کننده
flare
فشفشه روشن کننده
dye marker
فشفشه نشان کننده
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
tightening material
مواد اب بندی کننده
tightening material
مواد عایق کننده
cleaner
مواد پاک کننده
coagulase
مواد منعقد کننده
illuminative
روشن کننده
illuminant
روشن کننده
illuminator
روشن کننده
coagulase
مواد دلمه یالخته کننده
illuminating shell
گلوله روشن کننده
illuminant
ماده روشن کننده
translucid
روشن کننده زجاجی
illumination round
گلوله روشن کننده
starshell
گلوله روشن کننده
oxydizing agents
مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
saprophagous
تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
full beam spread
باند کامل روشن کننده
screed
شمشه جمع کننده مواد اضافی در سطح
fastness of bleaching
ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
lightening bug ship
هلی کوپتر روشن کننده گشتی
form utility
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
retard
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
rocketed
فشفشه
rocketing
فشفشه
rockets
فشفشه
dye marker
فشفشه
flare
فشفشه
rocket
فشفشه
squibs
فشفشه
squib
فشفشه
flares
فشفشه
pyrotechnics
ترقه فشفشه
pyropowder
باروت فشفشه
tamping
بستن مواد مشتعل کننده به دور خرج کیپ کردن خرج
squib
کنایه فشفشه درکردن
very pistol
طپانچه فشفشه انداز
squibs
کنایه فشفشه درکردن
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
ptomaine
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
trip flare
مین روشن کننده جهنده موشک منور جهنده
illumination by diffusion
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
durable material
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
flash
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
daylit
روز روشن روشن کردن
illuminati
روشن ضمیران روشن فکران
daylight
روز روشن روشن کردن
half tone screen
صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
illuminating
چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminate
چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminates
چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
explain
روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explains
روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explaining
روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explained
روشن کردن باتوضیح روشن کردن
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
supplies
مواد
provisions
مواد
material
مواد
materials
مواد
protein
مواد سفیدهای
printed matter
مواد چاپی
cryptomaterial
مواد رمز
qualifying clauses
مواد اصلاحی
proteins
مواد سفیدهای
lubricants
مواد روغنی
producer's goods
مواد تولیدی
purview
مواد اساسی
lubricant
مواد روغنی
direct material
مواد مستقیم
explosives
مواد سوزا
dissolved solids
مواد محلول
defense articles
مواد پدافندی
radioactive material
مواد رادیواکتیو
composite material
مواد مرکب
print
مواد چاپی
medics
مواد دارویی
fix
مواد مخدره
fixes
مواد مخدره
printed
مواد چاپی
prints
مواد چاپی
bill of materials
فهرست مواد
bill of material
فهرست مواد
stocks
مواد ذخیره
acaricide
مواد کنه کش
accessory substances
مواد فرعی
acetone bodies
مواد استونی
active material
مواد عامل
alluvial deposit
مواد رسوبی
backing material
مواد محافظ
balsamic materials
مواد بلسانی
testing of materials
ازمایش مواد
petroleum
مواد نفتی
sealing compound
مواد ضد نشت
cohesive material
مواد چسبا
cohesive materials
مواد چسبنده
coherent materials
مواد چسبنده
nutrition
مواد غذائی
raw materials
مواد خام
substitute material
مواد جانشینی
supplies officer
مسئول مواد
suspended load
مواد غوطه ور
mineral
مواد معدنی
raw material
مواد خام
raw materials
مواد اولیه
materials handling
جابجایی مواد
assets
مواد لازم
materials requisition
درخواست مواد
materials management
مدیریت مواد
material costs
هزینههای مواد
material control
کنترل مواد
material balance
موازنه مواد
maintenance materials
مواد تعمیرات
materials transfer notes
دستورانتقال مواد
fixed material
مواد پایدار
miscellaneous provisions
مواد متفرقه
organic compound
مواد آلی
glacial drift
مواد یخرفته
organic compound
مواد شیمیایی
natural products
مواد طبیعی
narcotic drugs
مواد مخدر
fission products
مواد اتمی
washing agent
مواد شوینده
muffling material
مواد میرایی
magnetic materials
مواد مغناطیسی
jointing material
مواد پرکننده
joint sealing material
مواد درزبندی
joint filling compound
مواد درزبندی
joint filler
مواد درزبندی
instruction material
مواد درسی
inorganic materials
مواد غیرالی
indirect materials
مواد غیرمستقیم
insulating compound
مواد عایق
insulating material
مواد عایق
letter press
مواد چاپی
instructional material
مواد اموزشی
feed stock
مواد اولیه
overburden
مواد رویی
excess stock
مواد اضافی
fatigue of material
فرسودگی مواد
organic materials
مواد الی
intromission
مواد الحاقی
operating supplies
مواد کمکی
fertile meterial
مواد بارخیز
off the shelf
مواد در دسترس
explosive ordnance
مواد منفجره
fine aggregate
مواد ریز
colorant
مواد رنگی
practice material
مواد تمرینی
oddments
مواد گوناگون
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
fusion
ترکیب مواد منفجره
bill of quantities
فهرست کمی مواد
cloud attack
تک شیمیایی با مواد سمی
buffer stock
مواد اولیه ذخیره
bill of materials
صورت حساب مواد
quantity surveyor
ارزیاب کمیت مواد
ejecta
مواد بیرون ریخته
drug addiction
اعتیاد به مواد مخدر
provision room
انبار مواد غذایی
drug trafficker
قاچاقچی مواد مخدر
provisions of a contract
مواد قرار داد
fusions
ترکیب مواد منفجره
keying material
مواد اصلی رمز
durable material
مواد با عمر زیاد
inflammables
مواد قابل اشتعال
inflammable substances
مواد قابل اشتعال
dyestuff
مواد رنگی و رنگرزی
ecotope
مواد بیجان بوم
institute of materials management
موسسه مدیریت مواد
bulk material
مواد اولیه حجیم
herbicide
مواد ضد رویش گیاه
herbicides
مواد ضد رویش گیاه
exhausted materials
مواد تمام شده
ferriferous
دارای مواد اهنی
materials utilisation control
کنترل مصرف مواد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com