Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English
Persian
castle
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castles
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
Other Matches
defense
دفاع توپزن از میله ها
down
میله افتاده واخراج توپزن
bowled
باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
send down
پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
popping crease
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
leg break
بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
foundation pile
میله هایی که در فونداسیون قرار می گیرد
rag bolt
میخ پیچی که میله ان خارهایابرامدگی هایی دارد
strikers
توپ زن هنگام دفاع از میله
striker
توپ زن هنگام دفاع از میله
radialized
دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو
bar winding
میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
dead line
خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
calibrated orifice
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
sweeper
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
hollerith code
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
interplane strut
پایه هایی که دو بال هواپیماهای دوباله را به هم متصل میکند
clock
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
clocks
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
paragraphs
- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
paragraph
- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
decision
مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
decisions
مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
resource
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
RIFF
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
forcing shot
ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
LCD
چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
drawing tools
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
brush
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brushes
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
pin bowler
بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند
languages
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند
language
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند
protocols
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
incremental backup
تابع پشتیبان که فقط فایل هایی را ذخیره میکند که نسبت به ذخیهر قبلی تغییر کرده اند
caches
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
distribute
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
distributing
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
distributes
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
trunks
باس یا خط ارتباطی که از سیم هایی تتشکیل شده است و بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری را بهم وصل میکند
ion deposition
فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند
trunk
باس یا خط ارتباطی که از سیم هایی تتشکیل شده است و بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری را بهم وصل میکند
mid wicket
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
drawbar
میلهای که واگونهای قطار رابه لکوموتیو متصل میکند میله اتصال واگون
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
plotter
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotters
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
Startup folder
پرونده خاص در دیسک سخت که حاوی برنامه هایی است که خودکار اجرا می شوند وقتی که کار ویندوز را آغاز میکند
spaces
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
space
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
control rod
میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
L cache
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
lisp
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
cross compiling assembling
روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
software
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است
title
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
LIM EMS
استانداردی که حافظه جانبی بالاتر از کلید بایت را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامه هایی که خاص نوشته شده اند به کار می رود
samisch variation
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
briefest
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
tenpin
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
papers
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papering
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papered
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
double wood
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
rulers
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
feint
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
حرکت از میله بالا به میله پایین
feints
حرکت از میله بالا به میله پایین
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
shafts
میله ستون میله چاه
shaft
میله ستون میله چاه
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
afterwards
پس ازان
away
پس ازان
thence
پس ازان
thereof=of that
ازان
therefter
پس ازان
therefter
ازان پس
this is inferior to that
این ازان
subsequent to that event
پس ازان رویداد
therein
ازان حیث
it is all greek to me
ازان سودرنمیاورم
long a
مدتهاپس ازان
thereafter
بعد ازان
eftsoon
اندکی پس ازان
defense
دفاع وزارت دفاع
one on one
دفاع یارگری دفاع تک به تک
he is not of that stamp
ازان جنس نیست
next
نزدیک ترین پس ازان
this is better than that
این ازان بهتراست
it is pervious to light
روشنایی ازان می گذرد
wellŠwhat of it?
چه نتیجهای ازان بدست می اید
he is not of that type
ازان قبیل اشخاص نیست
dye wood
چوبی که ازان رنگ میگیرند
i am impatient for it
ازان بابت بیطاقت هستم
to gut a book
مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
dice box
پیالهای که طاس را ازان میریزند
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
self defense
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
mofette
دهانهای که ازان دمه بد بو بیرون اید
it is not d.
نمیتوان ازان صرف نظر کرد
it came to my knowledge
من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
feed door
دری که ازان سوخت درکوره میریزند
i gave up the idea
ازان خیال صرف نظر کردم
secernent
اندامی که چیزی ازان تراوش کند
fitch
موی راسویاقلم مویی که ازان بسازند
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
batsmen
توپزن
batsman
توپزن
backstop
توپزن
fly agaric
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
to slit hide into thongs
پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
fly bane
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
it savours of revenge
بوی انتقام یاکینه جویی ازان می اید
one's pet aversion
چیزی که شخص مخصوصا ازان بیزار است
ten yard
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
fustic
یکجورچوب زردکه رنگ پستهای ازان میگیرند
giants stride
تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
to say grace
دعای سپاسگزاری کردن پیش ازخوراک یاپس ازان
pete cock
شیر کوچک که ازان هوا یابخار بیرون می اید
chock
قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
redan
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
battery
توپزن و توپگیر
controlling
توپزن دقیق
banjo hitter
توپزن ضعیف
control
توپزن دقیق
batteries
توپزن و توپگیر
controls
توپزن دقیق
balks
خطای توپزن
baulks
خطای توپزن
stonewaller
توپزن تدافعی
balking
خطای توپزن
balked
خطای توپزن
baulking
خطای توپزن
baulked
خطای توپزن
balk
خطای توپزن
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
gopher wood
چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
soever
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
special vertict
رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
stumps
سوزاندن توپزن کریکت
stumping
سوزاندن توپزن کریکت
ducks
اخراج توپزن بی امتیاز
duck
اخراج توپزن بی امتیاز
duckings
اخراج توپزن بی امتیاز
stumped
سوزاندن توپزن کریکت
on drive
ضربه بسمت توپزن
dismisses
سوزاندن توپزن و اخراج او
dismiss
سوزاندن توپزن و اخراج او
dismissing
سوزاندن توپزن و اخراج او
catcher
توپگیر پشت سر توپزن
ducked
اخراج توپزن بی امتیاز
stump
سوزاندن توپزن کریکت
counted
تعداد امتیاز توپزن
ground
محل ایستادن توپزن
doubled
توپزن 0001امتیازی فصل
double
توپزن 0001امتیازی فصل
counts
تعداد امتیاز توپزن
counting
تعداد امتیاز توپزن
take a wicket
سوزاندن توپزن کریکت
count
تعداد امتیاز توپزن
doubled up
توپزن 0001امتیازی فصل
fine leg
محل پشت سر توپزن
helmcloud
ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
ballast
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
leg hit
ضربه بسمت محدوده توپزن
night-watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen
توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
blooper
پرتاب اهسته توپ به توپزن
complete game
یک بازی کامل از طرف توپزن
ball
توپ دور از دسترس توپزن
out of one's ground
تجاوز توپزن از محل ایستادن
handle the ball
دست زدن توپزن به توپ
beanball
توپی که هدف ان سر توپزن باشد
rain box
صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
grey matter
بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
mulch
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com