English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
inarticulate ناشمرده درست ادا نشده
Other Matches
inexact درست نشده
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
it was i. calculated درست حساب نشده بود
untold ناشمرده
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
gabble سخن ناشمرده
gabbled سخن ناشمرده
inarticulately بطور ناشمرده
gabbling سخن ناشمرده
gabbles سخن ناشمرده
inarticulation گفتار ناشمرده
gibber سخن تند و ناشمرده
jabbers سخن تند و ناشمرده
jabbering سخن تند و ناشمرده
gabbled ناشمرده حرف زدن
gibbers سخن تند و ناشمرده
jabbered سخن تند و ناشمرده
jabber سخن تند و ناشمرده
gabble ناشمرده حرف زدن
gabbles ناشمرده حرف زدن
gibbering سخن تند و ناشمرده
gibbered سخن تند و ناشمرده
gabbling ناشمرده حرف زدن
jaber سخن تند و ناشمرده گپ
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
jaber وراجی کردن تند و ناشمرده گفتن
intersections تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
and تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joins تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
false 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
conjunctions تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
either or operation تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
disjunction تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
unions تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
union تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
assertion 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
conjunction تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
alternation تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
irredenta انجام نشده جبران نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
temper درست ساختن درست خمیر کردن
tempered درست ساختن درست خمیر کردن
tempers درست ساختن درست خمیر کردن
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
judiciousness قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
incomplete انجام نشده پر نشده
gibber تند و ناشمرده سخن گفتن دست و پا شکسته حرف زدن ور زدن
gibbering تند و ناشمرده سخن گفتن دست و پا شکسته حرف زدن ور زدن
gibbered تند و ناشمرده سخن گفتن دست و پا شکسته حرف زدن ور زدن
gibbers تند و ناشمرده سخن گفتن دست و پا شکسته حرف زدن ور زدن
he talks very indistinctly بسیار ناشمرده سخن میگوید معلوم نیست چه میگوید
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
uncharged پر نشده
unbowed خم نشده
unconnected وصل نشده
uncircumcised ختنه نشده
roughdry اطو نشده
uncleared ترخیص نشده
uncoditioned قطعی نشده
wound less زخمی نشده
uncoditioned شرط نشده
unworn کهنه نشده
undirected هدایت نشده
unnormalized هنجار نشده
undeeded در سندقید نشده
undefined تعریف نشده
unworn استعمال نشده
unoccupied اشغال نشده
unread خوانده نشده
unwashed شسته نشده
unshod نعل نشده
unset ثابت نشده
unsaved پس انداز نشده
uncounted شمرده نشده
unsaturated اشباع نشده
unsaturate اشباع نشده
unpremediated تصور نشده
unpolished پرداخت نشده
vacant اشغال نشده
unsight دیده نشده
unsought کاوش نشده
unsocialized اجتماعی نشده
undisiplined تربیت نشده
unexploded منفجر نشده
virgins استفاده نشده
unleached سفید نشده
virgin استفاده نشده
unlicked لیسیده نشده
unthickened تغلیظ نشده
unstudied مطالعه نشده
unabridged کوتاه نشده
unspotted ننگین نشده
savaging رام نشده
unpaid پرداخت نشده
unbidden دعوت نشده
unalloyed الیاژ نشده
unmitigated کاسته نشده
uncharted اکتشاف نشده
unbroken رام نشده
unsettled تصفیه نشده
uncontrolled کنترل نشده
uncontrolled مهار نشده
unchanged عوض نشده
unabridged تلخیص نشده
uncommitted تقبل نشده
undisturbed مختل نشده
unfulfilled انجام نشده
outstanding واریز نشده
outstanding وصول نشده
savages رام نشده
savaged رام نشده
savage رام نشده
unadulterated مخلوط نشده
unattached توفیق نشده
unattached اعزام نشده
uninvited دعوت نشده
outstandingly پرداخت نشده
outstandingly تصفیه نشده
outstandingly وصول نشده
outstandingly واریز نشده
outstanding پرداخت نشده
outstanding تصفیه نشده
unfulfilled اجرا نشده
haggard رام نشده
increate افریده نشده
inedited منتشر نشده
inedited چاپ نشده
inextinct نیست نشده
innascible زایده نشده
intemerate بی ناموس نشده
unfinished تمام نشده
non switched line خط گزینه نشده
opens واریز نشده
opened واریز نشده
tenantless اشغال نشده
the date was not specified نشده بود
unaccommodated فراهم نشده
unaccomplished انجام نشده
unbacked رام نشده
unsung سروده نشده
in sheets صحافی نشده
uncut بریده نشده
uncut قطع نشده
uncut از هم جدا نشده
unclaimed مطالبه نشده
unabated کاسته نشده
unsung خوانده نشده
unsung ستایش نشده
sightless دیده نشده
unseen مشاهده نشده
unseen مکشوف نشده
unasked سوال نشده
autochthonous جابجا نشده
custom uncleared ترخیص نشده
imperforate منگنه نشده
in quires صحافی نشده
unbowed سر کوب نشده
unearned کسب نشده
uninspected <adj.> ممیزی نشده
uninspected <adj.> امتحان نشده
undetected کشف نشده
unaudited <adj.> آزمایش نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com