Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
badge reader
نشانه خوان
Other Matches
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
recitalist
تک خوان
tables
خوان
tabling
خوان
tabled
خوان
soloists
تک خوان
soloist
تک خوان
lip reader
لب خوان
an omnivorous reader
<idiom>
خر خوان
table
خوان
studious
کتاب خوان
mourners
نوحه خوان
epistler
رساله خوان
epigraphist
کتیبه خوان
mourner
نوحه خوان
decoder
رمز خوان
document reader
سند خوان
film reader
فیلم خوان
braggarts
رجز خوان
optical reader
نور خوان
page reader
صفحه خوان
braggart
رجز خوان
optical character reader
کاراکترنوری خوان
studious
درس خوان
card reader
کارت خوان
character reader
دخشه خوان
mark sense reader
نشان خوان
night raven
مرغ شب خوان
lamenter
مرثیه خوان
gospeller
انجیل خوان
cantatrice
زن اوازه خوان
ballad singer
تصنیف خوان
gleeman
حماسه خوان
epistoler
رساله خوان
peayer
دعا خوان
phrenologist
جمجمه خوان
weeper
نوحه خوان
yodeler
اواز خوان
singer
اواز خوان
threnodist
مرثیه خوان
scrimmager
رجز خوان
singers
اواز خوان
psalmist
مزمور خوان
prelector
خطابه خوان
crooners
اواز خوان
songster
اواز خوان
prayerful
نماز خوان
songster
غزل خوان
songstress
زن اواز خوان
sopranist
زیر خوان
sopranist
ششدانگ خوان
tape reader
نوار خوان
crooner
اواز خوان
disk drive head
نوک دیسک خوان
major domo
نافر خوان سالار
beadsman
فاتحه خوان مزدور
artiste
اوازه خوان یا رقاص
chanter
سرود خوان کلیسا
major-domo
نافر خوان سالار
cantor
اواز خوان مذهبی
optical mark reader
نشان خوان نوری
busker
آواز خوان دورهگرد
singin bird
پرنده اواز خوان
optical character reader
دخشه خوان نوری
references
کتاب بس خوان بازگشت
psalmodist
زبور خوان مزمورسرا
artistes
اوازه خوان یا رقاص
paper tape reader
نوار کاغذی خوان
buskers
آواز خوان دورهگرد
magnetic tape reader
نوار مغناطیسی خوان
major-domos
نافر خوان سالار
triller
اواز خوان باتحریر
optical mark reader
علامت خوان نوری
optical page reader
صفحه نوری خوان
lay clerk
سرود خوان کلیسا
optical mark reader
علامت نوری خوان
reference
کتاب بس خوان بازگشت
threnodist
روضه خوان مرثیه نویس
choristers
اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
The singer made some recordings ,.
آوازه خوان چند صفحه پرکرد
chorister
اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
natural philosopher
فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
omr
را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
peripheral
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
optical
قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
background
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
backgrounds
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
interactive video
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
like father like son
پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر
leading edge
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
disk operating system
کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
auto
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
wand
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
marks
نشانه
reminiscence
نشانه
icon
نشانه
icons
نشانه
ikons
نشانه
presage
نشانه
mark
نشانه
presaged
نشانه
bench mark
نشانه
one address
با یک نشانه
reminiscences
نشانه
symbol
نشانه
presages
نشانه
symptomless
بی نشانه
symptom
نشانه
indicative
نشانه
emblematic
نشانه
attributing
نشانه
symptoms
نشانه
attribute
نشانه
presaging
نشانه
omen
نشانه
omens
نشانه
trace
نشانه
traced
نشانه
traces
نشانه
attributes
نشانه
cues
نشانه
tokens
نشانه
portent
نشانه
emblems
نشانه
cursors
نشانه گر
signalled
نشانه
signaled
نشانه
sacrament
نشانه
markers
نشانه
cursor
نشانه گر
signal
نشانه
sacraments
نشانه
marker
نشانه
indications
نشانه ها
cue
نشانه
token
نشانه
portents
نشانه
emblem
نشانه
turnaround document
متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
cockshot
نشانه روی
asterisk
1-نشانه گرافیکی
bode
نشانه بودن
symptomatology
نشانه شناسی
target
تیر نشانه
typology
نشانه شناسی
go ahead
نشانه ترقی
targeted
تیر نشانه
targeting
تیر نشانه
targetted
تیر نشانه
targetting
تیر نشانه
frequency mark
نشانه فرکانس
targets
تیر نشانه
marker
علامت نشانه
cockshy
نشانه روی
token passing
گذراندن نشانه
train
نشانه رفتن
bench mark
نشانه مبنا
traffic signal
نشانه روشن
levelled
نشانه گرفتن
levels
نشانه گرفتن
pivot point
نقطه نشانه
symptomatic
نشانه بیماری
asterisks
1-نشانه گرافیکی
code
نشانه قراردادی
minimal cue
نشانه کمینه
merit badge
نشانه هنر
proof
نشانه مدرک
proofs
نشانه مدرک
leveled
نشانه گرفتن
level
نشانه گرفتن
prodrome
پیش نشانه
sem
نشانه شناسی
indicium
نشانه ویژه
line of sight
خط نشانه روی
aiming
نشانه روی
indication
اشعار نشانه
sighting
نشانه رفتن
sightings
نشانه رفتن
signal
علامت نشانه
proof of laziness
نشانه تنبلی
signaled
علامت نشانه
signalled
علامت نشانه
markers
علامت نشانه
indicator
علامت خط نشانه
trains
نشانه رفتن
direction peg
میخ نشانه
aim
نشانه گرفتن .
cairns
سنگ نشانه
allegories
نشانه علامت
cairn
سنگ نشانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com