Total search result: 301 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
irrelevant |
نا مربوط |
|
|
Search result with all words |
|
current |
مربوط به زمان حال |
currents |
مربوط به زمان حال |
pertain |
مربوط بودن متعلق بودن |
pertained |
مربوط بودن متعلق بودن |
pertains |
مربوط بودن متعلق بودن |
formula |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
formulae |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
formulas |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
acoustic |
مربوط به صدا مربوط به سامعه |
acoustic |
مربوط به صدا |
several |
انفرادی مربوط به خود چند تن |
Antarctic |
مربوط به قطب جنوب |
our |
متکی یا مربوط بما |
your |
مربوط به شما متعلق به شما |
diurnal |
مربوط به روز جانورانی که درروزفعالیت دارند |
sales |
مربوط به فروش |
din |
سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها |
mechanical |
مربوط به ماشین ها |
aerodynamics |
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا |
logistical |
مربوط به لجستیک |
logistical |
مربوط به اماد یکانها |
fraud |
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر |
frauds |
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر |
Victorian |
مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا |
message |
در مقصد مربوط میشود |
messages |
در مقصد مربوط میشود |
period |
منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی |
periods |
منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی |
free |
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه |
freed |
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه |
freeing |
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه |
frees |
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه |
relative |
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است |
header |
اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده |
headers |
اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده |
documentation |
متنهای مربوط به چیزی |
toggle |
مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است |
toggles |
مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است |
executive |
مربوط به سیستم عامل یک کامپیوتر |
executives |
مربوط به سیستم عامل یک کامپیوتر |
arithmetic |
مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب |
physical |
فیزیکی مربوط به تاسیسات |
physical |
مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی |
semantics |
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2- |
left wing |
مربوط به جناح چپ |
left-wing |
مربوط به جناح چپ |
bear |
مربوط بودن |
bears |
مربوط بودن |
circuit |
اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص |
circuits |
اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص |
down |
مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند |
pip |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
pipped |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
pipping |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
pips |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
connect |
مربوط کردن |
connect |
اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن |
connects |
مربوط کردن |
connects |
اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن |
cyclic |
کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود |
off |
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت |
facial |
مربوط به صورت |
backstage |
مربوط به پشت پردهء نمایش |
appertain |
مربوط بودن متعلق بودن |
appertained |
مربوط بودن متعلق بودن |
appertaining |
مربوط بودن متعلق بودن |
appertains |
مربوط بودن متعلق بودن |
sacrilegious |
مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی |
etymological |
مربوط به ریشه لغات |
subsistence |
مربوط به زیست |
mathematical |
مربوط به ریاضیات |
privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
privacy |
حق یک شخص برای کسترش دادن یا محدود کردن دستیابی به داده مربوط به خودش |
biotechnology |
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است |
name |
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند |
names |
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند |
operational |
قابل استفاده مربوط به عملیات |
robotics |
مط العه هوش مصنوعی , برنامه ریزی و سافت مربوط به ساخت رباتها |
organizational |
مربوط به سازمان |
organizational |
مربوط به روشی که چیزی مرتب شده است |
Elizabethan |
مربوط به بدوره ملکه الیزابت |
postal |
مربوط به پست |
senile |
مربوط به پیری |
sonic |
مربوط به صوت یاسرعت صوت |
residential |
مربوط به اقامت |
liturgical |
مربوط به علم العبادات |
ancillary |
مستخدم بومی مربوط به کلفت |
bawdy |
مربوط به جاکشی |
episcopal |
مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت |
graphic |
مربوط به نقاشی یاترسیم |
graphic |
مربوط به نقاشی |
general |
شرکت مربوط به امور اداری اصلی |
general |
مربوط به همه چیز |
generals |
شرکت مربوط به امور اداری اصلی |
generals |
مربوط به همه چیز |
set |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
sets |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
setting up |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
electronic |
الکترونیکی مربوط به الکترونیک |
post |
مربوط به پست |
Other Matches |
|
program loans |
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها |
tactical |
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی |
tactically |
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی |
inference |
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد |
inferences |
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد |
elevation guidance |
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما |
victual |
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار |
bioclimatic |
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی |
auditory |
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری |
genital |
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی |
supervisory |
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور |
acoustical |
مربوط به صدا مربوط به سامعه |
distance angle |
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف |
xenial |
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان |
range component |
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد |
civil appropriation |
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی |
hypobaric |
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو |
pertinenet |
مربوط |
cretaceous |
مربوط به گچ |
pertaining |
مربوط به |
condequent |
مربوط |
pertinent |
مربوط |
as for |
مربوط به |
affined |
مربوط |
correspondent |
مربوط به |
curatorial |
مربوط به |
eight bit system |
مربوط به یک |
vespertinal |
مربوط به شب |
coordinate |
مربوط |
correspondents |
مربوط به |
proper |
مربوط |
germane |
مربوط |
hydraulic |
مربوط به اب |
lineal |
مربوط به خط |
coherent |
مربوط |
related |
مربوط |
apposite |
مربوط |
relevant |
مربوط |
caprine |
مربوط به بز |
pertinent |
مربوط به |
for |
مربوط به |
cerebellar |
مربوط به مخچه |
computational |
مربوط به یک محاسبه |
capitular |
مربوط بفصل |
affiliated |
مربوط ساختن |
c |
مربوط به کامپیوتر |
operatic |
مربوط به اپرا |
affiliates |
مربوط ساختن |
brumal |
مربوط به زمستان |
affiliate |
مربوط ساختن |
commisural |
مربوط به درزوپیوندگاه |
chromatic |
مربوط به رنگها |
collegial |
مربوط به دانشکده |
chromic |
مربوط به کرومیوم |
churchly |
مربوط به کلیسا |
calligraphic |
مربوط به خطاطی |
parental |
مربوط به والدین |
prospective |
مربوط به اینده |
caloric |
مربوط به کالری |
communist |
مربوط به کمونیسم |
corresponsive |
مربوط بیکدیگر |
garlicky |
مربوط به سیر |
ecumenical |
مربوط به سرتاسرجهان |
verbs |
مربوط به صدا |
haemic |
مربوط بخون |
verb |
مربوط به صدا |
occupational |
مربوط به شغل |
genethliac |
مربوط به طالع |
coherently |
بطور مربوط |
glossal |
مربوط به زبان |
glyptic |
مربوط به حکاکی |
goidelic |
مربوط بسلت |
hawaiian |
مربوط به هاوایی |
hominoid |
مربوط به بشر |
horsy |
مربوط به اسب |
hydrographic |
مربوط به اب نگاری |
thermal |
مربوط به گرما |
personal |
مربوط به کسی |
gallinaceous |
مربوط بماکیان |
four dimensional |
مربوط به بعدچهارم |
futuristic |
مربوط به اینده |
vehicular |
مربوط به خودرو |
dictoral |
مربوط به دکتری |
divisional |
مربوط به تقسیم |
domiciliary |
مربوط به خانه |
expiratory |
مربوط به زفیر |
faunae |
مربوط به جانوران |
filiate |
مربوط ساختن |
polar |
مربوط به قط بها |
polar |
مربوط به قطب |
Hellenic |
مربوط به یونان |
womanish |
مربوط به زن یا زنان |
mammary |
مربوط به پستان |
mammary |
مربوط به پستانداران |
contiguous |
مربوط بهم |
fistulous |
مربوط به ناسور |
hydropic |
مربوط به استسقاء |
affiliating |
مربوط ساختن |
ameba |
مربوط به امیب |
acetarious |
مربوط به سالاد |
ceremonial |
مربوط به جشن |
ceremonials |
مربوط به جشن |
matrimonial |
مربوط به ازدواج |
marital |
مربوط به زناشویی |
surgical |
مربوط به جراحی |
psychiatric |
مربوط به روانپزشکی |
fossils |
مربوط بادوارگذشته |
achaean |
مربوط به اخائیه |
achaian |
مربوط به اخائیه |
astrological |
مربوط به نجوم |
amazonian |
مربوط به امازونها |
aluminous |
مربوط به الومینیوم |
aguish |
مربوط به تب و لرز |
agrologic |
مربوط بخاکشناسی |
aesthetic |
مربوط به علم |
aesthetically |
مربوط به علم |
adulterous |
مربوط به زنا |
fossil |
مربوط بادوارگذشته |
racing |
مربوط بمسابقه |
outbound |
مربوط به خارج |
fractional |
مربوط به بخشها |
commercial |
مربوط به تجارت |
nasal |
مربوط به بینی |
nautical |
مربوط به کشتیرانی |
ovarian |
مربوط به تخمدان |
textual |
مربوط به متن یا نص |
baronial |
مربوط به بارون |
American |
مربوط بامریکا |
military |
مربوط به نظام |
fractional |
مربوط به بخشهایی |
dependent |
مربوط محتاج |
concerns |
مربوط بودن به |
familial |
مربوط به خانواده |
concern |
مربوط بودن به |
municipal |
مربوط به شهرداری |
attached |
مربوط متعلق |
valedictory |
مربوط به خداحافظی |
Americans |
مربوط بامریکا |
britannic |
مربوط به بریتانیا |
acrobatic |
مربوط به بندبازی |
speculative |
مربوط به اندیشه |
technological |
مربوط به فناوری |
atomistic |
مربوط به اتم |
technologically |
مربوط به فناوری |
astro |
مربوط به نجوم |
as to |
عطف به مربوط به |
geriatric |
مربوط به پیری |
circumstantial |
مربوط به موقعیت |
bardic |
مربوط به رامشگری |
retired |
مربوط به بازنشستگی |
electrically |
مربوط به الکتریسیته |
budgetary |
مربوط به بودجه |
existential |
مربوط به هستی |
aeronautical |
مربوط به فضانوردی |
bear on |
مربوط بودن |
anal |
مربوط به مقعد |
basal |
مربوط به ته یابنیان |
centenarian |
مربوط به قرن |
centenarians |
مربوط به قرن |
arteriovenous |
مربوط به رگها |
sartorial |
مربوط به خیاطی |
anent |
در مشارکت با مربوط به |
analitical |
مربوط به تجزیه |
ammino |
مربوط به امونیاک |
ameboid |
مربوط به امیب |
meteorological |
مربوط به هواسنجی |
amebic |
مربوط به امیب |
congressional |
مربوط به کنگره |
anglian |
مربوط به نژاد |
arithmeticlal |
مربوط به حساب |
archival |
مربوط به بایگانی |
arbitrative |
مربوط بحکمیت |
arbitral |
مربوط به حکمیت |
feminine |
مربوط به جنس زن |
my |
مربوط بمن |
nuclear |
مربوط به اتمی |
thematic |
مربوط بموضوع |
ameban |
مربوط به امیب |
hydrostatic |
مربوط به فشار اب |
yester |
مربوط به دیروز |
villatic |
مربوط به دهکده |
vespertine |
مربوط به شب شبانه |
self- |
مربوط به خود |
versicular |
مربوط به ایات |
ghostly |
مربوط به روح |
vermian |
مربوط به کرم |
typographic |
مربوط به چاپ |
procephalic |
مربوط به جلو سر |
pertian |
مربوط بودن |
communists |
مربوط به کمونیسم |
woodsy |
مربوط به جنگل |
weaponary |
مربوط به اسلحه |
vindicative |
مربوط به توجیه |
pertain to |
مربوط بودن به |
histrionic |
مربوط به نمایش |
tutorials |
مربوط به قیمومت |
tutorial |
مربوط به قیمومت |
professorate |
مربوط به استادی |
numerical |
مربوط به اعداد |
to the point |
مربوط بموضوع |