Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
omni axial nozzle |
نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود |
|
|
Other Matches |
|
jetevator |
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست |
rocket motor |
موتور راکت |
ramrocket engine |
موتور رم راکت |
rocket engine |
موتور راکت |
burns |
کارکردن موتور راکت طبق برنامه |
burn |
کارکردن موتور راکت طبق برنامه |
turborocket |
ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور |
hot test |
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد |
boost rocket |
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر |
volumetric loading/density |
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته |
tune up <idiom> |
تنظیم موتور ماشین |
tune up |
موتور را تنظیم کردن |
timing |
تنظیم زمان احتراق موتور |
concatenation motor control |
تنظیم زنجیری سرعت موتور |
timing |
تنظیم زمان عمل کردن موتور |
center |
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور |
range calibration |
تعیین دقت مسافت تنظیم برد سلاح |
adjustable <adj.> |
قابلیت تنظیم قسمت های مختلف دار قالی |
switching |
نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند |
adaptation |
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف |
adaptations |
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف |
subalpine |
ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه |
range resolution |
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی |
bit mapped screen |
pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه |
timing disc |
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور |
differential compression check |
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود |
set out |
شرح دادن تنظیم کردن تعیین کردن |
timed |
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن |
time |
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن |
times |
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن |
motoring |
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور |
charting |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
chart |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
charts |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
target discrimination |
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف |
charted |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
mixed capitalism |
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد |
fractional |
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف |
systems analysis |
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم |
blocage |
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.] |
selectable |
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند |
symbiosis |
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم |
heterogeneous network |
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند |
fdm |
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند |
vortex separation |
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی |
nozzles |
نازل |
nozzle |
نازل |
external combustion engine |
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز |
engine |
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی |
exhaust nozzle |
نازل خروجی |
nozzle throat |
گلوگاه نازل |
nozzle efficiency |
کارایی نازل |
nozzle efficiency |
راندمان نازل |
nozzle diaphragm |
دیافراگم نازل |
at a low price |
بقیمت نازل |
reduced price |
بهای نازل |
secondary nozzle |
نازل ثانویه |
de leval nozzle |
نازل همگرا |
paint program |
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد |
allocating |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
allocate |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
allocates |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
nozzle contraction |
نسبت همگرایی نازل |
supersonic nozzle |
نازل مافوق صوت |
nozzle expasion ratio |
نسبت واگرایی نازل |
main nozzle |
شیپوره یا نازل اصلی |
injector nozzle |
نازل سوخت پاش |
nozzle tester |
دستگاه ازمایش نازل |
burner nozzle |
نازل سوخت پاش |
functioned |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
functions |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
function |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
estate in common |
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع |
plummeted |
نازل شدن سرنگون وارافتادن |
plummeting |
نازل شدن سرنگون وارافتادن |
plummets |
نازل شدن سرنگون وارافتادن |
plummet |
نازل شدن سرنگون وارافتادن |
con di nozzle |
نازل موتورجت با مقطع همگرا |
authentication |
تعیین نشانی تعیین معرف کردن |
variable geometry engine |
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند |
bus |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
bussed |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
busing |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
bused |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
buses |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
busses |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
bussing |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
engine mounting |
نصب موتور قرارگاه موتور |
frequency |
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند |
frequencies |
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند |
sight adjustment |
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن |
allogamous |
مختلف الجنس و مختلف النوع |
camera station |
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین |
profile |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
profiled |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
profiles |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
profiling |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
tree of life |
درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.] |
tunes |
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق |
tune |
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق |
defaulted |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
defaulting |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
default |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
defaults |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
firing order |
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح |
tunes |
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل |
tune |
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل |
range spotting |
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن |
slip ring induction motor |
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ |
highway |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
highways |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
double squirrel cage motor |
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل |
flat twin engine |
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر |
hunting design |
طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.] |
racquet |
راکت |
racket |
راکت |
racquets |
راکت |
gutting |
زه راکت |
rockets |
راکت |
rocketing |
راکت |
gut |
زه راکت |
rocket |
راکت |
rocketed |
راکت |
guts |
زه راکت |
page |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
paged |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
pages |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
archer |
راکت صوتی |
fires |
پرتاب راکت |
breeder rocket |
راکت زاینده |
fired |
پرتاب راکت |
rocket fuel |
سوخت راکت |
rocket thrust |
تراست راکت |
archers |
راکت صوتی |
hybrid rocket |
راکت مختلط |
fire |
پرتاب راکت |
ideal rocket |
راکت ایده ال |
racquet |
راکت تنیس |
asroc |
راکت ضد زیردریایی |
ion rocket |
راکت یونی |
rocket sonde |
راکت هواشناسی |
racket |
راکت تنیس |
racquets |
راکت تنیس |
paddle |
راکت پینگ پنگ |
breeder rocket |
راکت سوخت ساز |
paddling |
راکت پینگ پنگ |
paddles |
راکت پینگ پنگ |
liquid rocket |
راکت سوخت مایع |
forehands |
ضربه با روی راکت |
forehand |
ضربه با روی راکت |
paddled |
راکت پینگ پنگ |
press |
قاب راکت تنیس |
presses |
قاب راکت تنیس |
backhand |
ضربه با پشت راکت |
backhands |
ضربه با پشت راکت |
rheostatic |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
rheostat |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
calibration |
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی |
dosimetry |
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده |
single phase induction motor |
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه |
wood shot |
ضربه با قسمت چوبی راکت |
tennis grip |
طرز گرفتن راکت تنیس |
sweet spot |
قسمت مرکزی راکت یا چوب |
aerobee |
نوعی راکت تجسسی دریایی |
aeolus |
نوعی راکت صوتی دریایی |
locate |
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن |
locates |
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن |
located |
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن |
locating |
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن |
decollate |
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی |
backhand |
باپشت راکت ضربت وارد کردن |
sponging |
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ |
sponged |
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ |
sponge |
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ |
tetherball |
نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ |
backhands |
باپشت راکت ضربت وارد کردن |
squash rackets |
یکجو رتوپ بازی که ماننداست به راکت |
swing |
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد |
swings |
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد |
sight alinement |
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله |
backswing |
تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب |
gates |
فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی |
gate |
فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی |
nose cone |
دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت |
air priorities committee |
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار |
star design |
طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.] |
plug nozzle |
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی |
talus |
دامنه |
amplitude |
دامنه |
magnitude |
دامنه |
tails |
دامنه |
brae |
دامنه |
ranges |
دامنه |
mountainsides |
دامنه |
hillside |
دامنه |
mountainside |
دامنه |
hillsides |
دامنه |
tail |
دامنه |
tailed |
دامنه |
scope |
دامنه |