English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
disguise نهان داشتن
disguised نهان داشتن
disguises نهان داشتن
disguising نهان داشتن
Other Matches
ulterior نهان
delitescent نهان
secretly در نهان
covert نهان
recondite نهان
secrets نهان
stealth نهان
in secrecy در نهان
latent نهان
secret نهان
cryptical نهان
veiled نهان
cryptorchism نهان خایگی
latent heat گرمای نهان
dark secret راز نهان
cryptogenic نهان زاد
clairvoyants نهان بین
clairvoyant نهان بین
potential energy نهان توان
cryptorchid نهان خایه
tripwires سیم نهان
under tail covert زیردم نهان
tripwire سیم نهان
heat of sunlimation گرمای نهان تصعید
cache چیز نهان شده
i lost sight of it از نظرم نهان گشت
latent heat of sublimation گرمای نهان تصعید
caches چیز نهان شده
cryptogam گیاه نهان زاد
latent heat of fusion گرمای نهان ذوب
wire-tapped نهان گوشی تلفنی
wire-tap نهان گوشی تلفنی
wire-taps نهان گوشی تلفنی
wire-tapping نهان گوشی تلفنی
conceals نهان کردن نهفتن
latent heat of varporization گرمای نهان تبخیر
conceal نهان کردن نهفتن
heat of fusion گرمای نهان ذوب
hugger mugger زیر جلی نهان کردن
second sight نهان بینی بسختی راه رفتن
longest میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn <idiom> بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
to keep up از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to keep down زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
abhorring بیم داشتن از ترس داشتن از
abhors بیم داشتن از ترس داشتن از
proffers تقدیم داشتن عرضه داشتن
abhorred بیم داشتن از ترس داشتن از
reside اقامت داشتن مسکن داشتن
proffering تقدیم داشتن عرضه داشتن
resides اقامت داشتن مسکن داشتن
proffered تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffer تقدیم داشتن عرضه داشتن
resided اقامت داشتن مسکن داشتن
hope انتظار داشتن ارزو داشتن
cost قیمت داشتن ارزش داشتن
meaner مقصود داشتن هدف داشتن
differ اختلاف داشتن تفاوت داشتن
mean مقصود داشتن هدف داشتن
differed اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing اختلاف داشتن تفاوت داشتن
meanest مقصود داشتن هدف داشتن
to have by heart ازحفظ داشتن درسینه داشتن
differs اختلاف داشتن تفاوت داشتن
hoped انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes انتظار داشتن ارزو داشتن
hoping انتظار داشتن ارزو داشتن
upkeep بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
lead a dog's life <idiom> زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
to have something in reserve چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
long for اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
doubting شک داشتن
want کم داشتن
have داشتن
lacked کم داشتن
doubt شک داشتن
doubted شک داشتن
having داشتن
doubts شک داشتن
to have possession of داشتن
wanted کم داشتن
to be in a f. تب داشتن
redolence بو داشتن
monogyny داشتن یک زن
lack کم داشتن
lacks کم داشتن
to go hot تب داشتن
lackvt کم داشتن
relieves داشتن
to hold a meeting داشتن
to have f. تب داشتن
to hold داشتن
intercommon داشتن
to have داشتن
to possess داشتن
to be feverish تب داشتن
owned داشتن
owns داشتن
possessing داشتن
bears در بر داشتن
bears داشتن
bear در بر داشتن
bear داشتن
possesses داشتن
possess داشتن
owning داشتن
relieve داشتن
relieving داشتن
own داشتن
requires لازم داشتن
desires میل داشتن
liaised بستگی داشتن
desiring میل داشتن
affects تمایل داشتن
affects دوست داشتن
liaises رابطه داشتن
liaises بستگی داشتن
liaising رابطه داشتن
desire میل داشتن
corresponds رابطه داشتن
represented نمایندگی داشتن
represent نمایندگی داشتن
require لازم داشتن
liaise بستگی داشتن
liaised رابطه داشتن
requiring لازم داشتن
liaise رابطه داشتن
represents نمایندگی داشتن
required لازم داشتن
affect تمایل داشتن
liaising بستگی داشتن
fluctuates نوسان داشتن
fluctuated نوسان داشتن
fluctuate نوسان داشتن
debts بدهی داشتن
vibrate ارتعاش داشتن
debt بدهی داشتن
vibrated ارتعاش داشتن
vibrates ارتعاش داشتن
spared دریغ داشتن
spare دریغ داشتن
importing اهمیت داشتن
imported اهمیت داشتن
vibrating ارتعاش داشتن
confide اعتماد داشتن به
confided اعتماد داشتن به
scoots سرعت داشتن
affect دوست داشتن
believe گمان داشتن
believed گمان داشتن
believes گمان داشتن
deserve استحقاق داشتن
deserves استحقاق داشتن
scoot سرعت داشتن
scooted سرعت داشتن
scooting سرعت داشتن
rolls تلاطم داشتن
rolled تلاطم داشتن
roll تلاطم داشتن
confides اعتماد داشتن به
import اهمیت داشتن
declare افهار داشتن
hungers اشتیاق داشتن
overlaps اشتراک داشتن
overlaps اصطکاک داشتن
overlapped اشتراک داشتن
overlapped اصطکاک داشتن
attending حضور داشتن
attends حضور داشتن
hanker اشتیاق داشتن
overlap اشتراک داشتن
overlap اصطکاک داشتن
correlation ارتباط داشتن
value گرامی داشتن
resembling شباهت داشتن
hungering اشتیاق داشتن
exist وجود داشتن
existed وجود داشتن
exists وجود داشتن
stink تعفن داشتن
stinks تعفن داشتن
hungered اشتیاق داشتن
hunger اشتیاق داشتن
attend حضور داشتن
valuing گرامی داشتن
values گرامی داشتن
to look like شباهت داشتن
hankered اشتیاق داشتن
belong تعلق داشتن
mind در نظر داشتن
belonged تعلق داشتن
belongs تعلق داشتن
mind تصمیم داشتن
likes دوست داشتن
liked دوست داشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com