Dictiornary-Farsi | نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
surcharge	نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges	نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه


Other Matches

surcharges	هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge	هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges	مبلغ جریمه نرخ اضافی
surcharge	مبلغ جریمه نرخ اضافی
surcharges	مالیات اضافی
surtax	مالیات اضافی
surcharge	مالیات اضافی
droppers	قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper	قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
supertax	مالیات بر درامد اضافی
surtax	مالیات بر درامد اضافی
excess burden of taxation	بار اضافی مالیات
over break	خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
outrigged	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system	کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty	وفیفه اضافی ماموریت اضافی
extensions	اضافی
extension	اضافی
accessional	اضافی
redundant	اضافی
overflows	اضافی
unduly	اضافی
overflowed	اضافی
overflow	اضافی
accessing	اضافی
accesses	اضافی
accessed	اضافی
supplementary	اضافی
excess	اضافی
floating	اضافی
excesses	اضافی
additional	اضافی
plus	اضافی
surplus	اضافی
surpluses	اضافی
access	اضافی
supernumerary	اضافی
de trop	اضافی
paragogic	اضافی
surplusage	اضافی
overtime	اضافی
supplemantary	اضافی
relative	اضافی
surplus production	تولید اضافی
surplus stock	موجودی اضافی
furthers	اضافی زائد
surplus value	ارزش اضافی
surplus water	ابهای اضافی
overloaded	بار اضافی
surplus material	ماده اضافی
supplementary costs	هزینههای اضافی
overcharged	هزینه اضافی
overcharge	هزینه اضافی
superimposed	اتش اضافی
spill water	ابهای اضافی
sunk cost	هزینههای اضافی
sudden-death	وقت اضافی
sudden death	وقت اضافی
an a.chapter	یک باب اضافی
furthering	اضافی زائد
furthered	اضافی زائد
the intercalary month	ماه اضافی
supplementary	اضافی مکمل
barrages	وقت اضافی
bonuses	پرداخت اضافی
additional <adj.>	مکمل اضافی
further	اضافی زائد
overloads	بار اضافی
barrage	وقت اضافی
beauty sleep	خواب اضافی
overload	بار اضافی
excess price	قیمت اضافی
flab	گوشت اضافی
bonus	پرداخت اضافی
overhead costs	هزینههای اضافی
poundage	هزینه اضافی
extra duty	خدمت اضافی
extra current	جریان اضافی
extra cost	هزینه اضافی
excess supply	عرضه اضافی
excess stock	مواد اضافی
excess reserves	ذخائر اضافی
excess profit	سود اضافی
redundant equation	معادله اضافی
extra equipment	تجهیزات اضافی
extra period	وقت اضافی
extra time	وقت اضافی
overhand knot	گره اضافی
overirrigation	ابیاری اضافی
overpayment	پرداخت اضافی
overvoltage	ولتاژ اضافی
overestimation	براورد اضافی
postiche	متن اضافی
intercalary	اضافی افزوده
incremental cost	هزینه اضافی
extra premium	پاداش اضافی
excess pressure	فشار اضافی
excess load	بار اضافی
excess length	طول اضافی
additional score	نمره اضافی
additional outlet	آبگیر اضافی
additional charges	خرجهای اضافی
additional charges	اتهامات اضافی
addition record	رکورد اضافی
slip sheet	صفحه اضافی
overcharging	هزینه اضافی
adduct	ترکیب اضافی
aditional service	سرویس اضافی
adscript	یادداشت اضافی
excess capacity	فرفیت اضافی
shootoff	مسابقه اضافی
regulating cell	پیل اضافی
end cell	پیل اضافی
days of grace	مهلت اضافی
climbing lane	خط اضافی در سر بالایی
boostes pump	پمپ اضافی
auxiliary work	کارهای اضافی
ancillary equipment	تجهیزات اضافی
overcharges	هزینه اضافی
surcharges	هزینه اضافی
surcharges	نرخ اضافی
overtime	ساعات اضافی
overtime	وقت اضافی
surcharge	نرخ اضافی
padding	متن اضافی
over-	گذشته اضافی
surcharge	هزینه اضافی
over	گذشته اضافی
addition	اسم اضافی ضمیمه
jury sturt	پایه اضافی یا موقتی
margins	زمان یا فضای اضافی
supplements	تکمیل کننده اضافی
sudden victory	پیروزی در وقت اضافی
supplementing	تکمیل کننده اضافی
supplement	تکمیل کننده اضافی
supplemented	تکمیل کننده اضافی
additions	اسم اضافی ضمیمه
overcharges	اضافی هزینه کردن
supplementary	موضع تکمیلی اضافی
cumulative evidence	قرائن یا مدارک اضافی
excess meter	کنتور مصرف اضافی
value added network	ارزش اضافی شبکه
third brush regulation	تنظیم با زغال اضافی
accrued expenditures	هزینه های اضافی
terret or rit	حلقه یراق اضافی
overcharging	اضافی هزینه کردن
overflows	ابهای اضافی لبریزی
extrasystole	ضربان اضافی قلب
overflowed	ابهای اضافی لبریزی
third brush generator	دینام با زغال اضافی
overflow	ابهای اضافی لبریزی
margin	زمان یا فضای اضافی
bonuses	پرتاب پنالتی اضافی
less than carload	وزن بار اضافی
extras	فوق العاده اضافی
extra-	فوق العاده اضافی
extra	فوق العاده اضافی
plusage	سرامد مقدار اضافی
plussage	سرامد مقدار اضافی
additionally	بطور اضافی یا زائد
acompaniment	تزئینات اضافی در ساختمان
overcharge	اضافی هزینه کردن
surcharge	درصد هزینههای اضافی
surpluses	اقلام اضافی و مازاد
surplus	اقلام اضافی و مازاد
incremental cost	هزینه های اضافی
extra expenses	هزینه های اضافی
additional costs [expenses]	هزینه های اضافی
motorcar accessories	لوازم اضافی اتومبیل
overcharged	اضافی هزینه کردن
bonus	پرتاب پنالتی اضافی
surcharges	درصد هزینههای اضافی
shootoff	مسابقه اضافی تیراندازی
sullage	مواد اضافی فلزات مذاب
noncrew	خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
spares	اقلام اضافی وسایل یدکی
overhead personnel	پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
pillion seat	جای اضافی در موتور سیکلت
extra cover	پوشش اضافی برای بل گرفتن
overproduction	تولید اضافی یا بیش از حد بس فراوری
dropper fly	طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
overcharge	قیمت اضافی غلو کردن
overcharging	قیمت اضافی غلو کردن
I feel like a fifth wheel.	من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
additional protocol	مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
overcharged	قیمت اضافی غلو کردن
There's no need to elaborate.	نیازی به توضیح اضافی نیست.
overcharges	قیمت اضافی غلو کردن
by-lines	کار یاشغل اضافی وزائد
by-line	کار یاشغل اضافی وزائد
by line	کار یاشغل اضافی وزائد
floatation	اضافی بودن سطح سیال اماد
floatation	سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی
protection	کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
imposition	[بار اضافی در قسمت خارجی ساختمان]
maintenance float	شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
I crossed out the extra expenses .	هزینه های اضافی را قلم زدم
be a fifth wheel <idiom>	آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها]
metabit	بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
bat weight	وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال