English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
theory of income determination نظریه تعیین درامد
Other Matches
theory of income distribution نظریه توزیع درامد
income determination تعیین درامد
location theory نظریه تعیین مکان
national income determination تعیین درامد ملی
location theory نظریه تعیین محل استقرار صنعت
relative income hypothesis براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
disposable personal income درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
stages theory of economic growth نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
subsistence theory of wages نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
authentication تعیین نشانی تعیین معرف کردن
classical theory of money نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dosimetry تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
locates جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
air priorities committee کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
radar locating تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
running fix کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
viewpoint نظریه
commenting نظریه
theory نظریه
opinions نظریه
recommendation نظریه
commented نظریه
comment نظریه
opinion نظریه
point of view نظریه
points of view نظریه
in the light of نظریه
recommendations نظریه
thebe نظریه
notions نظریه
suggestions نظریه
suggestion نظریه
theorems نظریه
two cents worth <idiom> نظریه
notion نظریه
theorem نظریه
queing theory نظریه صف
outlook نظریه
lookouts نظریه
viewpoints نظریه
lookout نظریه
queuing theory نظریه صف
viewing نظریه
view نظریه
positioned نظریه
viewed نظریه
theories نظریه
views نظریه
position نظریه
it wasprologue to the nextmove درامد
income درامد
remunerative پر درامد
revenue درامد
makings درامد
admissions درامد
hatched درامد
returns درامد
returning درامد
returned درامد
total revenue درامد کل
total income درامد کل
return درامد
admission درامد
proceeds درامد
earning درامد
hatches درامد
earnings درامد
hatch درامد
gainings درامد
means درامد
comings in درامد
prelusion درامد
emoluments درامد
emolument درامد
poetics نظریه شاعرانه
perturbation theory نظریه اختلال
replacement theory نظریه جایگزینی
representation theory نظریه نمایش
one factor theory نظریه یک عاملی
queuing theory نظریه صف بندی
refute رد کردن نظریه
refuted رد کردن نظریه
probability theory نظریه احتمال
probability theory نظریه احتمالات
price theory نظریه قیمت
maxwellian view نظریه ماکسولی
recapitulation theory نظریه بازپیدایی
refuting رد کردن نظریه
refutes رد کردن نظریه
theoretician نظریه پرداز
theoreticians نظریه پرداز
theory of rent نظریه اجاره
social theory نظریه اجتماعی
stagnation thesis نظریه رکود
theory of relativity نظریه نسبیت
quantum theory نظریه کوانتومی
tetrachromatic theory نظریه چهاررنگی
theorem proving اثبات نظریه
theorization نظریه پردازی
theory of accumulation نظریه انباشته
notional فکر نظریه
theory of saving نظریه پس انداز
theorist نظریه پرداز
theorists نظریه پرداز
submission افهار نظریه
noncontinuity theory نظریه ناپیوستگی
network theory نظریه شبکه
three component theory نظریه سه مولفهای
value theory نظریه ارزش
theory of value نظریه ارزش
molecular theory نظریه مولکولی
theory of numbers نظریه اعداد
field theory نظریه میدانی
communication theory نظریه ارتباطات
automata theory نظریه ماشینها
dust cloud theory نظریه غباری
communication theory نظریه ارتباط
electron theory نظریه الکترونها
attensity در نظریه تیچز
electron theory نظریه الکترونی
viscoelastic theory نظریه ویسکوالاستیک
electomagnetic theory نظریه الکترومغناطیسی
consumption theory نظریه مصرف
continuity theory نظریه پیوستگی
equilibrium theory نظریه تعادل
heam yoei vooly نظریه نیرو
classical theory نظریه کلاسیک
capital theory نظریه سرمایه
view نظریه عقیده
viewed نظریه عقیده
viewing نظریه عقیده
views نظریه عقیده
game theory نظریه بازیها
game theory نظریه بازی
graph theory نظریه گرافها
facet theory نظریه رویه ها
group theory نظریه گروهها
group theory نظریه گروهی
hartree theory نظریه هارتری
balance theory نظریه توازن
economic theory نظریه اقتصادی
innovation theory نظریه نواوری
information theory نظریه اگاهی
transformational theory نظریه تطور
information theory نظریه خبر
automata نظریه ماشین ها
information theory نظریه اطلاعات
general theory نظریه عمومی
transformism نظریه تطور
readings نظریه شور
logic theory نظریه منطقی
reading نظریه شور
kinetic theory نظریه جنبشی
local theory نظریه اختصاصی
set theory نظریه مجموعه ها
two factor theory نظریه دو عاملی
duplicity theory نظریه دو جزیی
trichromatic theory نظریه سه رنگی
learning theory نظریه یادگیری
valence theory نظریه والانسی
trireceptor theory نظریه سه گیرندهای
present income درامد جاری
deferred credits درامد پس افتاده
personal income درامد سرانه
earnings per share درامد هر سهم
nominal income درامد اسمی
notional income درامد فرضی
notional income درامد خیالی
permanent income درامد دائمی
ordinary income درامد عادی
psychic income درامد بی دردسر
personal income درامد شخصی
economic income درامد اقتصادی
distribution of income توزیع درامد
present income درامد حال
disposable income درامد دریافتی
per capita income درامد سرانه
income distribution توزیع درامد
deduction from income کسور درامد
current income درامد جاری
internal revenue درامد داخلی
municipal revenue درامد شهرداری
national income درامد ملی
annual earnings درامد سالانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com