English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
herd book نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Other Matches
ipomoea حنس نیلوفر پیچ که برخی گیاهان دارویی نیز همچون جلب و جزو ان هستند
lanugo کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
colony گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
renumber خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
such as همچون
like شبیه همچون
liked شبیه همچون
likes شبیه همچون
primary material مواد اولیه فرش [همچون نخ و رنگ]
Zeal without knowledge is a runaway horse . <proverb> جانفشانى و تعصب جاهلانه ,همچون اسبى افسار گسیخته است .
striped lines خطوط راه راه [همچون نقش محرمات]
flavonal dyes فلاون [مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
certain برخی
cretain برخی
several برخی از
some برخی
scundine quid از برخی جهات
attribute در برخی سیستم عامل ها
On certain considerations . طبق برخی ملاحظات
attributes در برخی سیستم عامل ها
attributing در برخی سیستم عامل ها
source خصوصیت برخی bridge ها که
ARQ قابل استفاده در برخی مودم ها
glue sniffing بو کردن برخی از انواع چسب
O.K. در برخی سیستم ها به کار می رود
faunology جانوران
landgravine لقب برخی از شاهزادگان المانی است
Some friends who shall be nameless. برخی از دوستان که اسمشان رانمی برم
podesta رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
kit بچه جانوران
acephali جانوران بیسر
herbivora جانوران علفخوار
bimana جانوران دودست
lights ریه جانوران
menagerie نمایشگاه جانوران
kits بچه جانوران
faunae مربوط به جانوران
faunis الهه جانوران
implacentalia جانوران بی جفت
animal kingdom جهان جانوران
zoodvnamics فیزیولوژی جانوران
animalist پیکرنمای جانوران
animality زندگی جانوران
invertebrata جانوران بی مهره
animals kingdom جهان جانوران
halobiont جانوران اب شور
zooplankton جانوران شناور
menageries نمایشگاه جانوران
vermin جانوران موذی
arachnida جانوران عنکبوتی
faunistic وابسته به جانوران
ghost نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
ghosts نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
Brit نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
Brits نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
articulata جانوران حلقه دار
wild beasts جانوران وحشی وحوش
verminous پر از حشرات یا جانوران موذی
underbody پایین تنه جانوران
king of beasts پادشان جانوران :شیر
zootaxy طبقه بندی جانوران
arthropoda جانوران مفصل دار
terrarium نمایشگاه جانوران خشکی
biosystematic رده بندی جانوران
pachyder mata جانوران پوست کلفت
oestrum شهوت ومستی جانوران
neontology بررسی جانوران مانده
animal husband پرورش جانوران اهلی
pincer عضو گازانبری جانوران
claws سرپنجه جانوران ناخن
clawing سرپنجه جانوران ناخن
clawed سرپنجه جانوران ناخن
claw سرپنجه جانوران ناخن
zooid جانورسان شبیه جانوران
instincts هوش طبیعی جانوران
instinct هوش طبیعی جانوران
to water [horses, cattle, etc.] آب دادن [به جانوران بومی]
prints فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
ergotism مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
printed فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
print فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
history خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
histories خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
page of presence لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
G-string پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
G-strings پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
semicolon که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
somite حلقه یابند بدن جانوران
microorganism جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganisms جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
limnologist زیست شناس جانوران اب شیرین
seafood غذاهای مرکب از جانوران دریایی
lorica پوسته سخت حافظ جانوران
vivarium جای نگاهداری جانوران زمینی
weasel جانوران پستاندار شبیه راسو
gamekeeper متصدی جانوران شکاری قرقچی
aquariums نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
weasels جانوران پستاندار شبیه راسو
To kI'll animals for food . جانوران را برای غذا کشتن
epizootic منتشر شونده درمیان جانوران
achordata جانوران فاقد ستون فقرات
zoometry اندازه گیری اندامهای جانوران
gamekeepers متصدی جانوران شکاری قرقچی
animalcular وابسته به جانوران ذره بینی
aquaria نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
numeric حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
Some parent spoil their children . برخی پدر ومادرها بچه هایشان را لوس بار می آورند
s 00 bus یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی
parish clerk کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
overseer of the poor ماموری که رسیدگی به بی نوایان و برخی کارهای دیگریک ناحیه میکند
page of bonour لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
borrowed عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
alpha privative الف سالبه که در سر برخی واژههای انگلیسی نیز درمی اید
dowsing rod چوبی که برخی برانندکه بوسیله ان میتوان باب یافلزات زیرزمین پ
kinnikinnic برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند
knight marshal کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
borrows عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
landgrave لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
borrow عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
zoography علم توصیف جانوران وخوی انان
zootechnics روش تربیت ورام کردن جانوران
verminate تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
zootechnics فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny روش تربیت و رام کردن جانوران
polyphagous تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
polyzoic مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
zootechny فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
rodenticide دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
humane killer تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
chitin جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
incestuous وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
deadfall دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
foot and mouth یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
foraminifer جنسی از جانوران ریز ریشه پای
fauna کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
IFF استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
intuitionism عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
gremial پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
colon علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
intuitionalism عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
propylite یکجور خاره اتش فشانی که در برخی کانهای سیم خیزیافت میشود
degradation اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
awn الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
Aborigines سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
pinfold جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
chine مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
Are animals able to think ? آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
sea fire شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
pond life جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
lethal chamber اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
inbreed پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
outbreed جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
dollar sign که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
look ahead عمل برخی CPUها برای بازیابی دستورات و بررسی آنها پیش از اجرا
preferentialism اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
hard roe اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
aquariums شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquaria شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
oestrual در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
roe اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
roe أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
hard roe أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
zootechnician کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
omnivora جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
Brit جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
drag net توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
Brits جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
interchange file format استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
orientated زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان ساده برخی مشکلات را میدهد
heteromorphic جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
inbreeding تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
user زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
mouses خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
users زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
mouse خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
LSD لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
labyrinthodon سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
zoophyte انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
MNP سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود
blind dialling توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
HSSI اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود
galantine خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
plot توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plots توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plotted توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
letter quality printing خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
average clause عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
racism اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
totem poles تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
a dead language <idiom> زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
preprocessor کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
algebra استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
dedications در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
dedication در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com