English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
rhythmicity نواخت داری
Other Matches
dude ranch گله داری واسب سواری وحشم داری
statecraft کشور داری ملک داری
You deserve it. حق داری ( استحقاق آنرا داری )
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
collapse capitalism فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
levels یک نواخت
levelled یک نواخت
level یک نواخت
dead alive یک نواخت
singsong یک نواخت
groovy یک نواخت
rhythm نواخت
rhythms نواخت
blew نواخت
rates نواخت
rate نواخت
arrhythmic بی نواخت
monodic یک نواخت
leveled یک نواخت
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
singsong سرود یک نواخت
slow fire نواخت کند
incidence rate نواخت تصادفات
unit of fire نواخت اتش
rhythmization نواخت پردازی
rate of march نواخت حرکت
rate of march نواخت راهپیمایی
isochronize یک نواخت کردن
burning rate نواخت سوزش
quick fire نواخت تند
sustained rate نواخت مداوم
consumption rate نواخت مصرف
unit of fire نواخت تیر
euqal متساوی یک نواخت
rate of fire نواخت تیر
cruising speed نواخت حرکت
cyclic rate نواخت تیر در دقیقه
required supply rate نواخت اماد موردنیاز
available supply rate نواخت اماد موجود
clearance rate نواخت مین روبی
rapid fire نواخت اتش تند
required supply rate نواخت مهمات مورد نیاز
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
clearance rate نواخت جمع کردن مین
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
stereotype یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotyping یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotypes یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotypy یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
sing-song تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
demand frequency نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
sing-songs تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
capitalism کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
attrition rate میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
wet storage تر داری
grittiness شن داری
bigamy دو زن داری
tensility کش داری
blind man's buff از من داری
angularity زاویه داری
cellarge حق انبار داری
conchiferous داری صدف
bulkiness جثه داری
creaminess خامه داری
angulation زاویه داری
anti capitalist ضد سرمایه داری
bank protection ساحل داری
bean caper پیرسن داری
blind mans buff ازمن داری
viscosity شیره داری
trusteeship امانت داری
trusteedhip امانت داری
stigmatism خال داری
non commital خود داری
notbility خانه داری
patchiness وصله داری
pernoctation شب زنده داری
spinosity سیخ داری
slaveholding برده داری
serrulation دندانه داری
self restraint خود داری
lucubration شب زنده داری
incumbency عهده داری
continenece خود داری
tresury general خزانه داری کل
treasury general خرانه داری کل
treasurership خزانه داری
dry storage خشک داری
fisk خزانه داری
bulkiness تنه داری
house work خانه داری
household art هنرخانه داری
retenv خود داری
capitalism سرمایه داری
vigil شب زنده داری
farming مزرعه داری
vigils شب زنده داری
vigilance شب زنده داری
wake شب زنده داری
wakes شب زنده داری
treasury خزانه داری
waked شب زنده داری
housekeeping خانه داری
leasehold اجاره داری
slavery برده داری
night waking شب زنده داری
wakefulness شب زنده داری
tenure اجاره داری
Exchequer خزانه داری
bursary خزانه داری
bursaries خزانه داری
altruism همگونه داری
communism مردم داری
sang-froid خود داری
sang froid خود داری
thrift خانه داری
refusal خود داری رد
tenancy اجاره داری
abstinence;or abstinency خود داری
leasing اجاره داری
menage خانه داری
angularity گوشه داری
charge عهده داری
charges عهده داری
tenancies اجاره داری
quartermaster سررشته داری
fasting روزه داری
refusals خود داری رد
quartermasters سررشته داری
baby-sat بچه داری کردن
refrainment خود داری اجتناب
What do you feel like having today? امروز تو به چه اشتها داری؟
Chancellor of the Exchequer وزیر خزانه داری
Chancellors of the Exchequer وزیر خزانه داری
capitalism رژیم سرمایه داری
capitalistic منسوب به سرمایه داری
precapitalism پیش از سرمایه داری
precapitalism ماقبل سرمایه داری
day nursery بچه داری در روز
You have cobwebs in your head. <idiom> تو گچ تو سرت داری. [اصطلاح]
procurator general کفیل خزانه داری
refrain خود داری کردن
keep حفافت امانت داری
refrains خود داری کردن
to govern one's passions خود داری کردن
How old are you?Whats your age? چند سال داری ؟
to possess oneself خود داری کردن
to keep house خانه داری کردن
to keep shop دکان داری کردن
home economics اقتصاد خانه داری
to rule the roast اختیار داری کردن
refrained خود داری کردن
keeps حفافت امانت داری
To keep late nights [hours] شب زنده داری کردن
run the show اختیار داری کردن
bourgeoisie سرمایه داری بورژوازی
baby-sitting بچه داری کردن
baby-sits بچه داری کردن
baby-sit بچه داری کردن
spatiality فضا داری فضائیت
baby sit بچه داری کردن
day nurseries بچه داری در روز
explicit rent اجاره داری کردن
keepworthy قابل نگه داری
keep house خانه داری کردن
joint tenancy شرکت در اجاره داری
wake شب زنده داری کردن
industrial capitalism سرمایه داری صنعتی
wakes شب زنده داری کردن
holding متصرفی اجاره داری
housekeep خانه داری کردن
double entry دفتر داری مضاعف
household art اصول خانه داری
chest تابوت خزانه داری
house keeping operation اعمال خانه داری
capitalist system نظام سرمایه داری
get by نگه داری کردن
waked شب زنده داری کردن
quartermasters رسته سررشته داری
joint tenancy اجاره داری مشترک
land tenure اجاره داری زمین
mixed capitalism سرمایه داری مختلط
quartermaster رسته سررشته داری
chests تابوت خزانه داری
chamberlainship پرده داری گنجوری
attorn اجاره داری کردن
advanced capitalism سرمایه داری پیشرفته
angularity زاویه داری لاغری
nolle proseequi خود داری از پی کرد
refraining خود داری کردن
continence خویشتن داری پرهیزگاری
succulence اب داری حالت ابکی
light housekeeping کارهای خانه داری
black capitalism سرمایه داری سیاه
capitalist countries کشورهای سرمایه داری
bailment امانت داری سمساری
capacity utilization rate نرخ بهره داری از فرفیت
to contain one self خود داری یا حوصله کردن
He is a brainy person . آدم کله داری است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com